به گزارش خبرنگار سرویس اقتصادی پایگاه خبری تحلیلی «آناج»، محمد یاری در یادداشتی نوشت: برنامه هستهای ایران در دو دهه اخیر به یکی از چالشهای اصلی ژئوپلیتیکی و بینالمللی قرن ۲۱ تبدیل شده است؛ ادعای غرب و به ویژه ایالات متحده آمریکا این است که جمهوری اسلامی ایران انرژی هستهای را برای مصارف غیر صلحآمیز پیگیری کرده و خطری جدی برای جامعه جهانی است، ادعایی که بارها در قالب راستی آزمایی آژانس بینالمللی انرژی اتمی رد شده است.
در همین راستا توافق برجام در سال ۲۰۱۵ تلاشی برای کاستن این نگرانیها نظارت بر فعالیتهای هستهای ایران بود. از جمله بندهای برجام کاهش تعداد سانتریفیوژها و محدود کردن غنیسازی اورانیوم و پذیرش بازرسیهای بینالمللی بود.
این توافق عمر زیادی نداشت چرا که آمریکا یکجانبه خارج شد و شد برجام بدون فرجام!
با آغاز مذاکرات، بار دیگر پرسشهای بنیادینی درباره ارزش واقعی انرژیها برای ایران مطرح شده است، مجددا بحث اهمیت نیاز کشور به انرژی هستهای مطرح شد و اینکه آیا واقعا ارزش دارد این همه هزینه و فشار و تحریم بابت این مسئله پرداخت کرد؟!!
اگر یک مساله وجود داشته باشد که بخواهیم ارزش و اهمیت انرژی هستهای را دریابیم میتوان به ناترازیهای انرژی که این روزها گریبانگیر کشور شده است اشاره کرد. کشور در سالهای اخیر با بحران ناترازی انرژی مواجه بوده است بحرانی که آن را در قطعیهای برق حتی در فصول غیر متعارف مانند زمستان شاهد بودیم این در حالی است که بسیاری از انرژیهای کشور وابسته به سوختهای فسیلی است منابعی که نه تنها در حال کاهش هستند بلکه باعث آسیب به زیست محیطی و آسیبهای اقتصادی میشود.
وابستگی بیشتر به سوختهای فسیلی، که منابع پایانپذیر، آلاینده و پرهزینه است، باعث میشود تا شبکه انرژی کشور زیر سئوال برود. در شرایطی که ما با ناترازی انرژی و همچنین مشکلات فنی در خطوط انتقال انرژی که باعث هدر رفت انرژی میشود روبرو هستیم.
انرژی هستهای میتواند به عنوان راه حلی بنیادین برای افزایش انرژی پایدار با کمترین میزان هدررفت و علاوه بر آن کاهش وابستگی به اقتصاد نفتی و تک محصولی و ارائه زیرساختهای فناورانه مورد توجه قرار گیرد و علاوه بر آن امنیت انرژی را تامین میکند. بهرهگیری از انرژی هستهای همچنین میتواند گامی جدی در جهت ارتقاء زیرساختهای فناورانه، افزایش استقلال اقتصادی و دستیابی به امنیت به انرژی در سطح ملی باشد. شواهد بینالمللی نیز گواه مهم روزافزون این انرژی است.
هستهای برای ما ممنوع، برای غرب مباح؟
اهمیت این مسئله به حدی است که حتی کشورهای پیشرفته دنیا، همچنان از انرژی هستهای به عنوان اصلیترین منبع تولید برق استفاده میکنند به عنوان نمونه کشور فرانسه بعنوان یکی از کشورهای ۱+۵ با داشتن بیش از ۵۰ رآکتور فعال،حدود ۷۰ درصد برق خود را از این انرژی تامین میکند.
در واقع این کشور یکی از بزرگترین تولیدکنندگان برق هستهای در جهان است. فنلاند هم اخیرا اکتور راهاندازی کرده است که یکی از پیشرفتهترین نیروگاههای جهان است. آمریکا دیگر مدعی حقوق بشر که بیشترین تحریمها علیه ایران، از سوی این کشور است، در حال حاضر حدود 93 راکتور هستهای فعال است دارد که در ۳۰ ایالت این کشور کشور پراکنده و این کشور بزرگترین تولیدکننده برق هستهای در جهان است.
اینها هستند که همیشه مدعی «نگرانی از اشاعه تسلیحات هستهای» بودهاند، اما خود بیشترین بهرهبرداری و حتی مالکیت تسلیحات هستهای را دارند. در هر صورت در اروپا و ایالات متحده آمریکا، این انرژی نقش مهمی در صنعت و امنیت انرژی دارد.
چرا اروپا و آمریکا با سکوت از کنار برنامههای هستهای رژیم جعلی میگذرند که نه تنها عضو NPT است، بلکه علناً دارای سلاح هستهای است؟ حال سوال اینجاست که آیا فقط انرژی هستهای ایران باعث نگرانی مجامع بینالمللی میشود؟!
اینجا نقطه ای است که باید گفت، گویا انرژی هسته ای فقط برای غرب مجاز است!
چگونه است کشورهایی که در قرن ۲۰ میلادی سردمدار جنایتهای جنگی و قتلعام های وسیع در قالب جنگهای جهانی اول و دوم به جهان بودند، کشور ایران را که در ۲۰۰ سال اخیر همواره قربانی تجاوز بیگانگان بوده است را متهم به جنگطلبی کرده و تهدید برای جامعه جهانی میداند؟!
چرا ایران که قربانی جنگ و تجاوز خارجی در دو قرن گذشته بوده است و حتی در جنگ تحمیلی از سلاحهای ممنوعه شیمیایی علیه مردم ایران استفاده شده، باید به عنوان تهدید امنیت جهانی معرفی شود؟غرب نگران چیست؟ انرژی هستهای یا استقلال ایران؟ این سوالی است که منتقدین برنامه هستهای ایران پاسخی برای آن ندارند!
انتهای خبر/
