به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی پایگاه خبری تحلیلی «آناج»، دستاوردهای عملیات طوفان الاقصی به علت طولانی شدن جنگ تحتالشعاع قرار گرفته است. به علت وحشیگری و جنایتگری رژیم صهیونیستی این دستاوردها تحت الشعاع مانده است. در این نوشتار قصد داریم به چند شبهه که در فضای مجازی مطرح است جواب دهیم.
فرق بین محور مقاومت و پیمان ناتو
باید گفت ماهیت محور مقاومت در ایران خیلی شناخته شده نیست. در محور مقاومت ایران، سوریه، لبنان، حماس، جهاد اسلامی، حشدالشعبی، حزب الله و انصارالله یمن است. ولی ماهیت آن کامل شناخته شده نیست اینکه روابط درونی آن به چه شکل است؟
محور مقاومت یک پیمان نظامی مکتوب مستند نیست. در مورد اینکه محور مقاومت چیست، چه اهدافی دارد، اعضای آن چه کسانی هستند، عضو جدید چه شرایطی باید داشته باشد و حقوق آن به چه نحوی است متن مکتوب وجود ندارد.
اینجا لازم است به یک مقایسه ای بین محور مقاومت و پیمان ناتو اشاره کنم. پیمان ناتو بعد از جنگ جهانی دوم شکل گرفت. جهان دو قطبی شد. آمریکا هم پیمانان خود را جمع کرد و پیمان نظامی ناتو را شکل داد و شوروی آن زمان هم، هم پیمانان خودش را جمع کرد و پیمان ورشو را تشکیل داد. اعضای ناتو همه دولت ها هستند.
گروه های مقاومت عضو نیستند، ارتش های کلاسیک جهان عضو آن هستند و کاملاً مشخصات آن مدون روی ورق نوشته شده است. چطوری می توان عضو شد، وقتی عضو شدی چه حقی داری و چه وظیفه ای بر عهده شماست. در پیمان ناتو آمده است کشوری که عضو ناتو است اگر با کشور دیگری وارد جنگ شد بقیه اعضاء موظف هستند به نفع این کشور وارد جنگ شوند نه اینکه حمایت لجستیکی داشته باشند بلکه ارتش آن کشورها باید مستقیم وارد جنگ شوند. این امتیاز بزرگی است.اگر کشوری عضو ناتو شود و کشور ثالثی با کشور عضو ناتو وارد جنگ شود می گویند ناتو پشت سر این کشور است. برای همین است بسیاری از کشورهای اروپایی تلاش می کنند عضو ناتو شوند.در اینجا سوالی پیش می آید که چرا روسیه به اوکراین حمله کرد؟
بعد از فروپاشی شوروی توافقی که بین روسیه و آمریکا شده بود اینکه اوکراین را به عنوان کشور حائل بی طرف نگه دارند تا این دو کشور با هم درگیر نشوند. اوکراین کشور بزرگی است ولی این اواخر روس ها فهمیده بودند که جریانی قصد دارد اوکراین را عضو ناتو کرده و بعد از آن به روسیه حمله کنند. در صورت عضویت اوکراین در ناتو اگر روسیه به اوکراین حمله می کرد ناتو موظف بود بیاید ولی الان موظف به آمدن نیست، تجهیزات نظامی می دهند ولی ارتش هیچکدام مستقیم نمی آید. اگر کشور دیگری در ناتو مورد حمله قرار گرفت کشور تازه عضو شده نیز باید به حمایت از آن کشور وارد جنگ شود. هم حق است و هم مسئولیت. ولی ما در محور مقاومت متن مکتوب نداریم.محور مقاومت تا این لحظه یک تفاهم شفاهی مشترک است. ما در محور مقاومت در یک موضوع وحدت نظر داریم. جمهوری اسلامی ایران به گروه های مقاومت گفته است هر گروه مقاومت یک آرمان عدالتخواهانه دارد و ما وظیفه داریم از شما برای رسیدن به آرمان که دارید پشتیبانی کنیم. حزب الله می خواست لبنان را از لوث وجود ارتش اسرائیل پاکسازی کند. ایران حزب الله را تشکیل داد و کمک کرد. ولی خودش نجنگید، سپاه که نفرستاد آنجا بجنگند بلکه سپاه ماموریت مستشاری داشت.
گروه های فلسطینی می خواهند فلسطین را آزاد کنند این امر یک موضوع مقدس اسلامی است.فلسطین باید آزاد شود. در عراق و سوریه با گروه های تکفیری درگیر شدیم، ایران می گوید این یک آرمان حق طلبانه است. همچنین یمن درگیر یک جنگ تحمیلی شده بود وظیفه می دانیم پشتیبانی کنیم. ما خودمان قربانی یک جنگ تحمیلی هستیم.می دانیم وقتی یک کشوری قربانی جنگ می شود چه وضعیتی دارد. وظیفه می دانیم پشتیبانی کنیم. پشتیبانی چگونه است؟ یعنی اگر سلاح و آموزش نظامی می خواهید سلاح می دهیم تشکیلات مناسب اعم از مستشار نظامی می خواهید در اختیارتان قرار می دهیم وسایل مخابراتی خوب و امن می خواهید ما می دهیم، پشتیبانی به معنای ورود مستقیم به جنگ نیست. ایران هیچوقت به گروه های مقاومت تعهد نکرده است وقتی که شما می جنگید در هر عملیاتی به نفع شما وارد جنگ شوم. اصلاً چنین تعهدی وجود ندارد.نه از طرف ایران بلکه از طرف بقیه اعضاء هم چنین تعهدی نیست.
