گروه اجتماعی آناج: حجت الاسلام والمسلمین سیدکاظم زعفرانچیلر هفتمین عضو شورای شهر تبریز است که مهمان تحریریه آناج شد تا در خصوص مسائل، مشکلات و معضلات شهری و حواشی شورا و شهرداری با مردم سخن بگوید. مشروح این گفتوگو را در زیر میخوانید.
آناج: با چه انگیزه و ایدهای در شورای شهر ثبت نام کردید، فکر میکردید چه مسائل و مشکلاتی هست که میتوانید با حضور در شورا آن را برطرف کنید؟
زعفرانچیلر: مدیریت شهری یک بسته است و از شاخه های مختلف تشکیل شده و به عقیده من مباحث و ابعاد فرهنگی و اجتماعی آن به مراتب مهمتر از مباحث عمرانی و شهری است. شهر توسعه یافته، شهری است که خیابان هایش زیبا، ساختمان هایش بلند و همه چیز در جای خودش است ولی شهر رشد یافته مربوط به درون ساکنین آن شهر است و فرهنگ رشد یافته است.
وقتی صحبت از شهر میکنیم البته شهر به صورت متوازن نه کاریکاتوری، چون نگاه اشتباه برخی منجر به شکل گیری یک مدیریت کاریکاتوری شده است، میگویند تو از شهرسازی چه میدانی، از عمران و… چه می دانی در حالی که این طور نیست. شما را به قرآن ارجاع می دهم در سوره الرحمن. ما بشر داریم، انسان هم داریم. مسائل عمرانی در حوزه بشری است و حوزه فرهنگی در حوزه انسانی است.بنابراین ما نه از باب خودبرتر بینی، بلکه خواستیم خود را در معرض آرای مردم بگذاریم تا اگر وجدان جمعی ما را قبول کردند برای مردم کار کنیم.
آناج: موضع شما در انتخاب شهردار اول چه بود؟ موافق آقای رنجبر بودید؟
زعفرانچیلر: بحث من در انتخاب شهردار اول بحث مخالفت نبود، بحث اولویت بود. من با کلمه مخالفت، موافق نیستم چون ما اولویت بندی کردیم. بحث توانایی، مدیریت شهری و تخصص و داخل مجموعه شهرداری بودن، بود که در مجموع فلانی میگوییم نمره اش 17 است و فلانی نمره اش 16، پس ما با این نگاه شهردار اول را انتخاب کردیم.
آناج: در بحث انتخاب شهردار دوم نظر شما چه بود؟
زعفرانچیلر: من با چند نفر صحبت کردم که این فرد چگونه هستند و بعضیها گفتند که هوشیار روال رنجبر را جلو میبرد ولی فعالیتها و بُعد عمرانیاش را بولدتر از سایرین مطرح کردند و خیلی ها گفتند اگر آقای هوشیار بیاید از لحاظ عمرانی شهر تکان خواهد داد و همین گونه هم شد و در مدت کم از لحاظ عمرانی شهر تکان یافته است. همچنین آقای هوشیار به محض آمدن جهاد نصر را بیرون کرد، کاری که آقای رنجبر نتوانسته بود انجام دهد.
در آن زمان آقای شریف زاده هم مطرح شد و من موافق ایشان بودم و به آقای احد صادقی هم گفتم که رزومه دار است ولی وقتی که وی دو بار با ما صحبت کرد، دیدم که چیز خاصی نمیگوید و فکر نکنم برای شهرداری ما مناسب باشد. وی اوایل دهه شصت از تبریز خارج شده بود و از مجموعه شهرداری تبریز شناختی نداشت. من در ابتدا فکر میکردم وی میتواند کشتی به گل نشسته شهرداری تبریز را تکان دهد ولی در جلسهای که داشتیم احساس کردم نتواند آنگونه که ما انتظار داریم شهرداری تبریز را جلو ببرد. همچنین ارائه برنامه توسط آقای هوشیار به مراتب خیلی بهتر بود و ما در انتخاب برای شهرداری دوم تبریز آقای هوشیار را ترجیح دادیم.

