• امروز : چهارشنبه, ۲۶ آذر , ۱۴۰۴
  • برابر با : Wednesday - 17 December - 2025
بازخوانی/ به بهانه فرارسیدن سالروز شهادت هفتمین ستاره آسمان ولایت و امامت؛

امامی که هم کاظم بود و هم باب الحوائج/ ماجرای تعدد زندان ها و زندانبانان مرید!

  • کد خبر : 57181
  • ۲۷ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۰:۵۸
امامی که هم کاظم بود و هم باب الحوائج/ ماجرای تعدد زندان ها و زندانبانان مرید!
امام کاظم(ع) همچون پدر خود دارای صلابت بود و علی‌رغم اینکه بیشتر عمر خود را در زندان گذراند اما به خاطر گره گشایی از حاجت مسلمانان به باب الحوائج مشهور گشت.

گروه دین و مذهب آناج: کاظم آل محمد صلی الله علیه و آله ، ستاره ای دیگر از منظومه الهی است که درخشش وجودی اش، انعکاس فضیلت های همه نیک سیرتان تاریخ به شمار می آید وسجده های طولانی و چشمان بارانی اش، از عشقی پایدار و ایمانی عمیق به ساحت قدس ربوبی حکایت می کند.

خاندان و تبار

عترت رسول اللّه صلی الله علیه و آله ، از اصیل ترین و شناخته ترین نَسَب ها و دودمان، واز نسل پیامبران پیشین هستند. پدر امام کاظم علیه السلام ، حضرت امام جعفر صادق علیه السلام ، مؤسس دانشگاه جعفری و نشردهنده فقه اصیل اسلام و احیاکننده دین بود؛ همان کسی که مظهر علم و فضیلت، زهد و تقوا و صاحب مقامات معنوی شگفت انگیزی به شمار می آمد. او خون حسین علیه السلام را در رگ ها داشت و از همه فرصت ها و امکانات زمان بهره گرفت تا فقه جعفری مدوّن گشت.

مادر

مادر امام هفتم علیه السلام ، حُمَیده اندلسی است؛ کنیزی که برخی او را رومی الاصل دانسته اند. او زنی پاک، مومن و پاکدامن بود. در شأن او همین بس که با وجود آن همه زنان آزاد و آن همه دختران از خانواده های اشراف، حتی از خاندان هاشمی و علوی، امام باقر علیه السلام به وی روی آورد و او را به همسری امام بعد از خود برگزید. در توصیف او روایت شده که در دوران بردگی، فرشتگان خدا از او حراست می کردند. حمیده بعدها به درجه ای ارزش مند و تعالی رسید که او را فقیه و عالمه خوانده اند. امام صادق علیه السلام درباره وی فرمودند: «حمیده، مانند طلای ناب از آلودگی ها پاک بود. ملائک خداوند از او حراست می کردند تا به همسری من درآمد و این به علت احترام من و امام بعد از من در نزد خدا بود».

فلسفه نام موسی علیه السلام

امام هفتم علیه السلام را موسی نام نهادند؛ نامی که از پیش در لوح فاطمه علیهاالسلام آمده و در تداوم معرفی امامان و خلفای پس از رسول اللّه صلی الله علیه و آله مطرح شده بود. امام صادق علیه السلام در اجرا و رعایت حکم خدا در تداوم امامت بعد از خود، این نام را برای آن حضرت برگزید.

در خاندان رسول اللّه صلی الله علیه و آله ، نام موسی بی سابقه و برای اولین بار بود. شاید این نام یادآوری خاطره حضرت موسی علیه السلام و مجاهدت های آن حضرت در مبارزه با فرعون و بت شکنی هایش در عصر طاغوت زمان باشد. شاید خدامی خواست در نسل رسول گرامی اسلام نیز نمادی از مقاومت موسای پیامبررا عرضه کند؛ که او با فرعون مصر در افتاد و این با فرعون بنی عباس، یعنی هارون.

القاب حضرت موسی بن جعفر علیه السلام

امام هفتم علیه السلام را القاب متعددی است که هر کدام به ویژگی ای از آن حضرت اشاره دارد. در این جا به ذکر چند نمونه از آن ها بسنده می کنیم.

1. کاظم: او را کاظم علیه السلام خوانده اند، به دلیل فروخوردن خشمش، به خاطر توفانی بودن و در عین حال دم برنیاوردنش، به سبب تحمل آزارش در راه رضای خدا.