در آن تفاهم شفاهی مشترک هم چیزی نیست.هر گروهی کار خودش را انجام می دهد. هیچ وظیفه ای وجود ندارد که اگر حزب الله یا حشدالشعبی وارد جنگ شد گروه های فلسطینی به نفعش وارد جنگ شوند. اگر گروهی هم رفت داوطلبانه رفته است. ولی وظیفه نیست. حتی حزب الله داوطلبانه وارد این جنگ شد. وظیفه نداشت اگر هم وارد نمی شد هیچ مسئله ای نبود.
چرا حماس عملیات طوفان الاقصی را بدون اطلاع محور مقاومت انجام داد؟
چون متنی وجود ندارد پس اعضاء هم هیچ تعهدی ندارند اگر بخواهند عملیاتی انجام دهند به بقیه اعضاء اطلاع دهند. برای هیچ عضوی تعهدی نیست. حزب الله در جنگ ۳۳ روزه اسیرگیری کرد سرجنگ نداشت می خواست در فرصتی مناسب تبادل کند ولی اسرائیل جنگ ۳۳ روزه را تحمیل کرد.جنگ و ویرانگری به راه انداخت. مگر حزب الله قبلاً به حماس یا جهاد اسلامی گفته بود ؟ نه چنین چیزی نیست. حتی سردار سلیمانی که رابطه برادری با آنها داشت فقط در جریان اصل قصه بود که حزب الله می خواهد چنین عملیاتی بکند ولی اینکه تاریخش چه زمانی است نمی دانست. البته به فرمانده میدان مکان و منطقه اش را تعیین کرده و گفته بودند هر وقتی را مناسب دیدی عمل کن. چون تو در میدانی و می دانی و می بینی چند تا گشت اسرائیل به منطقه ای که شما اسیرگیری می کنید می آیند. تا آنها بیایند و به بیروت خبر بدهند و مجوز عملیات صادر شود همه چیز بهم خورده است. سردار سلیمانی روز قبل از عملیات ۳۳ روزه در بیروت بود و هیچ خبری نبود ، آمده بود تهران خبر دادند حزب الله اسیر گیری کرده بلافاصله برگشت بیروت و ۳۳ روز هم در بیروت بود. فقط ۲۴ ساعت اینجا بود حضرت آقا مشهد بود خدمت ایشان رفت و آخرین وضعیت را تشریح کرد.ایران آماده می شد برای حمایت و حضرت آقا دستورات لازم را دادند . حضرت آقا یک پیامی صادر کردند که خیلی کارساز بود. اینجا هم کسی به حزب الله ایراد نگرفت که چرا به ما نگفتی.
مثال دیگر : در دی ماه ۱۳۹۰ سردار سلیمانی تصمیم گرفت مستشار نظامی سپاه را به سوریه ببرد.سردار شهید حسین همدانی به عنوان اولین فرمانده و مستشار نظامی به سوریه رفت. آیا حاج قاسم به حماس گفته بود در جریان باشید که می خواهیم نیروی نظامی بیاوریم؟ نه، آن موقع فرمانده حماس آقای خالد مشعل هنوز در دمشق بود و به سردار سلیمانی هم اعتراض نکرد که چرا به ما نگفته اید. حماس هم موظف نبود به بقیه اطلاع دهد که ۷ اکتبر می خواهد به اسرائیل حمله کند ، تعهدی نداشته که بگوئیم نقض عهد کرده است. افرادی که این شبهه را ایجاد می کنند برای این است که از ماهیت محور مقاومت اطلاع درستی ندارند. فکر می کنند هر کس که می خواهد کاری کند می آیند و در این محور مطرح می کنند. اگر این طوری باشد که تمامی عملیات ها لو می رفت.
حتی خود شهید سید حسن نصرالله در یکی از سخنرانی های خود گفت خوب کاری کردند که اعلام نکردند و الا همه چی لو می رفت. اصلاً شاخه سیاسی حماس خبر نداشت که ۷ اکتبر مصادف با ۱۵ مهر ماه حماس عملیات انجام می دهد. شهید هنیئه روز عملیات در راس هیاتی در استانبول بود و با دولت ترکیه مذاکره می کرد. وسط جلسه به آنها گفتند که حماس به اسرائیل حمله کرده است.
در شاخه نظامی حماس هم فقط ۷ نفر اعضای اصلی از عملیات خبر داشتند که فلان روز عملیات صورت می گیرد. شب عملیات ۱۵۰۰ نفر از رزمندگان خود را فراخوان دادند و اعلام کردند فردا عملیات بزرگی انجام می دهیم هرکس شرکت کند به احتمال زیاد زنده نمی ماند پس هرکس می خواهد بماند و هر کس مشکلی ، گرفتاری دارد برود. ۳۰۰ نفرشان. رفتند و ۱۲۰۰ نفر ماندند و به گروه های مختلف تقسیم شدند و عملیات انجام شد. محور مقاومت فعلا یک تفاهم شفاهی مشترک است. حضرت آقا هم روز سه شنبه بعد از ۷ اکتبردر آن صبحگاه مشترک نیروهای مسلح فرمودند ما همواره از نهضت ها و گروه های مقاومت حمایت کرده ایم. همه می دانند و افتخار هم می کنیم. اما این عملیات را خود فلسطینی ها طراحی و اجراء کرده اند.حتی حضرت آقا یک جمله بالاتر هم گفت من دست و بازوی آن فلسطینی که این عملیات را طراحی کرده است می بوسم.
نکته بعدی اینکه اگر جمهوری اسلامی به یک گروه بگوید در فلان روز حمله ای انجام دهید اگر عملیات خراب شود می گویند تقصیر شماست در زمانی که مناسب نبود عملیات بزرگی را به ما تحمیل کردید، اگر ما در جریان عملیات بودیم و موافقت می کردیم می گفتند شما که تجربه جنگ داشتید و از عواقب کار مطلع بودید جلوی ما را می گرفتید. در حالی که الان اصلا نمی توانند به ما اعتراض کنند.