آناج: چرا سرنوشت آقای رنجبر به استیضاح رسید؟
زعفرانچیلر: برای مدیریت شهری باید یک مجموعه وارد شود، و هیچ وقت تنها شورا و شهرداری نمیتواند کار کند. سیاستهای شورای شهر توسط شهرداری پیاده میشود و ایضا شهرداری نیز باید ارتباط تنگاتنگ با شورای شهر داشته باشد. شبکه و ارتباطاتی که باید باشد تا چرخه مدیریت شهری به حرکت دربیاید، در دوره آقای رنجبر نبود و این اتفاق نمی افتاد.
ما به وجدان جمعی واقف هستیم و وقتی 9 نفر میگویند که شاید شهرداری این فرد به نفع شهر نباشد، باید کاری کرد. خود من دو بار به دیدار آقای رنجبر رفتم و دوستانه با وی صحبت کردم و به وی پیشنهاد دادم که بیایید فضا را تلطیف کنیم، کار را به جلو ببریم و سوء تفاهامات را برطرف کنیم ولی این دیدارها نتیجه نداد. در اولین جرقه های استیضاح، پیش آقای رنجبر رفتم و گفتم زمزمههای استیضاح می آید و من موافق آن نیستم چون هزینههای استیضاح زیاد است، گفتم از روندی که شما در پیش گرفتید هم راضی نیستم ولی آقای رنجبر بنابه دلایلی از پیشنهاد من برای تلطیف فضا استقبال نکرد و این عین جمله آقای رنجبر است که گفت شورا مرا استیضاح کند، خیلی هم خوشحال می شوم و از فردایش هم ساعت 10 از خواب بیدار می شوم!
آقای رنجبر انسان خوبی بود ولی گاهی در مدیریت صرف خوب بودن کافی نیست. حتی مسائلی در حوزه فرهنگی مطرح میکردم که قبول می کردند ولی اجرا نمیکردند که این وضعیت ناامید کننده بود. در ادامه نظر شخصی خودم این بود که نمیتوانیم اینگونه پیش برویم.
آناج: در انتخاب هیئت رئیسه سال دوم حواشی مطرح شد، به گونه ای که اکثریت، اقلیت را کنار گذاشت، نظر شما چیست؟
زعفرانچیلر: شاید باورش سخت باشد ولی من برای تمامی اعضای شورا احترام قائلم، حتی اگر با یک عضو شورا بسیار زاویه داشته باشم ولی بیشترین احترام را هم به وی قائل هستم چون می دانم فکر و اندیشهاش قابل احترام است. در بحث انتخابات کمیسیون ها، بعضی افراد گفتند آقای الف از فلان کمیسیون حذف شد و به این اتفاق خیلی پرداختند ولی در کمیسیون دیگری آقای ب هم حذف شد ولی کسی به آن ورود نکرد! مثلاً خانم غفوری در هیچ کمیسیونی جزو هیئت رئیسه انتخاب نشد ولی اتفاقی نیافتد و کسی هم چیزی نگفت، هر چند خود ایشان گفت که چرا من کنار گذاشته شدم، یا خود آقای برگی انتخاب نشد ولی وقتی آقای رشیدی کنار گذاشته شد، نسبت به این عدم انتخاب جبهه گیری شد.
کمیسیون خدمات یکی از مهمترین کمیسیون هاست و با آحاد مردم در ارتباط است. پس باید میگفتیم چرا آقای صادقی و احمدی در آن کمیسیون هستند؟ سوالی مطرح میشود که چرا افراد فرهنگی ما در کمیسیون عمرانی متمرکز شده اند؟ این یک پارادوکس است. مثلا من جامعه شناس چرا باید در کمیسیون عمران باشم و البته تعجب هم کردم که چرا آقای رشیدی چرا در کمیسیون فرهنگی نخواسته اند حضور داشته باشند؟ من هر چقدر هم تلاش کنم نمی تواند در حد آقای بابایی اقدم شهرسازی و عمران بدانم. بالاخره بایسته های تئوریک هم لازم است. البته خلاف قانون نیست ولی بحث اولویت مطرح است.شاید در کمیسیون فرهنگی یک اظهار نظر آقای رشیدی خیلی مثمر ثمر شود ولی در کمیسیون دیگر این نافع بودن نظر 30 درصد کمتر شود.
