پایگاه خبری تحلیلی «آناج»/ حامد سلطانپور، عید ۱۴۰۲ بود و مانند سالهای پیش، دنبال گفتگویی جذاب بودم تا با عیدانهای ژورنالی، کام مخاطبان را حلاوتی دیگر ببخشم؛ طبعا سوژه هم باید «محبوب» میبود و هم «معروف» تا مورد اقبال خواننده واقع شود.
بعد از چند روزی کلنجار رفتن و سبک سنگین کردن، تنها گزینه مناسبی که یافتم، کسی نبود جز «سردار خُرّم» که در کسوت استانداری بود و بدون اغراق محبوبیت بالائی بین اقشار مختلف جامعه داشت.
از شما چه پنهان؛ همین هیجان گفتگو با شخص اول استان کافی بود که موبایل را در آنی از ثانیه برداشته و موضوع را با دکتر عزیزیراد مطرح کنم؛ ایشان نیز با مناعتطبع و مجدانه بعد از چند روز پیگیری، زمان گفتگو را هماهنگ شدند.
نکتهای که روز و ساعت گفتگو قابل توجه بود، ایشان راس ساعت مقرر وارد اتاق گفتگو شده و بعد از تفقد و معانقهای با اعضای تحریریه و عید مبارکی در حد چند دقیقه، از حاضرین جهت ادای فریضه نماز اول وقت رخصت خواستند؛ همین یک نکته، سنجهای مغتنم برای صرّفان این عرصه است که شالوده شخصیتی چنین سیاستمردی را ارزیابی کنند؛ چراکه این رفتار نشأت گرفته از دیانت توام با سیاست است؛ چنانکه تقوای سیاسی مرحوم نیز زبانزد خواص بود.

ایشان پای میز گفتگو نشست تا از آمال و اهدافش برای استان گفته و تاکید کند که «کارِ نَشُد» وجود ندارد؛ آری او واقعا کمر به توسعه استان بسته بود و با عافیتطلبان و سیاستزدگان اُخوَتی نداشت و برخوردهای بدونتعارفش با دریوزگان قدرت باعث محرز شدن برخی بیاخلاقیها و شایعهپراکنیها شد.
الغرض؛ تجربیات زیسته یک قلم بهدست مملو از حوادث و رویدادهایی است که با سطر به سطرش خاطره دارد؛ اما خاطره برخی نگاشتهها ماندگار میشود، مانند همین خاطره گفتگو با مجاهد مدافع حرم و استاندار فقید آذربایجانشرقی که قلبا آرزوی رحمت واسعه الهی را خواهم داشت.
گفتگوی عیدانه آناج با استاندار فقید آذربایجانشرقی را از هایپرلینک زیر بخوانید:
مصاحبه تفصیلی آناج با استاندار آذربایجانشرقی: در خانه نمینشینم تا به من گزارش دهند