یکبار درجلسه ای یک نفر از من پرسید اگر از حضرت آقا در مورد عملیات سوال می کردند نظر ایشان چه بود؟ من گفتم حضرت آقا می گفت تشخیص با خودتان اگر فکر می کنید به صلاحتان است بروید عملیات را انجام دهید اگر هم به صلاح نیست که انجام ندهید.
این روح محور مقاومت است.چرا این گروه ها با ما کار می کنند، ما مثل مزدور با آنها رفتار نمی کنیم که دستور دهیم شما باید این کار را انجام دهید حتی با حزب الله. اصلاً در جنگ ۳۳ روزه ما به حزب الله دستور نداده بودیم برو اسیر بگیر.خودشان برنامه داشتند.
در لبنان مخالفان حزب الله می گفتند دستور عملیات از ایران آمده. در جنگ ۳۳ روزه من در لبنان بودم.مسئولان ایرانی زنگ می زدند چه اتفاقی افتاد که جنگ شروع شد یعنی اطلاع نداشتند. این موضوع را در بحث اصلی مد نظر داشته باشید در محور مقاومت نه موظف هستند به همدیگر اطلاع دهند و نه از همدیگر حمایت کنند.
اگر حزب الله، حشدالشعبی یا انصارالله در این جنگ وارد شدند همه داوطلبانه آمدند.هیچکس ، هیچکس را مجبور نکرده است.
اگر الان مواضع انصارالله بمباران می شود تقصیر خودش است. ما هم خیلی از آنها ممنونیم.خیلی شجاعانه و مردانه آمدند. یک لحظه هم پشیمان نیستند.عراقی ها هم همچنین. این گروه های مقاومت هم پیمان ما هستند، مزدور ما نیستند. عربستان با نیروهایش در یمن مثل مزدور رفتار می کند آن طرف می بیند که اختیاری از خودش ندارد.
اگر حماس به طرف عربستان برود ده ها برابر بیشتر از ایران بهش پول می دهند. پس چرا نمی رود؟ چون می داند پیش ما مستقل است واحترام دارد. هدف خودش را دنبال می کند و مزدور عربستان نیست.یکی از مشکلات گروههای فلسطینی قبل از انقلاب داشتند.
مقاومت گروه های فلسطینی قبل از انقلاب همه چپ گرا بود. گروه های اسلام گرا نبودند. گروه جهاد اسلامی و حماس بعد از انقلاب اسلامی ایجاد شدند.از انقلاب اسلامی الهام گرفته و تشکیل شدند. ولی گروه های چپ گرا در هر کشوری بودند مزدور آن کشور می شدند و خاطره خیلی بدی در ذهن ملت آن کشورها گذاشتند که آقا اینها شدند دستگاه سرکوب،مثل منافقین که می رفتند قیام کردها را در عراق برای صدام سرکوب می کردند.
دلیل عدم ورود ایران از ابتدای عملیات طوفان الاقصی به جنگ با اسرائیل
ما هنوز وارد جنگ نشدیم ما جواب تجاوز اسرائیل نسبت به خودمان را پاسخ می دهیم. یا بخش کنسولی ما را در سفارت زدند یا آقای اسماعیل هنیئه که مهمان رسمی جمهوری اسلامی بود و برای مراسم تحلیف ریاست جمهوری آمده بود را شهید کردند.
آقای هنیئه زیاد به ایران رفت و آمد می کرد ولی معمولاً هر وقت می آمد برای ماموریت مقاومتی و نهضتی می آمد ولی اتفاقاً این سری که شهید شد برای ماموریت نیامده بود چون دو سه هفته قبل تهران بود این بار برای مراسم تحلیف دعوت رسمی کرده بودند یعنی مهمان رسمی جمهوری اسلامی بود و مصونیت داشت. این موارد بود که ما پاسخ دادیم ولی ما هنوز وارد جنگ به معنای جنگ تمار عیار نشدیم. سوال می پرسند چرا جمهوری اسلامی وارد جنگ نشده؟ چون الزامی وجود ندارد. خب مگر حزب الله و انصارالله داوطلبانه به جنگ نیامده اند؟ پس چرا جمهوری اسلامی داوطلبانه به جنگ نمی آید؟
در جواب باید گفت محور مقاومت دو نوع عضو دارد. یک دولت ها و دوم گروه های مقاومت، دولت ها مثل ایران و سوریه. برخی ها به اشتباه فکر می کنند دولت عراق عضو محور مقاومت است در حالی که دولت عراق عضو محور مقاومت نیست. ولی حشدالشعبی عراق به عنوان گروه مقاومت عضو محور مقاومت است و خیلی هم به دولت عراق کاری ندارد. دولت و گروه های مقاومت ماهیت کاری متفاوتی دارند. دولت ها چون دولت هستند در هر تصمیمی ملاحظاتی دارند.
ملاحظه اول در سطح بین الملل و ملاحظه دوم در سطح ملی و داخل کشور. ولی گروه های مقاومت این ملاحظات را ندارند چون دولت نیستند. ملاحظه بین الملل یعنی اینکه هر دولتی که عضو سازمان ملل باشد یعنی منشور سازمان ملل را پذیرفته است. بنابراین طبق منشور سازمان ملل باید به نحوی رفتار کند که نقض منشور سازمان ملل نباشد.
