به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «آناج»، ۲۱ آذر ۱۳۲۵، روزی است که تبریز شاهد یکی از مهمترین تحولات سیاسی تاریخ معاصر ایران بود. این تاریخ نماد پایان حکومت سید جعفر پیشهوری و حزب دموکرات آذربایجان است؛ حکومتی که تنها یک سال دوام آورد اما تأثیرات عمیقی بر سیاست و تاریخ ایران بر جای گذاشت.
پیدایش حکومت خودمختار آذربایجان
پس از اشغال ایران توسط متفقین در سال ۱۳۲۰ و خروج تدریجی نیروهای بریتانیا، حضور نیروهای شوروی در شمال ایران فضایی برای فعالیت سیاسی گروههای طرفدار این کشور فراهم کرد. یکی از این گروهها حزب دموکرات آذربایجان به رهبری سید جعفر پیشهوری بود. این حزب با حمایت مستقیم اتحاد جماهیر شوروی در آذرماه ۱۳۲۴ اعلام موجودیت کرد.
پیشهوری و یارانش ادعا میکردند که هدفشان ایجاد خودمختاری برای آذربایجان در چارچوب ایران است. با این حال، بسیاری از منابع، از جمله کتاب تاریخ سیاسی ایران بهنوشته یرواند آبراهامیان، این حرکت را بخشی از سیاست شوروی برای اعمال فشار به دولت مرکزی ایران در مذاکرات نفتی میدانند.
اصلاحات یا بحران؟
حزب دموکرات به سرعت در تبریز و شهرهای دیگر آذربایجان قدرت را به دست گرفت. آنها به انجام اصلاحاتی در حوزههای زبانی، آموزشی، و ارضی پرداختند. تدریس به زبان ترکی در مدارس آغاز شد و زمینهای بزرگ مالکان بین کشاورزان توزیع شد. پیشهوری وعده داده بود که حکومت او نمونهای از دموکراسی و عدالت باشد، اما بسیاری این اقدامات را سطحی و وابسته به حمایت شوروی میدانستند.
مخالفان پیشهوری، از جمله بسیاری از مالکان و روحانیان، حکومت او را دستنشانده شوروی میدانستند. همچنین، سیاستهای حزب دموکرات با حمایت بخشی از طبقات فرودست همراه بود اما نتوانست اجماعی گسترده ایجاد کند.
پایان یک حکومت
با پایان جنگ جهانی دوم و فشارهای بینالمللی، شوروی مجبور شد نیروهای خود را از ایران خارج کند. این تغییر شرایط، راه را برای اقدام نظامی دولت مرکزی ایران باز کرد. در آذرماه ۱۳۲۵، ارتش ایران به دستور قوامالسلطنه وارد آذربایجان شد و بدون مقاومت جدی، حکومت پیشهوری سقوط کرد.
کتاب ایران بین دو انقلاب بهنوشته آبراهامیان و همچنین پژوهشهای فریدون آدمیت نشان میدهند که شوروی نهتنها حمایت خود را از پیشهوری قطع کرد، بلکه او را به نوعی قربانی سیاستهای بزرگتر خود کرد. پیشهوری پس از فرار به شوروی، منزوی شد و در نهایت در گمنامی درگذشت.
معامله در سایه: چگونه ایران و شوروی به توافق رسیدند؟
توافق میان ایران و شوروی برای پایان دادن به حمایت از حزب دموکرات آذربایجان، نمونهای از بازیهای زیرکانه دیپلماتیک است که در دل جنگ سرد انجام شد. این ماجرا با رهبری احمد قوامالسلطنه، نخستوزیر وقت ایران پیش رفت.
شوروی و بازی سیاسی در آذربایجان
در سالهای پس از جنگ جهانی دوم، ایران به عرصه رقابت میان دو ابرقدرت نوظهور، آمریکا و شوروی، تبدیل شد. شوروی که شمال ایران را در جریان جنگ اشغال کرده بود، از طریق حمایت از حزب دموکرات آذربایجان و سید جعفر پیشهوری، به دنبال دستیابی به امتیاز نفت شمال و ایجاد منطقهای نفوذپذیر برای سیاستهای کمونیستی خود بود.
حکومت پیشهوری که در آذر ۱۳۲۴ تشکیل شد، عملاً تحت حمایت کامل شوروی قرار داشت. شوروی با ارسال تسلیحات و مشاوره سیاسی، زمینه را برای قدرتگیری این حکومت فراهم کرد. اما فشارهای بینالمللی، بهویژه از سوی ایالات متحده و سازمان ملل، شوروی را در موقعیتی دشوار قرار داد. از سوی دیگر، ایران با رهبری قوامالسلطنه، تصمیم گرفت از فرصت استفاده کند و آذربایجان را بازپس بگیرد.