من از همان ابتدا به دوستان میگفتم که پاکسازی نکنید، سه به دو کنید و با منادی وحدت و همکاری و همراهی شوید و در عمل حرفتان را نشان دهید. حتی به اصرار هم میخواستند من هم جزو هیئت رئیسه باشم ولی موافق نبودم و بعداً هم گله مند هم شدند. من مخالف دوقطبی سازی بودم چون کار هم در این صورت جلو نمیرود و به سود هیچ کس هم نیست. من موافق این فضا نبودم البته مشکی هم نیست. به اعتقاد من این شورا هر چند که نفراتی را بگوییم انقلابی نیستند ولی به قول رهبری، دل به این انقلاب بسته اند. من هیچ یک از اعضا را در جبهه ضد انقلاب نمیدانم. حالا اگر نفری در کمیسیون انتخاب نمیشود و نفر دیگری برگزیده می شود، به این معنی نیست که بگوییم آن کمیسیون ضد انقلاب شد!

آناج: چه مسائلی را در یک سال گذشته پیگیر بودید که به سرانجام رسید؟
زعفرانچیلر: خوشبختانه در مسائل فرهنگی بعضی کارها انجام شده و خروجی میدهد مانند موزه مشاغل و موزه آثار استاد بهتونی که احیا کردیم. همچنین به دنبال موزه اولینها هستم و آقای شهردار هم با تاسیس این موزه موافقت کردهاند. در موره تاسیس موزه محلات نیز آقای هوشیار موافق هستند.
آتش نشانی خیابان بهادری در حال انتقال است و می خواهیم در آنجا مجموعه فرهنگی راه اندازی و حیاط را تبدیل به پارک و داخل را نیز موزه کنیم. در حوزه فرهنگی یک پروژه را به صورت جدی جلو میبرم و آن هم بحث شهر دوستدار کودک است که شامل حوزههای آموزش، تفریح و سرگرمی و ایمنی و امنیت است و می خواهیم در مدارس ابتدایی دولتی شروع کنیم.
این روزها در مورد طرحی که نامش را پلاک ماندگار گذاشته ام، کار میکنم که در شورا مطرح خواهم کرد. ما افراد زیادی داریم در این شهر که جز سرمیاههای اجتماعی ما هستند و شاید نفری باشد که سواد نداشته باشد ولی در شهر تاثیرگذاری زیادی داشته است من برای این سرمایه ها و افراد موثر برنامه دارم. یکی از منافع آن این است که ارزش هایمان را مدیریت کنیم و بر این اساس میزان رضایتمندی افزایش مییابد.
همچنین من تمام اینفلئنسرها را جمع کردم و به آقای شهردار هم گفتم میتوان برای انتقال پیامهای شهری از این افراد استفاده کرد و برای آموزشهای شهروندی می توان از تاثیرگذاری این افراد بیشترین بهره را برد. همچنین در حوزه بحث حاشیه نشینی مسیرگشایی خیابان 42 متری منطقه را تکان خواهد داد و برای آن ارزش افزوده خواهد آورد. همچنین آقای شهردار مکرر با وزیر کشور مکاتبه و پیگیری دارد و وام با مبلغ بالا در حال نهایی شدن است و با انجمن انبوه سازان در حال رایزنی هستند تا برای حاشیه نشینی کاری انجام شود و احساس می کنم اگر تا حدودی این اتفاق بیافتد در بحث حاشیه نشینی سرافکنده نشویم.
آناج: احساستان را در مورد این کلمات بفرمایید
رنجبر: مدیر نه ولی دوست خوب!
هوشیار: فنی و فعال
برگی: انبار باروت
دبیری: سیاست
غفوری: چهره فرهنگی
متروی تبریز: کابوس
حاشیه نشینی: اهمیت
شورای ائتلاف: پشتیبان انقلاب
شورای ششم: چالش
