به گزارش آناج، کریدور زنگهزور که آذربایجان با هدایت ترکیه، رژیمصهیونیستی و در سطح کلانتر ناتو، به دنبال ایجاد آن است به دلیل طول کوتاه 41 کیلومتریاش چندان توسط چین و روسیه جدی گرفته نشده است. پکن و مسکو باید نسبت به خطرات دست پایین ارزیابیشده این کریدور، با توضیحات ایران که از فاصله نزدیک با این پدیده مواجه است، در این خصوص بازنگری کرده و مواضع عملی محکمی در برابر آن اتخاذ کنند.
کریدور ادعایی زنگهزور قرار است از جنوب خاک ارمنستان، مماس بر مرزهای ایران میان سرزمین اصلی آذربایجان و جمهوری خودمختار «نخجوان» که تحت کنترل باکو است، کشیده شود. با شکلگیری این کریدور که آذربایجان و ترکیه اصرار دارند باید تحت کنترل آنها باشد، ترکیه با مسیری زمینی به آذربایجان متصل شده و سپس از طریق دریای خزر آزادانه به آسیای میانه راه خواهد یافت.
با تسلط خارجی بر کریدور زنگهزور، ارمنستان مرزهای تاریخی خود با ایران را که همواره به سمت ملت ارمنی گشوده بوده، مسدود دیده و شاهد محاصره کامل خود از سوی رقبا و دشمنانش خواهد بود. در جریان جنگ قرهباغ، از میان چهار کشور همسایه ارمنستان این تنها ایران بود که به دشمنی علیه این کشور دست نزد درحالیکه آذربایجان، ترکیه و گرجستان در یک ائتلاف قرار داشتند.
روسیه با التهاب در قفقاز و مباحث مرتبط با زنگهزور میتواند حضور خود در ارمنستان را افزایش داده و پیوندهای تضعیفشده خود با این کشور را که در دامان غربگرایان قرار گرفته، تقویت کند.
نگاه غرب به زنگهزور نیز بیش از آنکه تجاری باشد دارای جنبههای ژئوپلتیکی است تا بتواند با سرایت دادن ناتو به قفقاز و آسیایمیانه قدرتهای شرقی را تضعیف و کنترل کند.
زنگهزور اما برای ایران وضعیتی منحصربهفرد دارد. اگر تمامی طرفها میتوانند در یک سناریوی خوشبینانه اندک منفعتی برای خود در این کریدور ببینند، تهران هیچ کورسویی از فایده در آن نمیبیند. زنگهزور وزن ایران را در رقابت کریدورها کاهش میدهد، مسیر تاریخی ایران به اروپا را مسدود ساخته و با تشدید پانترکیسم پای ناتو را بیشتر به مرزهای این کشور باز میکند.
زنگهزور برای آذربایجان و ترکیه صرفا سود است بدون زیان. برای چین و روسیه میتواند منافعی داشته باشد و البته زیانهایی نیز میتواند متوجه آنان سازد که تاکنون از سوی این دو کشور کم برآورد شده است. ایران اما نهتنها سودی نمیبرد بلکه صرفا با زیانهای سنگینی روبهرو میشود که در نگاه اولیه هم قابلدرک هستند.
دعوای موجود میان آذربایجان-ترکیه با اتحادیه اروپا-ارمنستان یک جنگ تماما زرگری و کاذب نیست اما تحت مدیریت آمریکا بوده و این قضیه درنهایت با کاهش بازیگری شرق، سطح بازی را به یک موضوع داخلی در میان ناتو و غرب مبدل میسازد. اتحادیه اروپا با حضور در ارمنستان نه به دنبال بستن زنگهزور بلکه کاهش بازیگری ایران و روسیه است و درنهایت مصالحهای صورت میگیرد تا جاده تحت کنترل اتحادیه اروپا-ارمنستان باقی بماند بدون آنکه ایران-روسیه یا آذربایجان-ترکیه بر آن مشرف باشند.
روسها به زنگهزور بهعنوان کانال تنفس تجاری نیز نگاه میکنند؛ بدون آنکه این نکته را در نظر گیرند که درحال آفرینش اوکراین دوم برای خود هستند.
روسیه به دلیل سابقه هیمنه دستکم بیش از 200ساله خود بر قفقاز، ضعف دولتهای این منطقه و همچنین روابط نسبی خوب ترکیه و رژیمصهیونیستی بر این عقیده است که هر فعالیتی از سوی این دو ذیل توان روسیه قرار خواهد داشت اما فراموش کردهاند تلآویو و آنکارا فرزندان غرب هستند که در عین دشمنی پدرشان با غرب کمی دوستانهتر با مسکو رفتار میکنند.