حالا اگر شما می بینید اسرائیل این طور است اصلاً اسرائیل خارج از قانون است. به خاطر هیمنه لابی صهیونیسم در دنیا به یک دولت وحشی جنایتکار تبدیل شده که متأسفانه کسی نمی تواند کاری بکند. اگر یک هزارم جنایتهای اسرائیل را دولت دیگری انجام می داد هزار بار باهاش برخورد می کردند. بببنید در قضیه مهسا امینی با ایران چکار کردند.هزاران نوع تظاهرات، تحریم، قطعنامه و بیرون کردن نماینده ایران از کمیسیون حقوق بشر و هزاران برنامه دیگر. اینجا هزاران زن و بچه شهید شدند ولی انگار نه انگار.بنابراین اسرائیل را کنار بگذارید. بقیه دولت ها موظف هستند وقتی می خواهند برای جنگ تصمیم بگیرند باید طبق قوانین بین الملل آن را توجیه کنند و بگویند عمل ما قانونی است. ما الان درباره عملیات وعده صادق ۱ و ۲ چه طور صحبت می کنیم؟
می گوئیم اول اسرائیل به بخش کنسولگری جمهوری اسلامی حمله کرده و ما پاسخ آن را دادیم چرا که کنسولگریها و سفارتخانه طبق اصول دیپلماتیک مصونیت دارند. ما را زدند و ما پاسخ دادیم. آقای هنیئه مهمان رسمی جمهوری اسلامی بود یعنی مصونیت داشته است. ما همیشه دفاع می کنیم و دفاع همیشه از نظر دینی، اخلاقی، انسانی و هم از نظر حقوق بین الملل مشروع است. هر کشوری که مورد تجاوز خارجی قرار می گیرد با هر وسیله ای که بخواهد می تواند از خودش دفاع کند.
دولت ها در مقابل افکار عمومی مردم خودشان باید پاسخگو باشند. اگر دولتی می خواهد وارد جنگ شود اول باید افکار عمومی را قانع کرد. در جنگ هشت ساله چون عراق تجاوز کرده بود نیازی به اقناع نبود. وجدان بشری این را می پذیرد بنابراین این طور نبود که بگوییم صدام هر کاری دلت می خواهد بکن تا ما برای مردم جلسه تشکیل دهیم و آنها را برای دفاع قانع کنیم.پس مردم و جوانان داوطلبانه به جبهه ها رفتند.
ولی وقتی بخواهند جنگ ابتدایی را شروع کنند مثلاً غزه درگیر جنگ شده جمهوری اسلامی می خواهد به نفع غزه وارد جنگ شود باید افکار عمومی را اقناع کند. چون اگر وارد جنگ شود به او نیز حمله می کنند مثلاً نیروگاه برق و آب، جاده ها، پل ها و زیرساخت ها را مورد اصابت قرار می دهند. بنابراین باید افکار عمومی توجیه شوند که بنا به این دلائل وارد جنگ می شویم.
گروه های مقاومت این ملاحظات را ندارند چون دولت نیستند و گروه مقاومت هستند. بنابراین نیاز نبود حزب الله پاسخگو باشد هر چند که مراعات هم می کرد.این طور نبود که هر کاری هم دلش خواست انجام دهد.
به لحاظ قانونی موظف نبود پاسخ دهد ولی اگر کل لبنان نابود می شد همه حزب الله را مقصر اصلی می دیدند که شما کشور را نابود کردید. حزب الله چطوری وارد جنگ شد؟ حزب الله تا همین اواخر در منطقه مرزی می جنگید. ۱۰ کیلومتر این طرف مرز، ۱۰ کیلومتر آن طرف مرز.ابتدا اسرائیل هم رعایت می کرد و عمق ۱۰ کیلومتری را می زد چون نمی خواست در شمال درگیر شود. بعد یواش یواش آن را گسترش داد و به ۳۰، ۴۰ کیلومتر رساند. ولی حزب الله صبر می کرد و باز همان ۱۰ کیلومتر را می زد چرا؟ چون اسرائیل می خواست شهر ضاحیه و اطراف آن را بکوبد و له کند ولی حزب الله نمی خواست این بهانه را به دستش بدهد. از آن طرف حزب الله بخش بزرگی از ارتش اسرائیل را در مرز درگیر خودش کرده بود. اگر حزب الله این کار را نکرده بود کل ارتش اسرائیل به غزه می رفت.
قبل از جنگ ۳۰درصد ارتش اسرائیل در مرز بود چون حزب الله را خطر می دانستند وقتی جنگ شروع شد و حزب الله هم وارد جنگ شد این ۳۰ درصد ارتش اسرائیل به ۵۰ درصد رسید یعنی ارتش اسرائیل مجبور شد نیمی از نیروهایش را به مرز لبنان آورد و همین امر باعث شد فشار روی غزه کمتر شود. حزب الله خیلی کار بزرگی کرد با اینکه گروه مقاومت بود.
پس در جواب افرادی که می گویند چرا ایران وارد جنگ نشد باید گفت ایران به عنوان یک دولت این ملاحظات را دارد. هر دولت دیگری هم بود این ملاحظات را داشت.
سوال بعدی که می پرسند این است انصارالله یمن هم دولت است پس چطور وارد جنگ شدند؟ بله انصارالله دولت است. الان یمن تقسیم شده است. شمال یمن دولت صنعا همان انصارالله است و جنوب یمن هم پیمانان عربستان و امارات است.از نظر حقوق بین الملل دولت وقتی به رسمیت شناخته می شود که دولت کرسی سازمان ملل را در اختیار داشته باشد.
الان با وجودی که بیش از ۱۰ سال است که انصارالله در شمال یمن قدرت را در اختیار دارد ولی کرسی یمن در سازمان ملل دست جنوبی ها است یعنی مزدوران و اینها نه تنها علیه انصارالله بلکه همیشه علیه ایران هم رأی می دهند. آنهایی که این جزییات را نمی دانند این شبهات را مطرح می کنند. در آن طرف یک بیانیه حقوق بشری منتشر می کنند بعد می گویند یمن علیه ایران رای داده و بعد هم طعنه می زنند این هم از یمن که اینقدر حمایت می کنید ولی رفته بر علیه جمهوری اسلامی رأی داده در حالی که باید گفت کرسی سازمان ملل که در اختیار انصارالله نیست.
