به گزارش سرویس فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «آناج»، برنامه دشمن صهونیستی در آغاز تهاجم به ایران اسلامی، ترور ددمنشانه فرماندهان عالی رتبه نظام و دانشمندان هسته ای و موشکی را شامل می شد. هدف گرفتن توان رهبری نیروهای مسلح جمهوری اسلامی بویژه پدافند هوایی و آفند موشکی و پهبادی و حذف فیزیکی مغزهای متفکر برنامه صلح آمیز هسته ای با این تصور که می تواند قدرت دفاع و پاسخ ایران در جنگ را با ضعفی شدید مواجه کرده و ضربه ای بزرگ و غیرقابل جبران به دستاوردهای علمی گرانسنگ کشورمان در حوزه هسته ای بزند.
اگرچه به لطف خداوند متعال و به برکت خونهای پاک شهیدان این برنامه دشمن نقش بر آب شد و نه تنها ایران اسلامی مقتدرانه از میهن و مردمش دفاع کرده و ضربات سهمگینی به موجودیت رژیم صهیونیستی وارد کرد؛ بلکه ملت ما ارزشمندی دستاوردهای هسته ای خود را بیش از پیش لمس نمود و موجی از ورود جوانان با انگیزه به حوزه های فنی و تخصصی را رقم زد.
دشمن در رسیدن به هدف اصلی خود ناکام ماند اما شخصیت های شاخص نظامی و علمی را از ما گرفت. جانشینان و همکاران مجاهد این شهدا نگذاشته اند و نخواهند گذاشت که سنگر شهدا خالی بماند و پرچم بر زمین بیفتد.
یادکرد فرماندهان و دانشمندان شهید در این مسیر نورانی به ما انگیزه و توان مضاعف خواهد داد. گفتن و شنیدن از آنانکه شهیدانه زیستند و مزد خود را در پس سالها پیروی از مسیر سلوک آزادمردی سید و سالار شهیدان، اباعبدالله الحسین(ع) خوش گرفتند.
در این مجال به دو شخصیت برجسته استان آذربایجان شرقی در میان شهیدان
استراتژیستی که دیسیپلین را از برادر آموخت
سپهبد شهید محمد باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی، برادر شهید حسن باقری، نخستین استراتژیست دفاع مقدس هشت ساله، با اصالتی از روستای افشرد شهرستان هریس و تجربه ای 45 ساله در سطوح عالیه فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ستاد کل نیروهای مسلح.
این فرزند برومند دیار آذربایجان همواره به اصالت خود بالیده و در خلال رفت و آمدهای سازمانی و شخصی به تبریز و دیگر شهرهای استان، دلبستگی خود را به این خطه از میهن اسلامی ابراز می کرد.
مردی با دیسیپلین خاص نظامی و البته هوش کم نظیر که راه برادر شهیدش را در اطلاعات و عملیات و فرماندهی تا سر حد کمال پیمود و منشا تحولات مثبت در ساختار نیروهای مسلح ایران اسلامی گردید تا از معدود کسانی باشد که نه تنها به حکم جایگاه مسئولیتی بلکه به حکم شایستگی ها و دستاوردهای خدمتی درجه سرلشکری را از فرماندهی معظم کل قوا دریافت نمود.
او یکی از پیشروان مکتب نوین ایرانی در دانش ژئوپلیتیک و جغرافیای سیاسی بود و علیرغم مشغله های کاری بیشمار از تدریس در برترین دانشگاه های کشور غافل نبود. چرا که شهید باقری اعتقادی راسخ به روزآمدی معماری ساختار، روشها و کارکردهای نیروهای مسلح متناسب با تحولات امروز و نیازهای فردا داشت. نگاه استراتژیک سپهبد شهید دکتر محمد باقری در طول سالهای اخیر، خود را در موضوعاتی مثل توسعه سواحل مکران و دسترسی به آبهای آزاد یا نقش آفرینی دیپلماسی نظامی در منطقه قفقاز نشان می داد و قطعا شهادت، نقطه پایان خطوطی که او ترسیم کرده؛ نخواهد شد.