مسکو در زنگهزور درحال ارتکاب اشتباهی است که گورباچف در عقبنشینی از اروپای شرقی مرتکب شد. او فکر میکرد با عقبنشینی، دولتها اندکی تغییر خواهند کرد تا شوروی نیز بدون فشار غرب راحتتر ادامه حیات دهد اما نمیدانست موج ایجادشده، مرز نمیشناسد. با فروپاشی دیوار برلین، موج ایجادشده تنها به اروپای شرقی محدود نماند و به داخل مرزهای شوروی نیز سرایت کرد تا این امپراطوری را فرو بپاشاند.
انتهای پیام/

سلامبهنظرمننبایداینمنطقهزنگهزور
رابهیگگرهکوربرایسیایتخارجیایران
درقفقازمبدلکردتاجائیکهمندرسایتها
دیدمحتییکدرصدمبادلاتتجاری
ایرانازاینمنطقهانجامنمیشود.کارشناسان
شماچناندرموردزنگهزورتبلیغمیکنند
کهانگاررگحیاتچینوروسیهو….وابسته
بهجادهعبوریازاینمنطقهوابستهاست.
خوببفرستیدبروندبرایپوتینوچبنچونگ
درسژئوپولتیکبدهند
آیا در زمان شوروی سابق قطار سراسری از مرزهای ایران عبور و مرور می کردند حتی ارتباط ريلي به جلفا هم می رسيد راه ارتباطی ایران در منطقه زنگه زور با شوروی سابق قطع شده بود .اینهمه در مورد کریدور زنگه زور رسانههای طرافدار ارمنستان محصور در خشکی جنجال به پا می کنند. با الفاظ تغییر مرزهای بین المللی و ایجاد دالان تورانی وگشترش ناتو به شرق آسیای میانه حرف می زنند .چقدر با عقل و منطق و تحلیل منصفانه کارشناسی منطبق است. ایجاد تنش در منطقه قفقاز به نفع کشورهای همسایه نیست. تنها خود کشورهای همسایه باید حل وفصل کنند
حداقل اسم این باسوادی که این متن کارشناسی را نوشته، درج می کردید.الان کشورهای آزاد شده از یوغ شوروی بدبخت شده اند؟مگر شما کمونیست تشریف دارید که از کمونیزم دفاع میکنید؟ بروید در شرق اروپا تحقیق کنید که مردم در این باره(دوران60ساله شوروی) چه میگویند…چقدر عامیانه و ساده لوحانه دوستی با ارمنستان را لو داده است…مگر رهبر عزیزمان نفرموده اند ایران همیشه در کنار مسلمانان است و وقتی سی سال قبل آن جنایاتی که ارامنه مرتکب می شدند جیک این ناکارشناسان که از درج اسم خود واهمه دارند، در نمی آمد؟ پس نفی سبیل به چه معناست؟ کدام راه اروپایی و تاریخی؟ وقتی خود مردم ارمنستان دوست دارند دشمنی ها را کنار بگذارند و خواهند گذاشت ما چه کاره ایم؟ ایران می تواند از طریق همین آذربایجان و نخجوان راه بسیار ارزان تری به اروپا داشته باشد ولی طناب پوسیده سلطنت طلبان که دشمنی عمیقی با مسلمانان و اسلام دارند هنوز پاره نشده و بر گردن خیلی ها کاربرد دارد، نمی گذارند تا نظام اسلامی مان سیاست های اسلامی مان را در منطقه به پیش ببرند و منطقه ناارام قفقاز تبدیل به منطقه دوستی و مودت شود.یا حق
درود بر شما که صادقانه حرف می زنید .راه صراط را نشان می دهید .بنا به فرمایش مولا علی علیهالسلام هر کس به من حرفی بیاموزد مرا بنده خود دانسته است
اگر کشور ما در طول بیست سال گذشته میتوانست راه های مواصلاتی و ناوگان زمینی، ریلی و هوایی را توسعه دهد، اروپا و چین که بدنبال منافع اقتصادی خود هستند از مسیر ایران استفاده میکردند ولی متاسفانه ما خودمان آنها را بفکر مسیر غیر ایران کشاندهایم. پس با تلاش و سرمایهگذاری مناسب میتوان حداقل بخشی از تردد کالا را در مسیر چین به اروپا بر عهده گرفت چرا که ایران مسیر بسیار مناسبتری هست. در این صورت هزینه کارهای صورت گرفته خیلی زود و البته با سود به کشور برمیگردد و مسیر ایران به ارمنستان و روسیه نیز دچار چالش نمیشود.