الان انصارالله در سوریه سفیر دارد در کشورهای دیگر سفیر ندارد چون به رسمیت نمی شناسند. بنابراین انصارالله هنوز یک دولت به معنای بین المللی نیست و دستش باز است و خودش وارد جنگ شد با موشک شروع کرد به زدن.اصلاً معادلات دنیا را عوض کرد و مردم هم به شدت حمایت می کنند.
دلیل سکوت و انفعال کشور سوریه
شبهه دیگری که مطرح می شود این است که چرا سوریه وارد جنگ نمی شود؟ سوریه که به بهانه آزادسازی جولان، استدلال محکمه پسندی برای جنگ دارد.
این افراد که این حرف ها را می زنند از وضع داخلی سوریه خبر ندارند. سوریه از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۸ درگیر یک جنگ تمام عیار بود و الان هم تمام نشده است. یعنی یک حالت نه جنگ نه صلح است. بخشی از آن در استان ادلب دست مسلحین است و در بخش دیگر تیم های ترور داعش در مناطق دورافتاده بیرون آمده و ترور می کنند. در این زمینه دو موضوع حائز اهمیت است:
اول ارتش سوریه که در این جنگ واقعاً تضعیف شد و کشته زیادی داشت. تجهیزات آن به صورت عمده از بین رفت. چیزی هم که مانده به شدت کهنه و فرسوده شده و پولی هم ندارند که جدیدش را بخرند. سال ۱۳۹۴ بود که حاج قاسم همه را جمع کرد و گفت آقایان ارتش سوریه مستهلک شده و دیگر توان ندارد. در همان سال حاج قاسم رفت و با پوتین صحبت کرد که نیروی هوایی و هوانیروز سوریه توان ندارد و توپخانه آن قدیمی شده و موشک ندارد.
بنابراین باید روسیه می آمد که پیشرفته ترین هواپیماهای روز ، موشک های نقطه زن و هلی کوپترهای خیلی خوبی دارد. آمدند و واقعاً هم تاثیرگذار بودند. البته روس ها در زمین نمی جنگیدند نیروی رزمی نیاورده بودند. نیروی رزمی را جمهوری اسلامی داشت. سپاه، فاطمیون، زینبیون،حیدریون و حزب الله بودند.این ترکیب باعث شد مسلحین شکست بخورند. یک تحلیل آمریکایی معتقد است اگر الان وضعیت عادی شود سوریه ۱۰ سال وقت برای بازسازی ارتش لازم دارد تازه اگر پولش باشد.
دوم، اقتصاد سوریه است، سوریه کشور نفت خیز نیست البته یکسری چاه نفت دارد که جوابگوی احتیاج داخلی خودش هم نیست و مجبور است نفت واردکند. پس صادرکننده نفت نیست. محصولات کشاورزی و میوه جات را به شیخ نشینان صادر می کرد و منبع درآمد خوبی بود. قبلاً توریسم سوریه رونق داشت چون سوریه هم مانند ایران، تاریخ قبل از اسلام خیلی مفصل و معتبری دارد.
هر کجای سوریه بروید آثار باستانی قبل از اسلام را می توانستید ببینید. علاوه بر آن گردشگری مذهبی حرم حضرت زینب ( س) و حضرت رقیه( س) منبع درآمد خوبی بود که همه اینها تعطیل شد. شرق فرات که کلاً دست آمریکاییها و کردهااست. چاه های مهم سوریه هر چند کم است اکثراً در شرق فرات و دست آمریکایی ها است. استان ادلب و منطقه عفرین یکی از حاصل خیزترین زمین های کشاورزی را دارند که بهترین زیتون های حوزه دریای مدیترانه آنجا کشت می شود و بخش عمده ای از صادرات سوریه را بر عهده داشت که متأسفانه همه آنها تعطیل شد. از همه مهم تر اینکه در سال ۲۰۱۱ روزی که جنگ شروع شد یک دلار ۵۰ لیر سوریه بود و زمانی که بوکمال آزاد شد آمریکائی ها دیدند تیرشان به سنگ خورد.داعش را درست کرده بودند برای اینکه ایران، سوریه و حزب الله درگیر یک جنگ طولانی مدت ۲۰ ، ۳۰ساله شوند ولی دیدند حاج قاسم آمد و بساط داعش را ۴ ساله در عراق و سوریه جمع کرد.
وقتی آمریکائی ها وضعیت را دیدند یک قانونی را در کنگره تصویب کردند به نام قانون سزار که به عربی گفته میشود قیصر. قانون تحریم همه جانبه سوریه. جمهوری اسلامی هم از اول انقلاب تحریم است. تحریم های ما تدریجی افزایش پیدا کرد و ما هم تدریجی راه های دور زدن تحریم ها را پیدا کردیم. ولی بیچاره سوری ها نمی دانستند تحریم چیست. وقتی در سال ۱۳۹۶ بوکمال آزاد شد، قانون سزار تصویب شد اوضاع این کشور کاملاً بهم ریخت و هیچ تجربه ای نداشتند. به این نکته دقت کنید ایران کشور پهناوری است و با ۱۵ کشور هم مرز هستیم. مرزهای آبی آن از سواحل مکران تا آبادان و خرمشهر کشیده شده یعنی بیش از دو هزار کیلومتر ساحل آبی دارد.
با کشورهای متعدد هم مرز هستیم بالاخره یک راهی پیدا می کنیم. ولی سوریه با ترکیه، عراق، اردن، ، لبنان، فلسطین اشغالی و لبنان و اسرائیل هم مرز است. ترکیه که بر علیه سوریه است، در لبنان هم دولت ۱۴ مارس حاکم بود و شرایط خاصی داشت، عراق هم که در مشت آمریکا است، اردن هم که مرکز فرماندهی ستاد در آنجا بود و اسرائیل هم که جنایتکار است.اینها همسایگان سوریه هستند.
