• امروز : شنبه, ۱۵ آذر , ۱۴۰۴
  • برابر با : Saturday - 6 December - 2025
آناج گزارش می دهد؛

تقدیرات الهی در سال ایثارها و شهادت‌ها…

  • کد خبر : 66885
  • ۰۶ تیر ۱۴۰۲ - ۱۵:۳۴
تقدیرات الهی در سال ایثارها و شهادت‌ها…
آیت‌الله خامنه‌ای با برشمردن سختی‌هایی که مردم و انقلاب در سال 60 پشت سر گذاشته‌اند، آن سال را «سال ایثارها و شهادت‌ها» و «سال خرج‌کردن ارزنده‌ترین سرمایه‌ها» و کارنامه‌ی این سال را «کارنامه‌ای خونین، سرخ‌رنگ، پردرد و پررنج؛ اما خوش‌عاقبت و نویدبخش و گرم‌کننده» معرفی می‌کند.

به گزارش آناج، حوادث تلخ تابستان سال ۱۳۶۰ در ۶ تیرماه با ترور آیت‌الله خامنه‌ای در مسجد ابوذر آغاز شد و با حادثه تلخ هفتم تیر و شهادت شهید بهشتی و ۷۲ نفر از همراهانش در دفتر حزب جمهوری اسلامی ایران و شهادت رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر شهید رجایی و شهید باهنر در ۸ شهریور به اوج خود رسید. آن روز‌ها منافقان از هر وسیله‌ای برای آسیب زدن به انقلابی که کم‌تر از سه سال از عمرش می‌گذشت، استفاده می‌کردند. تابستان سال ۱۳۶۰، تابستان پرحادثه تاریخی کشورمان بود.

ابتدا قرار بود سخنرانی آقا، ۳۰ خرداد باشد

«چهارشنبه ۲۷ خرداد سال ۱۳۶۰ روزنامه جمهوری اسلامی خبری را به چاپ رساند که در آن آمده بود آیت‌الله خامنه‌ای روز شنبه ۳۰ خرداد در مسجد ابوذر سخنرانی خواهد کرد. خبر خیلی زود میان مردم پخش شد. مسجد کاملاً آماده شده بود و برای جلوگیری از بی‌نظمی در حیاط مسجد، برق‌کشی کرده بودیم و تعداد زیادی پریز برق در حیاط آماده شده بود تا کسانی که مایل هستند، سخنرانی آقا را ضبط کنند، دستگاه ضبط‌صوتشان را در حیاط بگذارند تا از آوردن آن به داخل مسجد خودداری شود. البته هدف از این کار رعایت نکات امنیتی نبود؛ چراکه تا آن زمان هنوز ترور‌های منافقان آغاز نشده بود.»‌


تصویری از نطق آیت‌الله خامنه‌ای در مجلس در جلسه استیضاح بنی‌صدر

آقا برای سخنرانی نرفت اما مردم ناراحت نشدند!

تعداد زیادی از مردم روز شنبه ۳۰ خرداد به مسجد ابوذر آمدند. ازدحام زیادی شده و قرار بود حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بعد از نماز ظهر سخنرانی کنند. امام جماعت مسجد ابوذر درباره اتفاقات روز ۳۰ خرداد سال ۶۰ می‌گوید: «آن روز ساعت‌ها به انتظار ایشان ماندیم، اما نیامدند. خبر رسید به دلیل جلسه مهمی در مجلس شورای اسلامی، ایشان نتوانسته‌اند برای سخنرانی به مسجد ابوذر بیایند. نمازگزارانی که از ساعت‌ها قبل برای شنیدن سخنرانی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در مسجد جمع شده بودند یک‌ به‌ یک مسجد را ترک کردند، اما هیچ‌کس از این موضوع ناراحت نشد، چرا که همگی می‌دانستند دستور جلسه مجلس استیضاح بنی‌صدر است.»

سخنرانی رهبری درباره شایعه‌سازی در آن روزگار

هفته بعد دوباره خبر مربوط به سخنرانی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در روز ۶ تیر ۱۳۶۰ در روزنامه جمهوری اسلامی چاپ شد و مردم دوباره در مسجد ابوذر جمع شدند. حجت‌الاسلام مطلبی می‌گوید: «نیم ساعت به اذان ظهر مانده بود که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از در اصلی مسجد وارد شدند و حدود ۳۰ دقیقه با نمازگزاران گپ و گفت صمیمانه‌ای داشتند. ایشان نماز ظهر را اقامه کردند و معمولاً برنامه‌شان این بود که بین دو نماز سخنرانی کنند. ایشان پشت تریبون ایستادند و محافظ‌شان هم درست کنارشان ایستاد. موضوع سخنرانی شایعه‌سازی بود و خطری که از این ناحیه انقلاب را تهدید می‌کرد.»