2. باب الحوائج: او باب الحوائج است؛ یعنی دروازه و مرجع حاجات و برآورنده حاجات یا واسطه آن ها. باور مردم این بوده و هست که اگر مردی را حاجت ونیازی باشد و به درگاه او روی آورد و اورا واسطه قرار دهد، خدا به احترام او حاجتش را برمی آورد و رفع درماندگی اش می کند.

3. عالم: به معنای آگاه و دانا، که درباره علم او سخن های بسیاری بوده و هست.

4. صابر: به معنای پایدار و مقاوم در برابر سختی ها و فشارها.

زمامداران عصر حضرت کاظم علیه السلام

حضرت موسی بن جعفر علیه السلام ، پس از پدر 35 سال بر مردم امامت نمود و این دوره، با زمامداری غاصبانه چهار تن از بنی عباس مصادف بود: ده سال اول دوران امامت آن حضرت در عصر منصور گذشت. او عصبی ترین دشمنان خاندان علی علیه السلام و در کینه و حسادت به آن بزرگواران بی مانند بود. ده سال دیگر را در عصر مهدی گذراند. سخت گیری های مهدی چون منصور موذیانه نبود، ولی در عین حال اهانت هایی به حضرت روا می داشت. یک سال را در عصر هادی گذراند و درآن دوره برای امام، زندانی اندک و محدودی پیش آمد و بعد حضرت آزاد شد. چهارده سال را هم در عصر هارون سپری کرد که دوره ای بسیار سخت و جانکاه بود و اغلب در زجر و حبس و شکنجه، آن هم در موقعیتی بسیار دشوار بود و سرانجام هم در زندان هارون، مسموم گشت وبه شهادت رسید.

زندان های متعدد

امام کاظم علیه السلام در زندان های متعددی به سر برد. راز این مطلب این بود که در هر زندانی که امام را می بردند، بعد از مدتی، زندانبان، مُرید حضرت می شد. ابتدا امام را به زندان بصره بردند که نوه منصور دوانیقی والی آن بود. پس از مدتی خود این شخص مرید حضرت شد و به هارون نوشت: دستور بده که او را از من تحویل بگیرند و گرنه خودم او را آزاد می کنم. من نمی توانم چنین مردی را به عنوان زندانی نزد خود نگه دارم. امام را به زندان بغداد آوردند و تحویل فضل بن ربیع دادند. او هم بعد از مدتی وضع امام را تغییر داد و به آن حضرت علاقه مند شد. هارون، دوباره امام را از او گرفت و تحویل فضل بن یحیی برمکی داد. فضل نیز پس از مدتی با امام همین طور رفتار کرد که هارون را بسیار خشمناک ساخت. بعد پدر فضل یعنی یحیی برمکی برای جبران کوتاهی پسرش، به بغداد رفت و امام را از پسرش تحویل گرفت و به زندانبان دیگری به نام سِندی بن شاهِک سپرد که می گویند مسلمان نبوده است. به هر حال، در زندان او، امام دیگر رنگ آسایش ندید و در همان جا به شهادت رسید.

جوّ غریبانه

امام هفتم حضرت امام موسی کاظم علیه السلام درشرایط غریبانه ای به شهادت رسید. هارون در حضور عده ای جلسه ای ترتیب داد و در آن اعلام داشت امام بیمار است و اگر از دنیا رفت، ربطی به دولت ندارد. از گروهی خواستند گواهی دهند که امام در زندان در حال رفاه و آسایش بوده و اثر زخمی بر بدن ندارد. ظاهر قضیه درست بود و آثار زخم مشهودی در بدن امام نبود. آن حضرت علیه السلام برای این که دشمن را از تبرئه شدن به درآورد، کف دست خود را به عنوان علامت زهر نشان داد و به مردم اعلام کرد که مسمومش نموده اند و فرمود: من به وسیله نُه دانه خرمای زهرآلود مسموم شده ام، فردا بدنم کبود می شود و پس فردا از دنیا می روم؛ منتظرجنازه ام باشید. هم چنین امام علیه السلام به خدمتکارش، مُسَیّب فرمود که جنازه ام را در محلی که معروف به مقابر قریش است ببر و در آن جا به خاک بسپار.

انتهای پیام/

لینک کوتاه : https://anaj.ir/?p=57181
  • نویسنده : امامی که هم کاظم بود و هم باب الحوائج

ثبت دیدگاه

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.