به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی پایگاه خبری تحلیلی «آناج»، حامد سلطانپور در یادداشتی نوشت: سالها پس از اشغال قرهباغ به دست ارمنستان، گروههای تجزیهطلب با ایجاد دوگانههای مختلف ازجمله قدس – قرهباغ به دنبال القای رفتار متناقضی از طرف جمهوری اسلامی در موضوع اشغالگری بود؛ به این معنا که جمهوری اسلامی در موضوع اشغال قدس شریف، رویکرد فعالانهای دارد و در موضوع اشغال قرهباغ سکوت پیشه کرده است.
چنانکه نظریهپردازهای خارجنشین این جریان برای خطدهی افکار عمومی در خصوص مسئله حمایت ایران از قرهباغ، چنین دوگانهای را مطرح کردند تا با ایجاد سنجهای که یک کفه آن قدس و کفه دیگر قرهباغ بود، انگشت اتهام را با دستاویز حمایت نظام از فلسطین، تا مدتها سمت جمهوری اسلامی نشانه رفته و آنرا متهم به جانبداری از ارمنستان کنند.
اما این گزاره با واقعیت میدانی فرسنگها فاصله داشت، ایرانِ اسلامی همواره موضع ضد اشغالگری داشته است؛ هم در موضوع قرهباغ و هم در مسئله مهم و حیاتی مثل قدس و فلسطین! چه اینکه در جنگ قرهباغ عالیترین مقام جمهوری اسلامی بر ضرورت بازگشت اراضی اشغال شده به جمهوری آذربایجان تأکید کرد.
اما بر خلاف سیاست اصولی جمهوری اسلامی ایران در نفی اشغالگری، وقوع عملیات طوفان الاقصی و شکلگیری اعتراضات گسترده در اقصینقاط جهان از هر طیف و خط فکری علیه جنایات رژیم صهیونیستی، باعث شد تناقضات تجزیهطلبان آشکار شود.
چنانکه این جریان در طول یکسال و اندی گذشته کوچکترین کنشگری در محکومکردن رژیم صهیونیستی نداشتند که هیچ، اغلب نیز با رفتارها و سوگیریهایی که داشتند در میدان رژیم صهیونیستی بازی کردند.
ترکیه، بهعنوان بازیگری کلیدی در تحولات قفقاز و غرب آسیا، از تنشهای قرهباغ برای گسترش نفوذ منطقهای خود استفاده کرد. ادعاهای رجب طیب اردوغان مبنی بر تعلق مناطقی از سوریه به ترکیه، نگرانیهایی را در خصوص سیاستهای توسعهطلبانه این کشور به وجود آورده است.
این در حالی است که ترکیه همزمان از آذربایجان در مقابل ارمنستان حمایت میکند تا هم نفوذ خود را در قفقاز تثبیت کند و هم وابستگی اقتصادی و نظامی این کشور به آنکارا را تقویت نماید. این سیاستها، ترکیه را به شریک راهبُردی آذربایجان در منطقه تبدیل کرده است.
جمهوری اسلامی ایران همواره در قبال مسائل منطقهای موضع اصولی اتخاذ کرده هم بر نفی اشغالگری تأکید دارد هم بر حفظ ژئوپلیتیک مرزها.
امروز ضرورت دارد جریانات قومی نیز موضع خود را صریح و شفاف اعلام کنند، اگر اشغالگری محکوم است [که هست] هم باید در قرهباغ محکوم شود هم در قدس شریف و هم سوریه! «شترسواری دولادولا نمیشود»؛ نمیتوان جمهوری اسلامی را به جرم نکرده در اشغال قرهباغ محکوم کرد، اما در قبال اقدامات وحشیانه رژیم غاصب سیاست همراهی اتخاذ کرد. در موضوع سوریه سیاست طماعانه ترکیه را تحسین کرد.
ایران بهدرستی به پیامدهای تغییر مرزها و نفوذ بازیگران خارجی در قفقاز جنوبی هشدار داده و تلاش کرده است ضمن حفظ منافع خود، مانع از گسترش سیاستهای مداخلهجویانه شود.
جریان قومگرایی که جمهوری اسلامی ایران را به مداخلهگرایی در سوریه متهم میکرد، در قبال سیاستهای توسعهطلبانه ترکیه موضعی غیرشفاف اتخاذ کرده است. این سکوت، صداقت رویکرد آنها را زیر سؤال میبرد.
اگر اردوغان مدعی بازپسگیری مناطق تاریخی ترکیه باشد، این استدلال بهمراتب میتواند برای ایران نیز صدق کند، چراکه رجوع به جغرافیای تاریخی طبعاً ایران محقتر خواهد بود، چراکه مرزهای این کشور تقریباً در تمام همسایههای اطراف خود شامل میشد.
اما چنین ادعائی در طول سالیان گذشته حتی یکبار نیز توسط سیاستمردان ایرانی مطرح نشده است؛ اما اردوغان در همین روزهای ابتدائی بازیگری در سوریه تعلق بخشیهایی از این کشور را به خاک تاریخی ترکیه مدعی شد.