آقا فرمود: «بلندگو را اصلاح کنید»

مطلبی درباره سخنان آن روز آیت‌الله خامنه‌ای می‌گوید: «آقا بین دو نماز ایستاده مشغول صحبت شدند و مقدمه‌ای چیدند که خلاصه‌اش این است که آنچه تا حال اسلام را زده، سلاح و اسلحه نبوده بلکه فتنه و شایعات دروغ بوده است و چند مثال هم از حضرت علی(ع) بیان کردند.در همین حال که ما در صف نشسته بودیم، دیدم پشت سرم یک سیاهی پیدا شد و یک نفر که یک ضبط در دستش بود، صف‌ها را به سرعت شکافت و جلو آمد، ولی تا آن زمان به فکر احدی نمی‌آمد که چرا این فرد آن ضبط صوت را می‌برد. دقیقاً طوری تراز کرده بود که ضبط را کجا بگذارد که به قلب آقا بخورد و درجا شهید کند. ضبط را گذاشت و یک‌مرتبه ضبط شروع به سوت کشیدن کرد و آقا فرمود: «بلندگو را اصلاح کنید». اگر آقا تکان نخورده بود، درجا شهید شده بود ولی چون جابجا شد، به دست راست ایشان خورد. تعبیر خود ایشان این بود که تقدیرات الهی برای من این بود.»

ماجرای ضبط‌ صوت کوچک مشکی رنگ

حالا ماجرا را از زبان شاهد عینی دیگری می‌خوانیم که آن روز مسؤولیت ضبط سخنرانی را بر عهده داشته است. محمدرضا دلخوانی که آن روز‌ها مسؤولیت ضبط سخنرانی‌های اعضای حزب جمهوری را بر عهده داشته است، می‌گوید: «صبح روز ۶ تیر سال ۶۰ وقتی به محل کارم رسیدم به من اطلاع دادند آیت‌الله خامنه‌ای در مسجد ابوذر سخنرانی دارند و باید برای ضبط برنامه به این مسجد بروم. قبل از نماز ظهر به مسجد رسیدم. مسجد پر از جمعیت بود. ضبط‌ صوت پیشرفته‌ای را با خودم بردم و قبل از نماز وسایل را آماده کردم تا موقع سخنرانی همه‌ چیز برای ضبط آماده باشد. نماز به امامت ایشان برگزار شد و بین دو نماز ظهر و عصر ایشان سخنرانی‌شان را شروع کردند. بعد از برنامه سخنرانی، پاسخ به سؤالات شروع شد. من هم ضبط‌ صوت را کنار خودم نگه‌ داشته بودم و از طریق میکروفونی که روی تریبون بود، سخنرانی را ضبط می‌کردم. محل استقرارم شمال شبستان بود و رو به جمعیت. جوانی جلو آمد و ضبط‌ صوت کوچک مشکی را با خونسردی روی تریبون گذاشت. کسی هم تعجب نکرد، چون آن‌ وقت‌ها بیشتر مردم عادت داشتند با خود ضبط‌ صوت ببرند و سخنرانی‌ها را ضبط کنند. ضبط را سمت چپ آقا گذاشت و به داخل جمعیت برگشت. برنامه همچنان ادامه داشت و بعد از چند دقیقه ناگهان صدای انفجار از سمت محراب مسجد و تریبون به گوش رسید. هراسان از جا بلند شدم. نشانی از تخریب نبود، اما آقا بی‌حرکت روی زمین افتاده بودند و مردم وحشت‌زده به این‌سو و آن‌سو می‌دویدند تا از مسجد خارج شوند.


تصویری از عبای مقام معظم رهبری بعد از ترور

چاشنی بمب منفجر شد اما بمب عمل نکرد

من و چند نفر از پاسداران به سمت آقا دویدیم. بمب داخل ضبط‌ صوت جاسازی شده بود و تنها چاشنی بمب منفجر شده و بمب اصلی عمل‌ نکرده بود، اما ترکش‌های چاشنی انفجاری به گردن و کتف راست آقا آسیب شدیدی وارد کرده بود. ایشان را روی دست بلند کردیم و بدون تعلل به خودرویی در بیرون از مسجد رساندیم. سریع به داخل مسجد برگشتم. یکی از ترکش‌ها به میکروفن برخورد کرده بود.


حضور مردم در برابر بیمارستان بهارلو همزمان با بستری شده آیت‌الله خامنه‌ای

ثانیه‌های انتظار در بیمارستان بهارلو

بیمارستان بهارلو، نزدیک‌ترین بیمارستان به مسجد ابوذر بود و بلافاصله بعد از انفجار تروریستی روز ۶ تیرماه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به آنجا منتقل شدند. حسین طالب‌نژاد که در روز حادثه جزو کادر پزشکی بیمارستان بهارلو بوده است و نخستین اقدامات درمانی را برای رهبر معظم انقلاب انجام داده، می‌گوید: «وقتی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به بیمارستان بهارلو منتقل شدند، خونریزی شدیدی داشتند. بیشتر شریان‌های دست راست‌شان قطع‌شده بود که خوشبختانه دکتر محجوبی، یکی از جراحان خوب این بیمارستان با یک عمل جراحی توانست جلوی خونریزی را بگیرد. به تشخیص دکتر محجوبی، ایشان به بیمارستان برادران شهید رضایی (شهید رجایی کنونی) منتقل شدند، البته قبل از انتقال، یک گروه متخصص قلب و بیهوشی از بیمارستان فیروزگر و بیمارستان برادران شهید رضایی در محل بیمارستان بهارلو حاضر شدند؛ چون حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بی‌هوش بودند و با همان شرایط باید انتقال می‌یافتند. گروه‌های پزشکی حدود نیم ساعتی کار‌های اولیه را انجام دادند تا ایشان از بیمارستان بهارلو به بیمارستان شهید رجایی کنونی منتقل شوند.»