دانشمندی از دیار دریان، برای سربلندی ایران
آذربایجان سهمی از دانشمندان هسته ای شهید در جنگ تحمیلی 12 روزه نیز داشت. شهید احمدرضا ذوالفقاری، از شهر دریان شهرستان شبستر که در حمله ناجوانمردانه رژیم کودککش صهیونیستی به منزل مسکونی ایشان در 23 خرداد ماه، بههمراه همسر مؤمنهاش شهیده مهناز موسایی و فرزندش محمد، به شهادت رسید.
شهید ذوالفقاری داریانی، استاد تمام فیزیک هستهای و رئیس سابق دانشکده علوم و فنون مهندسی هستهای دانشگاه شهید بهشتی بود. این متخصص برجسته در پروژههای ملی و راهبردی مرتبط با توسعه فناوری هستهای ایران مشارکت فعال داشت و تلاشهای بیوقفهای در جهت خودکفایی علمی و فنی کشور در این حوزه انجام داد. حضور مؤثر در کمیتههای تخصصی، ارتباط با صنعت هستهای و تلاش برای بومیسازی دانش فنی، از جمله خدمات ارزنده ایشان محسوب میشود.
او دکترای مهندسی مکانیک هستهای خود را از امپریال کالج انگلستان اخذ کرده بود اما خدمت به مام میهن را برگزید و از سال 78 به عضویت هیئت علمی درآمد. معاونت پشتیبانی، مالی و مدیریت منابع دانشگاه شهید بهشتی آخرین مسئولیت اجرایی وی بود.
این قهرمان ملی کمتر شناخته شده در استان، با وجود جایگاه علمی والا، همواره متواضع بود و در میان خانواده و بستگان به خوشخلقی، متانت و رفتار مؤمنانهاش شهره بود. ویژگی های که او را به برادر شهیدش محمد ذوالفقاری شبیه می کرد.
حضور پرشور و شعور مردم دریان در مراسم یادبودی که 26 تیرماه، در مسجد جامع این شهر برگزار شد؛ نشان از افتخار مردم شریف آذربایجان به چنین فرزندان شایسته ای است.
پدافند تبریز؛ سپر آهنین ایران
در روزهایی که آسمان کشور در التهاب و رصد دائمی بود و پهپادها و هواپیماهای متجاوز رژیم صهیونیستی بهدنبال روزنهای برای نفوذ بودند، تبریز به قلب تپنده دفاع هوایی کشور بدل شد. شهری که در سایه رشادت مردان گمنام قرارگاه پدافند هوایی خاتم الانبیا، از سربازان وظیفه تا افسران کارکشته، به یکی از پایگاههای راهبردی صیانت از آسمان ایران اسلامی در جنگ ۱۲ روزه تبدیل شد.
در آن هنگامه پرآشوب، پدافند هوایی تبریز با سامانههای هوشمند و بومی دفاعی و دلیرمردانی که شب و روز نمیشناختند، یکی از مهمترین محورهای ایمنسازی آسمان کشورمان را شکل داد.
جنگ ۱۲ روزه، نقشی نوین و راهبردی به این یگان بخشید؛ نقشی که امروز از آن با عنوان «سپر آهنین ایران در شمالغرب» یاد میشود.
در تیررس، اما دست به ماشه
در شرایطی که تهدیدات دشمن از محورهای مرزی و حتی خارج از مرزها پیشبینی میشد و مراکز حیاتی صنعتی، نظامی و ارتباطی شمالغرب در تیررس قرار داشتند، یگانهای پدافند هوایی مستقر در استان با بهرهگیری از سامانههای پدافندی و با تکیه بر دستان توانمند سربازان جانفدای میهن اسلامی، مأموریت خود را بیوقفه دنبال کردند.