سیاستمداری زیرک
احمد قوامالسلطنه، یکی از زیرکترین سیاستمداران ایران، نقش کلیدی در این توافق داشت. او بهجای رویارویی مستقیم با شوروی، تصمیم گرفت از دیپلماسی و مذاکرات پنهانی بهره بگیرد. قوام که میدانست شوروی بهدنبال امتیازات اقتصادی، بهویژه در حوزه نفت شمال است، تلاش کرد تا منافع شوروی را به سمت دیگری منحرف کند.
سفر قوام به مسکو (بهمن ۱۳۲۴)
قوام در بهمن ۱۳۲۴ به مسکو سفر کرد و با استالین و دیگر رهبران شوروی دیدار کرد. در این مذاکرات، او به شوروی وعده داد که ایران حاضر است امتیاز نفت شمال را به شوروی اعطا کند، مشروط بر اینکه نیروهای شوروی از خاک ایران خارج شوند و از حمایت از حکومت پیشهوری دست بکشند.
بازی با زمان و تعهدات مبهم
قوام در مذاکرات خود با شوروی، بهشکل هوشمندانهای از تعهدات قطعی خودداری کرد. او وعده امتیاز نفت را مشروط به تصویب مجلس شورای ملی ایران دانست و از این طریق، زمان خرید تا ارتش ایران برای بازپسگیری آذربایجان آماده شود.
فشارهای بینالمللی: عامل تعیینکننده
در این میان، نقش آمریکا و سازمان ملل در تضعیف موضع شوروی بسیار مؤثر بود. ایران پرونده حضور شوروی در شمال را به شورای امنیت سازمان ملل برد. ایالات متحده، که نگران گسترش کمونیسم بود، بهشدت به شوروی فشار آورد تا نیروهایش را از ایران خارج کند.
این فشارها، همراه با سیاستهای زیرکانه قوام، شوروی را به این نتیجه رساند که حمایت از حکومت پیشهوری هزینههای بیشتری نسبت به منافع آن دارد. استالین در نهایت تصمیم گرفت بهجای ادامه بحران، توافق کند و نیروهایش را از آذربایجان خارج سازد.
پشت پرده توافق نهایی
در واپسین ماههای ۱۳۲۵، شوروی بهطور رسمی حمایت خود از حزب دموکرات آذربایجان را قطع کرد. این تصمیم نتیجه ترکیبی از مذاکرات قوام، فشارهای بینالمللی، و محاسبات استراتژیک شوروی بود. شوروی به رهبران حزب دموکرات پیام داد که باید با دولت مرکزی ایران مذاکره کنند و از هرگونه درگیری نظامی پرهیز کنند.
در همین حال، قوامالسلطنه بهدقت زمانبندی کرد. او ابتدا به رهبران حزب دموکرات نامهای نوشت و آنها را به تسلیم و مذاکره دعوت کرد. وقتی این تلاشها بینتیجه ماند، ارتش ایران به دستور او وارد آذربایجان شد.
حوادث ۲۱ آذر: روز سرنوشتساز
در روز ۲۱ آذر ۱۳۲۵، ارتش ایران بدون مقاومت جدی وارد تبریز شد. نیروهای حزب دموکرات که از حمایت شوروی ناامید شده بودند، پراکنده شدند و بسیاری از رهبران آن، از جمله پیشهوری، به شوروی گریختند. این روز عملاً پایان حکومت پیشهوری و بازگشت آذربایجان به کنترل دولت مرکزی بود.
پیامدهای توافق و افشای پشت پرده
۱. امتیاز نفت شمال و فریب شوروی
پس از بازپسگیری آذربایجان، قوام با استفاده از مخالفت عمومی و مجلس شورای ملی، از تصویب امتیاز نفت شمال سرباز زد. این حرکت، شوروی را در موقعیت دشواری قرار داد و روابط دو کشور را تیره کرد.
۲. جایگاه قوام در تاریخ
قوامالسلطنه با این سیاست، بهعنوان یکی از برجستهترین سیاستمداران ایران شناخته شد. هرچند برخی او را به معاملهگری متهم میکردند، اما عملکرد او در این بحران نشاندهنده مهارت بالای دیپلماتیک بود.
۳. سرنوشت پیشهوری و حزب دموکرات
پیشهوری که به شوروی پناه برد، در نهایت به حاشیه رانده شد و در سال ۱۳۲۶ در یک تصادف مشکوک جان باخت. حزب دموکرات نیز بهعنوان نیروی سیاسی مؤثر در ایران از صحنه خارج شد.
انتهای پیام/
