به گزارش آناج، میگویند “سالی که نکوست از بهارش پیداست” و تراکتور با بازی نوبرانه خود در سال 1400 و قرن جدید این حس را به هوادارانش القا کرد که سال سختی خواهد داشت. چرخهای تراکتور در همان آغاز راه در زمین آشنای خود لغزید تا با حالت متزلزل بار دیگر یدککش فرصتسوزی باشد! در روزی که از شرایط جوی باد و طوفان تا گلنزنی مهاجمان که عجین یافته با تراکتور در بازیهای فصل جاری به میزبانی یادگار است، همه در کار بودند تا این تیم دوباره امتیاز از دست داده و حریف مس رفسنجان نشود.
عملکرد پر فراز و نشیب تراکتور در این فصل از مسابقات لیگ برتر فوتبال بدتر از اپیدمی کرونا درحال عادی شدن با پیشوند ناکامی است. تیم محبوب پرشورها هفته به هفته نتایج سینوسی کسب میکند و درحال دست و پا زدن در جایگاهی است که از کف رفتن آن نیز دور از انتظار نیست. در حقیقت، این تیم خوش شانس بوده که در این دو هفته همچنان در رده پنجمی باقی مانده و ای بسا اگر رقبای پایین جدولی در امتیاز از دست دادن یار نمیشدند، شاید این رتبه 2 رقمی شده بود.
اما بدتر از این نتایج و کارنامه ناامیدکننده در لیگ بیستم، به ورطه فراموشی رفتن ابهت ورزشگاهی است که تیم محبوب پرشورها را با غوغا و سکوهای همیشه مملو از تماشاگرانش جهانی کرد. این ورزشگاه تا شیوع کرونا کابوس و جهنم حریفان تراکتور بود و آنها با آرزوی کسب امتیاز پا به تبریز میگذاشتند، اما حالا در روزهای بیروحش به بهشت رقبا تبدیل شده است. به اصطلاح خودمانی «چورح آغاجی» و رسم میهماننوازی از جانب تراکتوریها بطور کامل جاری است!
دیگر از آن دیگ جوشان خبری نیست و حریفان به راحتی عرض اندام میکنند. نه فشاری از جانب هوادار است و نه تیمی که تا واپسین لحظات برای پیروزی پا پس نمیکشید. روحیه مبارزه و جنگندگی در تراکتور تقلیل یافته است. هرچقدر در بازیهای این تیم وقت رو به پایان مینهد و تنگ میگردد، احساس مسئولیتی دیده نمیشود و در آخر این هوادار است که باید حرص و جوش بخورد و همان عبارت معروف که «تراختورچی اولماخ اعصاب ایستیر!»
دلیل و بهانه برای ناکامیهای تراکتور تا دلتان بخواهد جور است و شاید بر این گزارهها خرده بگیرید که ای بابا چند بازی ملاک قضاوت تیم خطیبی نیست و حرفهای کلیشهای. یا حتی این اعتقاد که دیروز تراکتور نمایش خوبی داشت و میتوان به این تیم امیدوار بود. خود نگارنده هم بر این صحبتها صحه میگذارد و معتقد است باید به تیم خطیبی فرصت داد اما لازمه این اعتماد، گوشزد این نکته است که دیگر مجالی نیست. تراکتور 2 هفته بعد باید در آسیا با حریفانی پنجه در پنجه شود که تا بیخ دندان مسلح هستند و باید از اعتبار خود و هوادارانش دفاع کند اما قدر مسلم بدین طریق نخواهد شد. این تیم باید و باید به خودش بیاید، فقط همین.
انتهای پیام/

تراکتور به همراه مالک اش نابود باید گردد. این خواست قلبی هواداران تیم ماشین سازی است.ماشین سازی هر چه می کشد از دست این تراکتوری هاست.خائن ترین و منفورترین تیم ایران همین تراکتور یا تراکتورسازی است.
آقایون یک نفر به ما ملت لطفا بگوید این آقای مسعود شجاعی در کل تایم بازی اش چه مقدار برای تیم مایه خیر شد ؟؟؟ . اصلا چه اصرای است که این آقای از کار افتاده برای تراکتور آن هم با نام کاپیتان – کسی که اصلا خودش بازی قابل قبولی ندارد – در زمین بازی بکند ؟؟؟؟!!!! . بس است ترا خدا . آقا رسول را مجبور نکنید این پیر پاتالها را داخل زمین بکند . تراکتور را بگذارید خود آقا رسول با دید خودش ببندد و آرنج کند . فکر ندهید . مجبورش نکنید . بگذارید نتیجه بگیریم .
مشکل اصلی تراکتور سه کاپیتان تیم ملی بودند که شر یکی کم شد ولی هنوز سایه نحس دو نفر دیگر یعنی اشکان و مسعود کلیه مجموعه تیم از رختکن گرفته تا گروههای هواداری و از زمین مسابقه گرفته تا نوع بازی و حتی صحبت با داوران را تحت تاثیر قرار گرفته است.در این سه سال مربیان بزرگ را فراری داده اند و الان هم توسط بعضی از پیجهای هواداری سعی دارند تا خطیبی را تخریب نمایند…ان شاالله با خروج این دو نفر بازنشسته خطیبی با خیالی راحت تراختور را به ساحل آرامش برساند….وآن دوست عزیزی که در کامنت اول به تراختور تاخته است باید به اطلع ایشان برسانم که من خودم از ماشینچی های قدیم هستم و ختی در مقطعی نیز در باشگاه فرهنگی ماشین بازی کرده ام و هر موقع هم ماشین با تراکتور بازی دارد طرفدار ماشین هستم ولی از وقتی که تصمیمات ماشین سازی در قهوه خانه ها گرفته شد و کارخانه از تیم داری و از دخالت همان قهوه نشین ها خسته شد، ماشین سازی مظلوم ترین تیم تاریخ فوتبال دنیا گردید.در مقاله هایم بارها به این نکته اشاره کرده ام…به امید موفقیت ماشین و تراختور آذربایجان.
تحت تاثیر قرار داده است – صحیح است