افسران رشید، درجه داران شجاع و سربازان وظیفه شناسی که در دل لحظههای بحران، دلیرمردانه و با رشادت مثالزدنی، پشت سامانههای دفاعی ایستاده بودند، خوب میدانستند که نخستین هدف دشمن خواهند بود اما نه قدمی پس کشیدند و نه لحظهای دست از ماشه برداشتند. در همین روزها، شماری از این جوانان مؤمن و دلاور، به کاروان شهدای ایران اسلامی پیوستند؛ تا ریختن خون پاکشان بر خاک تبریز، سندی بر وفاداری نسل نو به آرمان دفاع باشد.
آمادهباش کامل و پاسخ قاطع به تحرکات خصمانه
از نخستین ساعات آغاز نبرد، یگانهای پدافند هوایی استان آذربایجانشرقی در وضعیت آمادهباش صددرصد قرار گرفتند. آنگونه که فرماندهان می گویند تلاش دشمن برای ارسال پهپادهای شناسایی به مناطق حساس در چندین نوبت، با واکنش دقیق و بهموقع این نیروها خنثی شد. اطلاعات راداری ثبتشده در قرارگاههای مشترک، گواه بر توان بالای شناسایی، رهگیری و درگیری موفق با اهداف متخاصم بود.
یکی از دستاوردهای درخشان این نبرد کوتاه اما پرچالش، ارتقای سطح هماهنگی میان پدافند ارتش، سپاه و سایر نهادهای نظامی و امنیتی مستقر در استان بود.
از آسمان تبریز، امنیت میبارد
بر خلاف انتظار دشمن که میکوشید با حملات موضعی، فشار روانی و جنگ ترکیبی، انسجام دفاعی را دچار خلل کند، زیرساختهای کلیدی تبریز پایدار ماند. ارتباطات قطع نشد، حملونقل مختل نگردید و صنایع حیاتی بدون توقف ادامه یافتند؛ تبریز نهتنها در برابر تهدید ایستادگی کرد، بلکه بهعنوان یک شهر استراتژیک پشتیبان، سهم بزرگی در تثبیت پیروزی ملی ایفا نمود.
اکنون و با گذر از جنگ ۱۲ روزه، تجربه تبریز به الگویی موفق از کارآمدی پدافند در دوران جنگهای نوین تبدیل شده است. پدافند تبریز، با تکیه بر نیروی انسانی مؤمن، تجهیزات بومی، و مهمتر از همه، ارادهای برخاسته از ایمان، بار دیگر نشان داد که آسمان شمالغرب ایران، در تیررس دشمن نیست؛ بلکه در سایه خون شهدا و دستهای همیشه بیدار، ایمن و شکستناپذیر باقی خواهد ماند.
سربازانی که از مرخصی چشم پوشیدند تا میهن بماند
سرباز وظیفه رضا محرمی آقامیرلو، جوان ۲۰ سالهای از روستای الوار علیا و ساکن تبریز بود. مرخصی داشت، میتوانست به خانه برگردد، اما ترجیح داد کنار همرزمانش بماند و تا آخرین نفس برای امنیت کشور بایستد. او یک خواهر دوقلو داشت که حالا دلتنگیاش تا ابد زنده خواهد ماند.
سرباز وظیفه حسین پورعبدالله مینق، از محله سیلاب در حاشیه تبریز، تنها پسر خانواده بود و دو خواهر چشمانتظار بازگشتش. روزهای پایانی خدمتش را میگذراند، اما سرنوشت شهادت را برایش نوشته بود. او ایستاد، جنگید و رفت؛ بیآنکه پایان سربازیاش را جشن بگیرد.
علیرضا ناصری النجقی، دیگر سرباز دلیر پدافند تبریز، ۲۲ ساله و مجرد، از فرزندان تبریز بود که پس از یک سال خدمت، به آخر خط دفاع رسید؛ همانجا که غیرت معنا پیدا میکند.
مهدی معرفتی، جوان روستای کندلج شهرستان مرند، ۲۱ سال داشت و تنها ۵ ماه از خدمت سربازیاش گذشته بود، اما قلبی به وسعت کوههای سرزمینش داشت. او نیز در جمع شهیدان گروه پدافند هوایی تبریز جاودانه شد.