سوریه فقط یک راه ارتباطی داشت راه دمشق- بیروت. تمام معبرهای مرزی را از دست داده بود.معبرهای مرزی دست مخالفان بود.چطوری می توانست تحریم ها را دور بزند. از طرف دیگر وقتی بوکمال آزاد شد دلاری که ۵۰ لیر بود شده بود ۵۷۰ لیر. الان یک دلار شده ۱۵ هزار لیر. آنجا مثل ایران نیست که هر سال حقوق ها را افزایش دهد.دولت سوریه در تأمین نان مردم درمانده شده است.اوضاع اقتصادی وحشتناک است. اگر ایران دو کشتی نفت بفرستد پالایشگاه سوریه کار می کند در این صورت برق و بنزین خواهند داشت وگرنه آن را هم نخواهند داشت. دمشق که پایتخت سوریه است در روز دو ساعت برق دارد. منطقه سیده زینب در طی سال هایی که من آنجا بودم برق دولتی نداشت،تعدادی از مردم موتور برق استفاده می کردند در حدی که روشنایی داشته باشند نه اینکه بخاری برقی یا گازی استفاده کنند. چنین دولتی که نه اقتصاد دارد نه ارتش چطوری می تواند با اسراییل جنگ کند. نه نیروی هوایی دارد نه توپخانه و تانک.موشک هایی داشت که خیلی از آنها دست مسلحین افتاده است.
علی رغم همه کمبودها و حرف و حدیث ها سوریه واقعاً مردانگی کرده و ایستاده است. امارات و برخی کشورها به سوریه وعده و وعید می دهند که ارتباط خودت را با ایران قطع کن ما سوریه را بهشت می کنیم. یکی نیست بگوید شما سوریه را جهنم کرده اید.
مگر شما نبودید این جنگ را به راه انداخته و سوریه را از اتحادیه عرب بیرون کردید. سوریه چون حاضر نیست دست از حمایت ایران و محور مقاومت بردارد هنوز زیر تحریم است. همین چند وقت پیش در کنگره حزب بعث در عراق بشاراسد جمله حضرت آقا را مطرح کرد” هزینه سازش بسیار بیشتر از مقاومت است” این جمله را در سوریه گفتن خیلی فرق می کند در ایران گفتن. الان تهدیدش می کنند خودت را می زنیم. برادر بشار اسد یک ویلایی داشت اخیراً آن ویلا را زدند تا هشدار دهند که حواست باشد که به خط قرمز نزدیک می شوی.
پس نمی شود از سوریه انتظار داشت وارد جنگ شود.باید وضعیت سوریه را درک کرد. افرادی که در فضای مجازی شبهه افکنی می کنند ما در سوریه شهید دادیم چرا به حمایت از حزب الله وارد جنگ نمی شود و اجازه نمی دهد ماهم وارد شویم باید این موضوعات را بدانند و وضعیت سوریه را درک کنند. منطقه بوکمال در مرز عراق و سوریه برای ایران بسیار حیاتی است. آن طرف مرز هم شهری است به نام القائم که با بوکمال روبه روی هم هستند. این نقطه اگر در دست دولت سوریه و جمهوری اسلامی باشد ارتباط زمینی ایران و لبنان( تهران تا بیروت) برقرار است چرا که ارتباط هوایی مشکل شده چون از هر مسیری بروی ترکیه راه نمی دهد، در عراق هم آمریکاییها هستند، اسرائیل هم می گوید هر کس بیاید می زنیم.حتی ما دوبار کمک های انسانی به لبنان فرستادیم اسرائیل اجازه فرود نداد.اسرائیل می گفت در این هواپیماها موشک گذاشتید. حتی یک بار سردار سلیمانی با بشار اسد دیدار کرد و به او گفت ” آقای رئیس جمهور ، اگر روزی قرار شد خاک سوریه را ترک کنیم آخرین نقطه ای که ترک میکنیم بوکمال است” چرا حاج قاسم این حرف را زد ، برای اینکه بوکمال برای جمهوری اسلامی اهمیت راهبردی دارد.
با وجودی که آمریکائی ها و اسراییل هر روز آنجا را بمباران می کردند بشار اسد گفته بود تا هر وقت که می خواهید در بوکمال بمانید و هرکاری می خواهید بکنید. سوریه خیلی فراتر از توانش دارد کار می کند نباید بی انصافی کنیم.
چرا سایر کشورهای محور مقاومت، مانند یمن بهصورت جدی وارد جنگ نمیشوند؟
مذهب عمده مردم یمن مذهب زیدی است. از دید ما شیعیان زیدی ها یکی از فرق شیعه است.آنها سه امام ( تا امام حسین) را قبول دارند و معتقدند امام بر حق امامی است که قیام مسلحانه کند برای همین امامان بعد از امام زین العابدین را قبول ندارند.
جمهوری اسلامی چنین عقیده ای را قبول ندارد. حضرت آقا کتابی دارند به نام “انسان ۲۵۰ ساله” حضرت آقا در این کتاب اشاره کرده اند از امامت حضرت علی ( ع) تا امام زمان ( عج) ۲۵۰ سال است. ۱۲ امام آمدند هر کدام از آنها در شرایط زمانی و مکانی و امنیتی خاصی بودند. هر کدام وفق آن وضعیت عمل کردند اگر امام حسین( ع) در زمان امام صادق (ع) بود می رفت مثل ایشان کلاس درس و بحث راه انداری می کرد و طلبه تربیت می کرد و برعکس اگر امام صادق( ع) در زمان امام حسین (ع) بود می رفت در کربلا شهید می شد.
