اختصاصی آناج؛ مسعود صدرمحمدی پژوهشگر مسائل بینالملل در سایت تحلیلی یونایتد ورلد در تحلیلی در مورد مذاکرات وین با اشاره به تجربه 17 ساله ایران در مورد نوع رفتار طرفهای غربی نوشت: “در مذاکرات وین معجزهای رخ نخواهد داد. مذاکرات هستهای از سال 2003 تا به امروز یکی از موضوعات سیاست روز ایران بوده است. این مذاکرات با تمام فراز و نشیبهایی که پشت سر گذاشته است و تأثیرات فراوانی که در ساحتهای مختلف زندگی سیاسی، اقتصادی و حتی اجتماعی مردم ایران به همراه داشته است تبدیل به یکی از اجزاء زندگی شهروندان ایران شده است. این پرونده تاکنون 3 رئیسجمهور و 6 کابینه دولت را به خود مشغول کرده و آنچنان که مشخص است رئیسجمهور بعدی ایران را که در خرداد پیش رو انتخاب خواهد شد نیز به عنوان چهارمین رئیسجمهور مشغول خود خواهد کرد. طبیعی است که با تغییر دولتها و رفت و آمدهای تیمهای دیپلماتیک مختلف در ایران این پرونده نیز از منظر ایرانی تغییراتی را پشت سر گذاشته باشد. همچنان که تغییر در دولتهای مقابل ایران نیز یکی از فاکتورهای تأثیرگذار در فرآیند این پرونده بوده است. گذشته 17 ساله این مذاکرات این تجربه را به همراه داشته است که با در نظر داشتن فراوانی عوامل متغیرِ مؤثر در این پرونده نتایج به دست آمده نیز همواره نتایجی شکننده و غیرقابل اطمینان است.”
نویسنده یادداشت «در مذاکرات وین معجزهای رخ نخواهد داد» با اشاره به تاریخچه مذاکرات هستهای در دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی تا دوران حسن روحانی و تجربیات متعددی که سیستم دیپلماتیک ایران از این مذاکرات به دست آورده است نوشت: “روحانی معتقد بود که تجربه 15 ساله به ما اثبات کرده است که اگر با آمریکا به توافق برسیم مسئله هستهای حل خواهد شد و دیگر کشورها نیز با آن همراهی خواهند کرد. روحانی در تبلیغات انتخاباتی دور نخست خود (2013) با توجه به درکی که از خستگی روانی مردم ایران در قبال این مسئله داشت و نیز با در نظر داشتن روی کار بودن دموکراتها در آمریکا چنان وانمود کرد که با توجه به تجربیات گذشتهاش در همان اوایل فعالیت به یک توافقنامه هستهای با آمریکا و اروپا رسیده و تمام مشکلات کشور حتی مسئله آبوهوا و آب آشامیدنی را نیز حل خواهد کرد. به این ترتیب دولت روحانی تمام تخممرغهای خود را در سبد مذاکرات هستهای گذاشت؛ اما همان ماههای نخست مذاکرات نشان داد که کار بسیار سختتر از آن چیزی است که در ابتدا انتظار میرفت. دولت روحانی پس از 22 ماه مذاکره مستمر نهایتاً در ژوئیه 2015 برنامه جامع همکاری هستهای را با طرف غربی به امضا رساند. این اتفاق در حالی که در ایران از سوی جناح موافق دولت به عنوان یک موفقیت تاریخی قلمداد میشد و روزنامههای طرفدار دولت فردای پس از این معاهده را فردایی «بدون تحریم» خواندند اما جناح مخالفان دولت با در نظر داشتن میزان تعهدات ایران در قبال غرب و پایین بودن دستاوردهای ایران آن را اقدامی خسارتبار معرفی کردند.”
وی در ادامه مینویسد: “ایران بلافاصله شروع به انجام تعهدات خود بر اساس این معاهده شده و بخش قابلتوجهی از فعالیتهای هستهای خود را تعطیل کرد؛ اما در مقابل به صورت عملی در اصلیترین ادعای تیم مذاکرهکننده یعنی لغو همه تحریمها ناکام ماند. بار دیگر تیم حسن روحانی همچون مذاکرات 2003 متوجه شد که غرب به رغم عدم وجود هیچ بهانهای اما تمایلی به انجام تعهداتش در این حوزه ندارد. تجربه 6 سال گذشته نشان داد که برجام نه آنچنان که موافقان آن تبلیغ میکردند موفقیتی بزرگ برای ایران بود که بتواند مشکلات کشور را حل کند و نه آنچنان که مخالفانش قلمداد میکردند به معنای خیانت به کشور بود. خصوصاً با آمدن ترامپ به قدرت ایران سختترین دوران تحریمی خود را پشت سر گذراند و با سنگینترین تهدیدات امنیتی که ترور اصلیترین مهرههای تأثیرگذار در ایران نمونهای از آن بود مواجه شد.
صدرمحمدی با بیان اینکه اکنون با تغییر دولت در آمریکا و نزدیک شدن به انتخابات در ایران (2 ماه دیگر) بار دیگر مسئله پرونده هستهای تبدیل به موضوعی اساسی در سیاست داخلی ایران و روابط تهران – واشنگتن شده است ادامه داد: “حسن روحانی و جناح او میدانند که در صورتی که هیچ تحولی در وضعیت بغرنج کنونی ایجاد نشود و جنگ تمامعیار اقتصادی آمریکا علیه تهران تا پایان این دولت ادامه پیدا کند این دولت یکی از دولتهای شکستخورده تاریخ معاصر خواهد شد و این نیز به معنای واگذاری انتخابات به جناح رقیب است. با توجه به همین ایران بار دیگر به استراتژی احمدینژاد بازگشته است و با از سرگیری فعالیتهای هستهای خود هرگونه عقبنشینی از فعالیتهایش را تنها در مقابل اقدام عملی آمریکا در لغو تحریمها در قبال خود میداند. چیزی که روحانی از آن به «امضا در برابر امضا» یاد کرد. با توجه به همین پیشزمینه دو دههای است که مذاکرات جاری در وین از اهمیتی حیاتی برای دولت روحانی برخوردار است.”
وی تأکید کرد: “مهمترین مشکل اصلی در این مذاکرات سطح مطالبات متقابل ایران و طرف غربی است. در حالی که ایران خواستار لغو «همه» تحریمهای اخیر آمریکا علیه خود است طرف غربی نیز هرگونه امتیازی را بدون برداشتن گام نخست از طرف ایران ممکن نمیداند. با در نظر داشتن اینکه طرف آمریکایی به عنوان طرفی که اصلیترین مشکل را آفریده است در این مذاکرات حضور ندارد طبیعی است که مذاکرات زمان و انرژی بیشتری را طلب خواهد کرد. نباید انتظار نتیجهای معجزهآسا از این مذاکرات را داشت اما با در نظر داشتن عمر کوتاه دولت روحانی و قمار سنگین ظریف و جناح اصلاحطلب بر سر این موضوع میتوان منتظر توافقاتی کلی تا چند هفته آینده بود. غرب متوجه است که با از میدان به در کردن تیم روحانی و ظریف امکان رویارویی با مهره سرسختتر در دولت آینده ایران بیشتر خواهد شد.”
انتهای پیام/