افسرانی از جنس پایداری
در کنار این سربازان فداکار، افسرانی نیز در صف شهدا ایستادند؛ فرماندهانی که خود رزمآوران دلیر جبهههای حق علیه باطل بودند.
سرگرد میثم محمدی، اهل میانه و ساکن تبریز، پدر دختری به نام هانیه، مردی از تبار غیرت و تجربه، آسمانی شد تا تمام هانیه های ایران به او افتخار کنند.
استوار دوم حجت بابایی، ۲۸ ساله و اهل مراغه، همسرش را تنها گذاشت تا سرزمینش تنها نماند. زندگیاش جوان بود، اما اراده اش مانا و عمیق: دفاع از وطن.
ستوان دوم جواد شادی، اهل روستای شیراز از توابع عجبشیر، متولد ۱۳۶۴ و پدر دو فرزند به نامهای اسرا و امیرحسین بود. در سایت رادار تبریز، جایی که نبض امنیت آسمان در دستانش بود، به شهادت رسید و نامش جاودانه شد.
ستوان دوم اکبر خسروی گرگری، اهل مرند، با دو فرزند به نام آیهان و آیلار، در محل استقرار رادار تبریز به شهادت رسید. پدری که فرزندانش نام او را در تاریخ پدافند هوایی خواهند خواند.
فداییان امنیت و مقابله با خرابکاری در دوران جنگ
در جریان جنگ ۱۲ روزه تحمیلی که با تجاوز مستقیم رژیم صهیونیستی به خاک ایران آغاز شد، نیروهای فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران نقش بسیار موثری در حفظ امنیت داخلی و پایداری نظم عمومی ایفا کردند. در حالی که دشمن تلاش داشت با حملات نظامی و عملیات روانی، آرامش کشور را برهم بزند، فراجا با اجرای گسترده طرحهای ایست و بازرسی، تقویت کنترلهای مرزی و حضور هوشمندانه در مراکز حساس شهری، توانست محیطی امن و باثبات را برای مردم فراهم سازد.
در روزهایی که شهرهای مرزی و برخی نقاط راهبردی هدف حملات دشمن قرار گرفته بودند، فراجا در هماهنگی کامل با برادران خود در نیروهای مسلح، ضمن مقابله با تهدیدات احتمالی داخلی، کمک حال سایر نهادهای اطلاعاتی، در شناسایی و دستگیری عوامل جاسوسی دشمن بود تا از هرگونه نفوذ خرابکارانه جلوگیری شود.
این نیرو همچنین با مدیریت امنیت تجمعات مردمی و پشتیبانی روانی از شهروندان، و نقش آفرینی تخصصی خود در مقابله با جنگ ترکیبی دشمن در فضای مجازی، توانست نقشی کلیدی در حفظ انسجام اجتماعی و تقویت روحیه ملی ایفا کند.
در این دفاع مقدس ۱۲ روزه، فراجا نیز چون دیگر نیروهای حافظ امنیت کشور، شهدای گرانقدری را تقدیم راه وطن کرد که سه تن از این لاله های گلگون کفن به استان آذربایجان شرقی مربوط هستند. گرامیداشت یاد و خاطره این شهیدان والامقام، نه تنها ادای دین به ایثارگری های آنان، بلکه عهدی دوباره با آرمانهای قهرمانان مان در مسیر پایداری، استقلال و سربلندی ایران اسلامی است.
فرمانده با تعصب تبریزی
سرهنگ شهید مهدی رضازاده از افسران مخلص یگان ویژه فراجا، در تاریخ ۲ تیرماه ۱۴۰۴ در راه دفاع از امنیت ملی به فیض شهادت نائل آمد و آسمانی شد.