برانکارد تهیه شده برای متفرق کردن مردم از مقابل بیمارستان بهارلو

تدبیری که مردم را متفرق کرد

مردم با شنیدن خبر ترور حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در اطراف بیمارستان جمع می‌شوند. این ازدحام به‌ حدی بود که امکان خارج کردن آقا از بیمارستان وجود نداشت. طالب‌نژاد تعریف می‌کند: «آن روز دو بالگرد در محوطه بیمارستان فرود آمدند، چون جمعیت انبوهی مقابل بیمارستان تجمع کرده بودند، ما نگران بودیم منافقان همچنان قصد توطئه داشته باشند. به همین دلیل یکی از همکاران را روی برانکاردی قرار دادیم و روی او را پوشاندیم و بالگرد اول از بیمارستان خارج شد. مردم به تصور این‌که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از بیمارستان خارج شده‌اند، متفرق شدند، در حالی‌ که ایشان هنوز در اتاق عمل بودند. عصر همان روز با خلوت شدن بیمارستان موفق شدیم ایشان را با بالگرد دوم به بیمارستان شهید رجایی انتقال دهیم.»

آیت‌الله خامنه‌ای در آن زمان از نقطه بالای کتف راست و بالای ران سمت راست مجروح شدند و استخوان ترقوه‌شان شکست و با قطع چند رگ و عصب دست راست ایشان، دچار مشکل حرکتی شد. دست راست رهبری از آن هنگام از کار افتاد.

سال ایثارها و شهادت‌ها

پس از عملیات ۶ تیر که موجب زخمی‌شدن آیت‌الله خامنه‌ای شد، نیروهای دادستانی انقلاب توانستند ردهایی از «رهروان فرقان» را در مشهد بیابند و در شهریور ۱۳۶۰ «محمد متحدی» و «مسعود تقی‌زاده» دستگیر شدند. مسعود تقی‌زاده در بازجویی‌ها به تفصیل سخن گفت اما محمد متحدی به جز چند جمله حرفی نزد و در دادگاه نیز حاضر به دفاع از خود نشد. دادگاه انقلاب تهران به ریاست آیت‌الله محمدی گیلانی در نهایت تقی‌زاده را به جرم به شهادت رساندن آیت‌الله قاضی طباطبایی، «تولید انفجار به قصد به شهادت رساندن مجاهد فی‌الله حجت‌الاسلام والمسلمین آقای سید علی خامنه‌ای رئیس‌جمهور محبوب جمهوری اسلام دامت شوکته که متأسفانه منجر به آسیب دیدن معظم‌له شد» و ترور ناموفق آیت‌الله ربانی شیرازی و اقدام به انفجار به قصد شهادت آیت‌الله موسوی اردبیلی و طرح ترور حجت‌الاسلام معادیخواه و سید اسدالله لاجوردی؛ به عنوان «باغی محارب و مفسد» شناخته و به اعدام محکوم می‌کند. تقی‌زاده و متحدی در ۸ بهمن ۱۳۶۰ در نمازجمعه‌ی تبریز -قتلگاه آیت‌الله شهید قاضی طباطبایی- به دار مجازات آویخته می‌شوند.

سال ۶۰ با همه‌ی فراز و نشیب‌ها، درگیری منافقین و بنی‌صدر با جمهوری اسلامی، موج ترورها، حادثه‌های هفتم تیر، هشتم شهریور و سختی‌های جبهه‌های جنگ رو به پایان است. ۲۸ اسفند امام‌جمعه‌ی محبوب تهران که در نتیجه‌ی این ترور ناکام ۹ ماه از نمازجمعه دور مانده بود، به محراب نمازجمعه برمی‌گردد. آیت‌الله خامنه‌ای با برشمردن سختی‌هایی که مردم و انقلاب در این سال پشت سر گذاشته‌اند، سال ۶۰ را «سال ایثارها و شهادت‌ها» و «سال خرج‌کردن ارزنده‌ترین سرمایه‌ها» و کارنامه‌ی این سال را «کارنامه‌ای خونین، سرخ‌رنگ، پردرد و پررنج؛ اما خوش‌عاقبت و نویدبخش و گرم‌کننده» معرفی می‌کند.

انتهای پیام/

لینک کوتاه : https://anaj.ir/?p=66885
  • نویسنده : تقدیرات الهی در سال ایثارها و شهادت‌ها...

ثبت دیدگاه

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.