به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی پایگاه خبری تحلیلی «آناج» در فاصله کمتر از یک ماه مانده به انتخابا مجلس شورای اسلامی، واقعیت و آنچه که افکار عمومی از تبادل و انتشارهای مجازی درک میکند، عدم تحرک مجازی کاندیداهای مجلس در حوزه تبریز، آذرشهر و اسکو و تا حدودی شهرستانهای آذربایجانشرقی است.
آنچه شاید در ابتدا به نظر برسد، مسئله «مهلت قانونی تبلیغات» است، اما گمان نگارنده آنست که قانون، اظهار نظر افراد را درخصوص مسائل مختلف کشور، شهر و… را ممنوع نکرده است و صرفا عدم یدک نکشیدن عنوان کاندیدا در زمان اظهار نظر کافی است؛ چنانکه عرف انتخاباتهای قبلی نیز این مسئله را تایید میکند که افراد امکان اظهار نظر داشتهاند.
حال مسئله اینست که چرا کاندیداها و حتی نمایندگان فعلی که برای انتخابات آتی کاندیدا هستند، سعی میکنند کنش مجازی نداشته باشند و البته این مسئله استثنا هم دارد.
شبکهسازی حقیقی در کف جامعه
رشد و تثبیت مخاطب مجازی جامعه ایرانی به خصوص نسل جدید در دوران پساکرونا، مسئلهای قابل کتمان نیست؛ فارغ از انتقادات مسئله فیلترینگ و سرعت اینترنت، به هر حال و با هر وسیله ممکن اکثریت مردم به شبکههای اجتماعی دسترسی دارند و این بستری است که کاندیدا میتواند به ارائه نظرات و جذب مخاطب بپردازد، اما دلیل این بیرغبتی به چند علت میتواند ختم شود و البته این علتها نمیتواند شامل تمامی علتهای موجود باشد.
به نظر میرسد برآورد کاندیداها این باشد که فضای مجازی گرچه بستر معرفی است، اما بستر دو طرفهای است که هر گفتی، شنودی دارد و فرد باید زمان خود را درگیر پاسخ و تبیین موارد خود برای مخاطبان مجازی کند، حال چقدر بتواند به سبد رای خود افزون کند یا نکند؟! و بر همین علت کاندیدا ترجیح میدهد وقت خود را صرف شبکهسازی حقیقی در کف جامعه کند.
یک شبکه رای تثبیت شده
دلیل دیگر این است که کنشگری یک کاندیدا میتواند در برابر خود با انتقاد و تخریب مواجه شود که در این حالت نیز کاندیدا ترجیح میدهد در همان دوره تبلیغات ۱۰ روزه، متحمل این انتقادها و تخریبها شود و پیش از شروع بازی به دست خود بازنده نباشد.
به نظر میرسد نمایندگان فعلی نیز که هر کدام برای خود یک شبکه رای تثبیت شده دارند، بر همین اساس ترجیح میدهند که کنشگری و اظهار نظر مجازی نداشته باشند که باز تاکید میشود این مسئله شامل استثنا هم میشود.
مجازیگریزی در پساانتخابات
در حالت کلی عدم کنشگری کاندیداها علاوهبر اینکه فضای رخوت انتخاباتی و تلاش آنطرف مرزیها برای تحریم انتخابات را تشدید میکند، از طرف دیگر میتواند این مجازیگریزی را بسط داد به مسئله مجازیگریزی در پساانتخابات؛ در اصل میتوان مدعی بود فردی که امروز به هر دلیل از کنشگری مجازی و مواجهه با نظرات مردمی و انتقاد در فضای مجازی گریزان است، فردای پیروزی در انتخابات، بر همین روش ادامه مسیر خواهد داد؛ زیرا که ترجیح میدهد «سری را که درد نمی کند، دستمال نبندد!»
یک دلیل دیگر هم توضیح مفصل آن بماند برای بعد، آن هم ترس کاندیداها از تخریب سازمان یافته توسط رقبا و زامبی های مجازی است که باید گفت این مساله بخواهید یا نخواهید حادث خواهد شد، نهایت زمان آن را کمی جابجا کنید لکن می توان با حضور فعال از زهر این واقعیت غیرقابل کتمان کاست.