او متولد ۳ آبان ۱۳۵۹ در شهر تبریز بود. از دوران نوجوانی عضو فعال پایگاه بسیج محله خود بود و تحصیلاتش را تا مقطع کارشناسی ارشد در رشته روانشناسی ادامه داد. در آذرماه ۱۳۸۱ با عشق خدمت به میهن و مردم، به استخدام لباس مقدس فراجا را به تن کرد و طی سالهای خدمت، همواره به عنوان فردی متعهد، متفکر، دلسوز و موثر در کنار همکارانش شناخته میشد.
دو پسر نوجوان ثمره زندگی عاشقانه این شهید والامقام هستند که به امید حق پیروان راه روشن پدر خواهند بود.
به گفته خانواده شهید، او ارادت عمیقی به اهل بیت علیهمالسلام و مقام معظم رهبری داشت و همواره خود را سرباز ولایت میدانست. همسر شهید روایت میکند: «در شب شهادتش، وقتی تهدیدهای تلویزیونی رژیم صهیونیستی علیه رهبر عزیزمان را شنید، با چشمانی پر از خشم و دلی سرشار از ایمان گفت: صهیونیستهای خونخوار هیچ غلطی نمیتوانند بکنند؛ این کشور صاحبی مثل آقا امام زمان (عج) دارد.»
مادر شهید نیز میگوید: «مهدی همیشه اطرافیان را به نماز اول وقت، حجاب، کمک به مستمندان و پیروی از ولایت توصیه میکرد.»
وصیت این شهید بزرگوار، سرشار از مفاهیم ناب دینی و انقلابی همچون تاکید بر امر به معروف و نهی از منکر، پیروی از رهبری، و تعصب بر حفظ ارزشهای اسلامی است.
پیکر مطهر این افسر مومن و فداکار در گلزار شهدای وادی رحمت تبریز آرام گرفته است؛ اما یاد، راه و آرمانش تا همیشه در دل مردم ایران زنده خواهد ماند.
درجه دار جوانی که مزد ادب و خلوصش را با شهادت گرفت
در جریان اثنی تجاوز ناجوانمردانه رژیم صهیونیستی به خاک ایران اسلامی، شهید رضا جباری، از کارکنان فداکار یگان ویژه فراجا، در تهران به فیض شهادت نائل آمد و به تاریخ دوم تیرماه ۱۴۰۴ به کاروان شهدای امنیت پیوست.
شهید رضا جباری متولد ۲۹ مهر ۱۳۷۹ در روستای لروم از توابع شهرستان هوراند استان آذربایجان شرقی بود. او از همان دوران کودکی در محیطی مذهبی و ولایتمدار پرورش یافت. تحصیلات ابتدایی خود را در زادگاهش گذراند و برای ادامه تحصیل به روستاهای اطراف رفت. عشق به خدمت به مردم و دفاع از انقلاب اسلامی موجب شد که پس از اخذ دیپلم، با علاقهمندی به استخدام فراجا درآید. ویژگیهایی همچون ادب، متانت، خوشخلقی و پایبندی به اصول اعتقادی موجب شد تا در سازمان حفاظت و اطلاعات جذب و در یگان ویژه تهران بزرگ به خدمت مشغول شود.
این شهید گرانقدر علاوه بر سربازی برای مام میهن در لباس مقدس پلیس، همواره مبلغ ارزشهای دینی و بیانات مقام معظم رهبری در میان خانواده و اطرافیان بود. به گفته پدر شهید، رضا در ایام مرخصی با برگزاری جلساتی خودمانی، خانواده را به حفظ واجبات دینی، پیروی از ولایت فقیه و رعایت اصول اخلاق اسلامی دعوت میکرد و امنیت کشور را نعمتی الهی میدانست که با خون شهدا بهدست آمده است.
پیکر مطهر این شهید در گلزار شهدای شهرستان اهر به خاک سپرده شد و یاد او برای همیشه در دل مردم ولایتمدار منطقه زنده خواهد ماند.
یک دهه هشتادی عاشق حاج قاسم
ستوانسوم وظیفه شهید یاسین احمدپور از نیروهای فرماندهی انتظامی تهران بزرگ (فاتب) دیگر پلیس شهید استان است که روز یکشنبه ۲۵ خرداد ۱۴۰۴ در پی حمله تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی به مراکز امنیتی به درجه رفیع شهادت نائل آمد و به قافله شهدای راه امنیت و ایستادگی پیوست.
