حجت الاسلام هادی قربانی همایی در گفتوگو با آناج در خصوص شخصیت تاریخی امام رضا(ع) اظهار داشت: حرکت تاریخی امام رضا (ع) از منظر معرفیِ اصلِ اسلام به صورت عمومی و مساله امامت و امام شناسی به صورت خاصّ در تاریخ شیعه و در میان ائمه اطهار ع نقطه عطف محسوب می شود و اگر جهاد تبیینِ حضرتِ ایشان در باب امام شناسی نبود، معرفت حقیقی نسبت به امام معصوم به کلی فراموش میشد.
وی ادامه داد: در دفاع از کیان دین روایتی از امام رضا (ع) داریم که آقا فرمودهاند: مَن یُخالِفُ الاسلامَ و اَرادَ اَن یَسألَ فلیَسأل غیر محتشمِِ. [هرکسی با دین مخالف باشد و بخواهد سوال کند، بدون ملاحظه سوال کند. زیرا وقتی منِ امام هستم برطرف کردن شبههها بر عهده من است.
استاد حوزه تصریح کرد: در قدم دوم در باب امام شناسی ، معرفت شیعه نسبت به امامت را بایستی به دو دوره ی قبل از امام رضا(ع) و بعد از امام رضا (ع) تقسیم کرد، هر امامی در دوره ی خود اصحابی داشتند اما در میان صحابه کمتر کسی به عصمت و علم لدنّیِ ائمه (ع) معرفت داشت اما بعد از امام رضا(ع) شیعه به معرفتی رسید که در طول قرون متمادی به هیچ پرچمی سر خم نکرده است و زیر هر پرچمی سینه نزده است و این مهم از برکات جهاد تبیین امام رضا ع می باشد.
وی ادامه داد: در باب همین معرفت به امام وقتی امام رضا(ع) به شهادت رسیدند، امام جواد (ع) ۹ ساله بودند و بزرگان شیعه برای مدیریت بحران دور هم جمع شدند؛ نقل شده است که بین یونس بن عبد الرحمان و فضل بن شاذان بحثی پیش میآید که یونس میگوید: یکی از علماء سرپرستی شیعه را برعهده بگیرد تا امام جواد (ع) به سن رشد برسند که فضل بن شاذان مخالفت کرده و میگوید: امام جواد اگر به واقع امام باشند ۹ یا ۹۰ سال فرقی ندارد.و اگر به واقع امام نباشند، فرقی نمیکند.
حجت الاسلام قربانی تاکید کرد: به همین خاطر امام رضا(ع) در معرفی امام ، “علمِ امام معصوم ع” را جزء مهمترین شاخصِ امامت بیان می دارند.
تاریخ سراغ ندارد از اینکه کسی از اهل بیت (ع) سوالی بپرسند و آنها جوابی نداشته باشند یا جوابشان مورد مخالفت قرار گرفته باشد. موافق و مخالف بر این مطلب اذعان کردهاند.
وی با اشاره به علم امام رضا(ع) و نقل قولی از امام علی (ع) عنوان کرد: در بین ائمه اطهار تنها امیر المومنین علی (ع) هستند که گفتهاند: سَلُونی قبلَ اَن تَفقِدُونی. از من بپرسید پیش از آنکه از میان شما بروم و بعد از امیرالمومنین(ع) هیچ امامی این موضوع را مطرح نکرده مگر امام رضا(ع) که با اعلام گفتوگو با تمام مخالفان و تردیدکنندگان ، حقانیت خود را ثابت کرده و هیچگاه هم مغلوب نشدند. حتی در مناظرهای که مامون ترتیب داده بود امام ساعتها به مناظره با یهودیان، مسیحیان و… پرداخت و با وقار و عظمت خاصی همه آنها را مغلوب و مُجاب کردند.
استاد حوزه با اشاره به اِشراف امام رضا(ع) به مسائل گفت: با تمام امامان پیش از امام رضا (ع) برخورد فیزیکی انجام شد اما مامون که زیرکترین و دانشمندترین خلیفه عباسی بود فهمید که برخورد فیزیکی تأثیر معکوس دارد از این رو نقشه کشید تا با پیشنهاد ولایت عهدی ، اهداف مهمی را پیگیری کند. از جمله ی این اهداف می توان به موارد زیر اشاره کرد:
_زیر نظر گرفتن امام و تحرکات احتمالی ایشان.
_اثبات اینکه امامان شیعه آنگونه که نشان میدهند بی توجه به دنیا نیستند.و در صورت فراهم شدن شرایط ، ولایت عهدی را قبول میکنند.
_مشروع نشان دادن اقدامات حکومت مرکزی با این ادعاء که اقدامات مذکور مورد تأیید امام شیعیان می باشد.
وی ادامه داد: اما امام رضا(ع) با مهندسی معکوس، نقشه های مأمون را نقش بر آب کردند. و از همان شروع هجرت از مدینه تا خراسان ، به جهاد تبیین پرداختند و حتی موقع وداع با مردم مدینه فرمودند: مرا طوری بدرقه کنید که گویی دیگر برنمیگردم و همچنین وقتی بعضی از شیعیان ، ولایتعهدی را به ایشان تبریک می گفتند ، امام (ع) در جواب ایشان بیان می کردند که این مساله فرجام نیکی نخواهد داشت. همچنین با قبول نکردن دخالت در عزل و نصبها به مأمون فهماندند که مقابله ی نرم با ایشان فایدهای ندارد.
آخِر الامر مأمون علی رغم ذکاوت و هوش وافرش ، تصمیم به حذف فیزیکی امام گرفت.و مانند پدرانش ایشان را شهید کردند.
