به گزارش آناج، امروز فصل دولت مردم است…
هاشمی! رئیس جمهوری که قطعا تلاشهای زیادی را در کارنامه خود برای سازندگی بعد از جنگ دارد و از چهرههای شاخص دوران مبارزات است. اما نگاه های متفاوت او به حوزه عدالت اجتماعی و مردم سالاری و اظهارنظرهای خاصی مانند «ممکن است در مسیر توسعه عدهای هم له شوند» یا «با نظر ده درصد مردم هم میشود کشور را اداره کرد» عملا مردم را به سطح بالای نارضایتی از خود رساند. روحیه اشرافیگری و خاندان سالاری هاشمی از فرزندان او نمادهایی از خودشیفتگی خانوادگی، فساد اقتصادی و روابط و اظهارات ناسالم سیاسی در ذهن مردم ساخت. تا جایی که مهدی هاشمی هنوز در حال گذراندن دوران محکومیت خود به جرم رشوه و اختلاس است و فائزه هاشمی اوضاع بهتری از او ندارد.
خاتمی! چهرهای محبوب در سالهای ابتدایی ریاست جمهوریاش که شعارهایی بر پایه آزادیهای اجتماعی سر داد. اما کابینهای متشکل زنگنهها، جهانگیریها و… از دولت او کابینهای در امتداد هاشمی ساخت. این باعث شد هم مردمی که با «نه به هاشمی» به او رای داده بودند احساس فریب خوردگی کنند و هم جریان اصلاح طلبی که میخواست سر به تن هاشمی نباشد از او کینهدار شود! دوره ریاست جمهوری خاتمی پر بود از آشوبهای خیابانی هوادارانش و بحرانسازیهای دوستان او مثل قتلهای زنجیرهای و… و البته فسادهایی مانند کرسنت و… اوج نارضایتی از خاتمی در رایهای انگشتشمار به هاشمی و معین و ریاست جمهوری احمدی نژاد انجامید.
احمدینژاد! برخلاف هاشمی و خاتمی در ابتدا با شعارهای انقلابی و ساختن دوباره ایران به میدان آمد و وابسته به جناح سیاسی خاصی نبود. نهضت مسکنسازی، یارانههای عمومی، ساماندهیهایی مانند سوخت و… برای او کارنامه خوبی ساخته بود، اما احمدینژاد مسحور شد و مقهور. هم سحر چند نفر از اطرافیانش و هم قهر رقبایش. از بیاخلاقیهای سیاسی تا قهر و خانهنشینی نشان داد که او اصالت اخلاقی و بزرگمنشی سیاسی را در خود ندارد و هوادارانش را برای همیشه ناامید کرد.
روحانی! شاید در وصف او فقط چند کلمه کافی باشد. «دولت تعطیل و منتظر برجام». او وعده داد ظرف ١٠٠ روز مشکلات کشور را حل میکند اما بعد از برجام او، دلار سه هزار تومانی ٣٠ هزار تومان و روزانه ٧٠٠ کشته کرونایی با واکسنی که گروگان برجام بود برجای ماند. تعدد عملیاتهای تروریستی از حمله داعش به مجلس تا ترور فخریزاده و شهادت حاج قاسم درست بعد از توافق او با آمریکا اتفاق افتاد. آشوبهای بنزینی و دروغ تاریخی منم صبح جمعه فهمیدم و تفریحات کیش و قشم و توچال او در روزهای سیل و زلزله و گرانی، از ایران کشوری عصبانی و زخم خورده ساخت و از روحانی منفورترین رئیس جمهور تاریخ ایران.
اما رئیسی! شروع مناظرههای انتخاباتیش اینگونه بود: خسته نشدید از این همه تهمت و عملیات روانی روی مردم؟
بیپاسخ گذاشتن توهینها بر خلاف رسم مناظرهها و پرداختن او به وعدههایی برای بازگرداندن دولت به مردم محبوبیت خاصی به او داد. ١۶ میلیون رای سال ٩۶ او به ١٨ میلیون ارتقا پیدا کرد. آرایی که اگر مشارکت کلی تا ٨٠ درصد هم بالا میرفت باز رای او اکثریت بود. شروع کار او مصادف بود با روزی ٧٠٠ کشته و واکسنی که میگفتند لنگ برجام است. جان مردم را با مدیریت بزرگترین بحران ۵٠ سال اخیر یعنی کرونا، تضمین کرد. ظرف یک سال به تمام ایران سر زد، ایرانی که سالها ريیس جمهور را از نزدیک ندیده بود. پیمان شانگهای و سایر روابط راهبردی با شرق توسط رییسی باعث شد تا غرب به میز مذاکره برای اصلاح برجام بازگردد. روابط با منطقه و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس از قطر تا عربستان، هژمونی منطقهای ایران را احیا کرد. اصلاحات اقتصادی و حذف ارز ترجیحی با سناریوی منم صبح جمعه فهمیدم نبود، او با مردم حرف زد و از تصمیمش گفت و یارانههای فریز شده در دولت روحانی را تا ١٠ برابر برای مردم اضافه کرد. حالا بسیاری از اقدامات زیرساختی برای آواربرداری ده سال اخیر را آغاز کرده و رگههای بهبود و آثار این اصلاح دیده میشود. او کشور را وارد چالش و دعواهای سیاسی نکرده و هر هفته با یک حمله به منتقدان کشور را متشنج نمیکند. او فرزندان لاکچری و آقازادههای بهرهمند از رانت ندارد. نه فرزند سالار است، نه غوغاسالار نه حزب سالار. او رئیس جمهور مردم سالار است. رئیس #دولت_مردم
انتهای پیام/