شهید یاسین احمدپور متولد ۱۷ بهمن ۱۳۸۰ در شهر تبریز بود. او تحصیلات ابتدایی تا دیپلم خود را در زادگاهش با موفقیت پشت سر گذاشت و در رشته حسابداری در دانشگاه پیام نور مدرک کارشناسی اخذ کرد. عشق به میهن و احساس مسئولیت در قبال نظام جمهوری اسلامی، موجب شد با علاقهمندی فراوان، در آذرماه ۱۴۰۳ به خدمت مقدس سربازی اعزام شود. پس از گذراندن دوره آموزشی در پادگان هادیشهر جلفا، در تهران مشغول به خدمت شد و نهایتا جان خود را در راه دفاع از امنیت کشور تقدیم کرد.
شهید احمدپور نه تنها سربازی وظیفهشناس، بلکه جوانی متعهد، دیندار و ولایتمدار بود. به گفته خانواده و دوستانش، او نسبت به نماز اول وقت، اطاعت از رهبری و ارزشهای دینی حساسیت ویژهای داشت و همواره نام حاج قاسم سلیمانی را با عشق بر زبان میآورد. خواهر نوجوان این شهید میگوید: «آخرین مکالمهام با یاسین تنها یک ساعت پیش از شهادتش بود، انگار خود او هم میدانست این آخرین تماس ماست».
پیکر مطهر این شهید عزیز در گلزار شهدای وادی رحمت تبریز به خاک سپرده شد، تا تبریز بار دیگر گواهی دهد بر وفاداری جوانانش به آرمانهای انقلاب اسلامی و ولایت فقیه.
وقتی «ای ایران» نوحه محرم شد
در روزهایی که ایران فضای سنگین پس از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی را پشت سر میگذاشت، هیئتهای مذهبی و مداحان تبریزی با حرکتی کمسابقه، محرم امسال را به میدانی برای نمایش وحدت ملی و فریاد وفاداری به وطن تبدیل کردند. آنان با بازخوانی سرودهای حماسی ملی همچون «ای ایران ای مرز پرگهر» «ایران فدای اشک و خنده تو» «ایران ای سرای امید» و « در روح و جان من میمانی ای وطن» در مراسم شاه حسین گویان خیابانی «شاخسی» و دیگر آیینهای عزاداری نشان دادند که مرثیه برای حسین (ع) میتواند با رجز برای ایران درآمیزد و هیئت به خط مقدم جنگ فرهنگی تبدیل شود.
عدو شود سبب خیر گر خدا خواهد؛ جنگ ۱۲ روزه، یا به تعبیری «جنگ خیر و شر»، آنچنان میدان روشنی شد که کارکرد هیئتها و مداحان از بصیرتافزایی، به رجزخوانی، اتحادسازی و نقشآفرینی در خط مقدم جنگ فرهنگی ارتقا یافت. کفنپوش شدن برخی هیئتها و اعلام آمادگی برای حضور میدانی، تصویری از شجاعت و ایستادگی را در ذهن جامعه نقش بست که تنها از متن تربیت عاشورایی برمیآید.
این حرکت ماندگار منحصر به چند چهره خاص نیست و صرفا بخاطردر دسترس بودن فیلم این مداحان در کلیپ قرار گرفته اند. محرم امسال، در کوچهپسکوچههای تبریز، در محلات و حتی روستاها، پرچم سهرنگ ایران در کنار علم سیدالشهدا به اهتزاز درآمده بود و در جایجای شهر، سرودهای میهن دوستانه برای ایران اسلامی طنینانداز شده بود.
تصریح و تاکید تاریخی رهبر انقلاب در حضور خیره کننده ایشان در شب عاشورا، بار دیگر نشان داد صدای ایران از دل هیئتها برخاسته است.
انتهای خبر/