ولی مردم یمن چون با اعتقاد خودشان رفتار می کنند مردم کلاً انقلابی هستند و هر کدام یک خنجر کج یمنی در شال دور کمرشان می گذارند و این خنجر اصلا تزئینی نیست و به عنوان ” جهاد مستمر” نام می برند و حاضر نیستند خنجر را از شالشان بیرون بیاورند چرا که آن را نوعی توهین می دانند.این جزئی از فرهنگ آنهاست. الان مردم از انصارالله انقلابی ترند. حداقل هر ماه یک تظاهرات میلیونی در حمایت از لبنان انجام می دهند در حالی که هیچ ملتی این کار را نکرده است.حتی ملت ایران.با اینکه اینها هشت سال خودشان درگیر جنگ بودند.
بنابراین نباید حزب الله و انصارالله را با هم مقایسه کرد. حزب الله در یک کشوری است که تعدد دین و مذهب آنجا زیاد است. مثلا ارمنی ها دو دسته هستند. ارتدوکس ها، کاتولیک ها. کاتولیک روم و مارونی ها. مسلمانان هم شامل شیعیان و سنی ها هستند.
نیمی از لبنانی ها مسیحی هستند که هیچ. یک گروه از مسیحی ها بودند که ” میشل عون” مدیریت می کرد و هم پیمان حزب الله بود ولی در ۶ ماهه اول چی می گفت؟ می گفت من در استراتژی دفاعی با حزب الله هستم. یعنی اگر اسراییل به حزب الله حمله کند حق حزب الله است که حمله کرده و از خودش دفاع کند ولی ما در استراتژی هجومی در کنار حزب الله نیستیم. استراتژی هجومی یعنی چی؟ یعنی یک جنگی در غزه شده به ما ربطی ندارد شما رفتید خودتان را درگیر جنگ کردید. یعنی مسیحی ها را کنار بگذارید.
جمعیت لبنان حدود پنج میلیون نفر است که دو میلیون نفر آنها مسیحی هستند. از سه میلیون نفر باقی مانده یک و نیم میلیون شیعه و یک و نیم میلیون نفر سنی هستند. اهل سنت لبنان متاسفانه تحت تاثیر خانواده حریری روی خط عربستان هستند و عربستان هم که مخالف حزب الله است. از یک و نیم میلیون نفر شیعه تعدادی لائیک بوده و مذهبی و اهل مقاومت نیستند یعنی می خواهند زندگی خودشان را بکنند و یک عده هم عضو جنبش امل هستند و با وجودی که عضو مقاومت بودند. ولی مثل حزب الله نیستند.
یک عده از شیعیان لبنان هم هستند که ضد لبنان، ضد ایران و ضد حزب الله هستند که شهید سید حسن نصرالله به آنها می گفت اینها شیعیان اهل بیت نیستند.اینها شیعیان سفارت آمریکا هستند. همه اینها را جمع کنید ۵۰۰ هزار نفر می شوند پس با این اوصاف طرفدار حزب الله یک میلیون نفر باقی می ماند که بسیار پای کار و قوی هستند. هیچ گروهی در لبنان وجود ندارد که حتی نزدیک این تعداد نیرو داشته باشد. حزب الله یک میلیون نفر جمعیت دارد، کشور ایران ۸۰ میلیون نفر جمعیت دارد. یعنی جمعیت ایران ۸۰ برابر جمعیت حزب الله است. به لحاظ عددی بررسی می کنیم چرا که همه شهدا عزیزند و “عند ربهم یرزقون” . اگر یک نفر حزب الله شهید شود معادل چند شهید در ایران است باید در ۸۰ ضرب کنیم. یعنی اگر حزب الله یک شهید می دهد انگار ما ۸۰ نفر شهید می دهیم.
الان در این مدت از نیروهای حزب الله ۵۳۰ نفر شهید شده اند اگر در ۸۰ ضرب کنیم چیزی معادل ۴۰ یا ۵۰ هزار شهید می شود.
اگر ما در جنگ وارد می شدیم ۵۰ هزار شهید داده بودیم در کشور سنگ روی سنگ بند نمی شد.
حزب الله خیلی بالاتر از توانش عمل کرده است.برخی ها در فضای مجازی حرف هایی می زنند مخصوصاً در ماههای اول جنگ می گفتند چرا سید حسن در مرزها می جنگد؟
سید حسن نصرالله عادتش بود در بحران ها مرتب صحبت می کرد.به مردم روحیه می داد و از نظر سیاسی مردم را هدایت می کرد ولی تا یک ماه بعد از عملیات طوفان الاقصی صحبت نکرد. بعد از یک ماه اعلام شد که سید حسن می خواهد روز جمعه صحبت کند.
خبرگزاری رویترز یک زمانی جزو معتبرترین رسانه های دنیا بود ولی الان به یک رسانه زرد تبدیل شده و خبرهای فیک منتشر می کند. رویترز یک خبری منتشر کرد. بسیاری از بچه های ما در فضای مجازی فریب این رسانه را خوردند.رویترز اعلام کرد سید حسن می خواهد در سخنرانی روز جمعه اعلان جنگ تمار عیار بر علیه اسرائیل بکند و بچه های ما این خبر را فوروارد می کردند وحسابی شلوغ می کردند.
