به گزارش آناج، رسول خطیبی در مورد شایعات مطرح شده مبنی بر جدایی مسعود شجاعی و اشکان دژاگه، اظهار داشت: نمیدانم این شایعات از کجا آب میخورد و چرا باید در مقطع حساسی کنونی، چنین شایعات بیپایه و اساسی در مورد کاپیتانهای تیم مطرح شود.
وی افزود: یک سری از افراد با اظهارنظرها و کارهای خود به دنبال این بودند که مسعود شجاعی و اشکان دژاگه را در مقابل من قرار بدهند، اما این دو نفر بازیکنانی حرفهای هستند و از این شایعات تأثیر نمیگیرند. با وجود شیطنتهای انجام شده از سوی برخی افراد، تمامی مسایل تیم نیز با درایت و تدبیر مالک محترم باشگاه حل شده و شجاعی و دژاگه الان در تمرین تیم حضور دارند.
سرمربی تیم فوتبال تراکتور خاطرنشان کرد: مسعود و اشکان سرمایههای باشگاه تراکتور هستند و صحبت از جدایی آنها خندهدار است. این دو بازیکن بارها در حساسترین مقاطع ممکن به تراکتور کمک کردهاند.
خطیبی یادآور شد: تیم ما امسال باید در سه جبهه به میدان برود و به تکتک بازیکنان مهم خود نیاز دارد و من هم حساب ویژهای روی شجاعی و دژاگه بازکردهام. تراکتور خانه آنهاست و خودشان هم دوست دارند که برای این تیم به میدان بروند.
رسول خطیبی در پایان اظهاراتش خاطرنشان کرد: همانطور که در مصاحبه قبلی تاکید کردم، تصمیم گیرنده نهایی درخصوص مسایل فنی تیم خودم هستم و به هیچ کس اجازه دخالت نمیدهم.

شباهت تراکتور و دریاچه ارومیه
با سلام و آرزوی سلامتی برای شما عزیزان. سن وسال زیاد مهم نیست. اما از سال شصت ونه که در دوران دبیرستان برای طرح کاد ( آن زمان دانش آموزان دبیرستانی یک روز از هفته را به جای اینکه به مدرسه بروند در یک حرفه مشغول کار آموزی میشدند و این واحد درسی به نام طرح کاد مشهور بود)در خدمات درمانی شرکت ساخت تراکتور تراکتور سازی مشغول بودم مصادف شده بود با رفتن سر مربی وقت هدایت مهابادپور و آمدن واسیلی گوجا به تراکتور از آن زمان و با دیدن تمرینات پر هیجان تراکتور زیر نظر واسیلی که ما هم برای تماشا می رفتیم تراکتور شد تنها دلخوشی من و چند تن از همکلاسیهایمان با برد هایش به آسمان می رفتیم آن زمان کاری کرده بودند که هواداران فوتبال فقط استقلالی و پرسپلیسی بودند به تیم شهرخود علاقه ای نداشتند تراکتور تیم جوان بیست ساله ای بودکه تازه داشت پا می گرفت و ماشین تنها رقیب تراکتور قوی تر و پر سابقهتر بود اما واسیلی آمد و انقلابی در فوتبال تبریز ایجاد کرد. یک ماشین نیسان برداشت و خود یک به یک بازیکنان مستعد را از محلات و کوچه پس کوچه های شهر جمع کرد و تیمی ساخت از جوانان با انگیزه امثال باقری و دین محمدی و خطیبی نیک مهر و باغمیشه و حلالی و با کاپیتانی شیح لاری. به جرات می توانم بگویم دو سه سال بعد تراکتور قوی تر از تیم ملی بود و با ناداوری ها و حق کشی های زیاد اجازه ندادند قهرمان لیگ (دیدار با پیروزی ) و حذفی( دیدار با بهمن) شود . بیست سال قبل تر از جمعه سیاه زمان تونی جمعه سیاه زمان واسیلی گوجا را تجربه کردیم . در ماجراهای رفتن به دسته یک و 8 سال تلاش برای رسیدن به لیگ برتر حق کشی های زیاد ی را شاهد بودیم .در این سی سال طرفداری تراکتور خیلی ها را دیدیم آمدند و رفتند وخیانت کردند و تنها چیزی که باقی مانده بود تراکتور بود سال هشتاد و هشت با ورود دوباره تراکتور به لیگ برتر و مطرح شدن دوباره نام آذربایجان و تبریز وپیوستن خیل عظیم جوانان و طرفداران ترک وگسستن آنها از تیم های پایتخت وقتی در بازیهای رودرو در تهران میزبان استقلال و پیروزی بودیم و در تبریز جز عده معدودی تماشاگرحریف کسی از آنها جرات آمدن به ورزشگاه را نداشت به خود میبالیدیم .به ما حق میدهید که امروز پس از سالیان زیاد از عشق بازیمان با تراکتور زودتر بوی خیانت را بفهمیم همان خیانتی که چندین بار در طول این سی سال در حقمان روا داشتند. دوباره می خواهند تراکتور را به زمین بزنند فقط از خدا می خواهم تیرشان به سنگ بخورد.همان مالک نامحرمی که از قبال تراکتور برای خود برند ساخت و به بیزینس های پرسود خود رسید و خودش را در ایران و کشور های ترک زبان مطرح کرد، ازمالیات فرار کرد. یادتان می آید چه قول های داده بودند؟ قول دادند برای تراکتور ورزشگاه میسازند. قول دادند با بهترین بازیکنان جهان قرارداد میبندند، قول دادند نگذارند آب در دل هوادار تراکتور تکان بخورد و…. حالا تراکتور مانده و بیش از صد میلیارد بدهی. حاج صفی را میدهند و بعد می گویند با مبلغی که ازبابت حق ترانسفر حاج صفی گرفتیم بدهی دوبازیکن را تسویه کردیم . مربیان نامی می آورند و لی نمی توانند بیشتر از شش ماه با آنها کار کنند . دفتر مدیریت تراکتور هم که شده حسن سوخدی درمانی . انگار ایستگاه اتوبوس یا سالن فرودگاه است هی مدیر می آید… هی مدیر می رود… هی مدیر استعفا می دهد… واقعا چه خبر است ؟ شش ماه هم بگذرد باید ناممان را در کتاب رکورد های گینس بزنند به عنوان تیمی که در مدت سه سال نزدیک بیست نفر مدیرو معاون عوض کرده است. آقای زنوزی اگر عنوان پر طرفدار ترین تیم آسیا را یدک می کشید حد اقل به اندازه یک دهم آن برای تیم خرج کنید .بی ثباتی شده بلای جان تیم . معلوم است در این اوضاع قارشمیش بازیکن و مربی حرف گوش نمی کند . شیرازه تیم به هم خورده است .رشته کار از دسستتان در رفته است. نگویید چنین نیست که به شعور هوادار توهین میشود .با این تفاسیر وقتی می گوییم بوی خیانت می آید ، گزاف نگفته ایم. . .کسی نیست به مالک محترم بگوید آقای زنوزی شما فقط تراکتور را خریده اید نه هوادارن را این را آویزه گوشتان کنید!! .وقتی به تراکتور فکر میکنم ناخودآگاه یاد دریاچه ارومیه می افتم که تنها خیانت خشکش کرد و بس و تنها خدا بود که با بارش نعمت هایش روح و جان تازه ای به آن می بخشد . فقط خدا نه مسئولان. یا علی
این دو نفر مثل خودت در آخر خط هستندو بود و نبودشان زیاد مهم نیست.