اتفاقاً در یکی از جلسات در شهر کرمان در روز پنجشنبه قبل از سخنرانی این موضوع را از من سوال کردند آیا سیدحسن اعلام جنگ تمام عیار می کند؟ آنجا اعلام کردم چنین چیزی امکان ندارد من ۱۴ سال در لبنان بودم طرز فکر سید حسن و حزب الله را می دانم.عقبه جمعیت لبنان را می دانم نصف جمعیت مسیحی و اهل سنت است محال است وارد جنگ تمام عیار شود.ولی ممکن است مشروط اعلام کند. به این نکات توجه کنید در جنگ ۳۳ روزه حزب الله مرز لبنان باز بود هر تعداد از شیعیان که آواره جنگی شدند دولت سوریه( بشار اسد) کشور را برای اسکان آنها بسیج کرد.تمام مدارس و ورزشگاه ها را در شهرهای مختلف تجهیز کردند.
اتوبوس، اتوبوس و با احترام آوارگان جنگی را جمع می کرد و در این مکان ها اسکان دادند. بشار اسد یک ستاد و سازماندهی بسیار مرتب ایجاد کرده بود و خواهر خودش را رئیس این ستاد قرار داده بود که هر روز از این شهر به آن شهر برای رسیدگی و سرکشی به مدارس و اردوگاه می رفت. لوازم اولیه زندگی در اختیار آنها گذاشته بود، سه وعده غذا به آنها می داد و در کنار آن بهداشت و درمان رایگان می داد تا فشار را از روی حزب الله بردارد و حزب الله با خیال راحت جنگ را ادامه داد و در ۳۳ روز پیروز شد. الان مقایسه کنید با جنگ غزه.در غزه حماس می جنگد خیلی فشار روی حماس است الان در این جنگ مردم نمی دانند به کجا بروند. سوریه از طرف داعش متلاشی شده و الان در تأمین غذای مردم خودش مانده. من در صحبت های خودم همیشه اشاره می کنم اگر سوریه هممرز غزه بود الان سرنوشت غزه این نبود. اگر حزب الله در جنگ ۳۳ روزه پیروز شد یک علتش این بود که سوریه آمد به دادش رسید.
دوستان فضای مجازی دقت کنید تحت تاثیر جوسازی رسانه ای قرار نگیرید. اینها در عملیات روانی و جوسازی خیلی قوی هستند مخصوصاً انگلیسی ها. انگلیسی ها بیشتر از آمریکایی ها در عملیات روانی نقش دارند؛ مثلاً الان هی خبر پشت خبر سردار قاآنی کجاست؟ بچه ها هم فوری برای همه ارسال می کنند سردار قاآنی شهید شده یا مجروح است، در بیمارستان بستری است و از این حرفها.
سردار را مجبور می کنند خودش را نشان دهد آیا در منطقه است یا در تهران. بچه ها هم بدون اینکه بدانند اسیر دست رسانه های خارجی می شوند در حالی که خودشان را مسئول فضای مجازی هم می دانند در حالی که موضوع به این راحتی هم نیست.
لبنان کشور کوچکی است و بنا به گفته یکی از سرداران مساحت لبنان از مساحت شهرستان مرو دشت کمتر است. کشور کوچک ارتش کوچکی هم دارد. ارتش لبنان هیچی ندارد.در سال ۱۹۷۵ جنگ داخلی در لبنان شروع شد.حزب الله در سال ۱۹۸۲ یعنی ۸ سال بعد از جنگ داخلی تشکیل شد. ارتش تقسیم شد چون رنگ مذهبی پیدا کرده بود چون فلان تیپ مسیحی ها و فلان تیپ شیعه و فلان تیپ سنی بودند. ارتش لبنان نیروی هوایی و نیروی دریایی ندارد. تعبیر من از ارتش لبنان این است نیروی انتظامی که تانک و توپ دارد و همیشه هم کف خیابان است. می توان گفت ضابط دادگستری است مثلاً برو فلان قاچاقچی را بگیر. این کار ارتش است .در حالی که در هیچ جای دنیا این کار ارتش نیست این کار پلیس است. یا برو فلان قاتل را بگیر. قاتل گرفتن کار پلیس است. پلیس هم دارند نه اینکه پلیس نداشته باشند ولی ارتش کار پلیس را انجام می دهد اصلاً قبل از حزب الله این طوری بوده است.
بعد از اینکه جنگ داخلی هم تمام شد آمریکا و اسرائیل اجازه ندادند که ارتش لبنان نیروی هوایی و نیروی دریایی داشته باشد.فقط دو سه تا هلی کوپتر نمایشی دارد و چند تا هواپیمای عهد بوق دارد. بنابراین ربطی به حزب الله ندارد و کسی هم بهشون نمی دهد.
اتفاقاً اینها می گویند حزب الله در ارتش ادغام شود. آقا سید شوخی می کرد می گفت باشه ما حاضریم ولی ما انقدر سلاح و مهمات داریم که انبار ارتش ظرفیت نداد. اول یک انبار درست کنید تا من بتوانم موشک ها را تحویل دهم. خود ارتش هم نمی خواهد چون پادگان های ارتش معلوم است و با گروه مقاومت فرق دارد یعنی اگر جنگی بین ارتش لبنان و اسرائیل شروع شود کلاً لبنان داغون شده است چون هیچی ندارد. الان رابطه ارتش لبنان با حزب الله بسیار خوب است چون حزب الله کار ارتش لبنان را انجام می دهد به جای اینکه ارتش تلفات بدهد حزب الله دارد شهید می دهد.اگر می شنوید که سربازی در فلان منطقه کشته شده کاملا اتفاقی است چرا که ارتش لبنان الان اصلا درگیر نیست.اتفاقا ارتش لبنان و حزب الله رابطه خوبی دارند مخصوصا اطلاعات ارتش لبنان با حزب الله در مورد اطلاعات تکفیری ها یا جاسوسان اسرائیل همکاری خوبی دارد.
برگرفته از سخنان دکتر مسعود اسداللهی، در نشست تخصصی تحلیل مسائل لبنان و فلسطین در جمع فعالان فضای مجازی تبریزی
۱۴۰۳.۰۷.۱۸
انتهای خبر/
