گروه ترکیه و قفقاز آناج؛ در توصیف موقعیت کنونی حزب حاکم ترکیه باید گفت، اردوغان در موقعیتی قرار گرفته که ظاهراً باید برای انجام هر اقدامی، از شریک خود باغچلی اجازه بگیرد.
البته این فقط شامل مسائل داخلی نمیشود و حوزه برونمرزی و تصمیمات مرتبط با سیاست خارجی ترکیه را نیز در بر گرفته است.
به عبارتی روشن، گرفتار شدن حزب عدالت و توسعه در چنگال گفتمان ملیگرایی ترکی، یکی از مشکلات جدی این حزب در سالیان اخیر است که بر اهداف و آرمانهای فکری و دموکراتیک اولیه سایه انداخته و تبعات داخلی و خارجی فراوانی به دنبال آورده است.
آیا میتوان تاوان تمام اشتباهات و تندرویهای فعلی رجب طیب اردوغان و حزب وی را بر گردن ملیگرایانی انداخت که با دولت شریک شدهاند؟
از سال 2014 میلادی و از زمانی که حزب عدالت و توسعه دچار کاهش مشهود آراء شده و برای تشکیل دولت دست به دامن دولت باغچلی و حزب حرکت ملی شد، تقویت گفتمان ملیگرایی ترکی و ترویج گفتمان نژادپرستانه در سیاستهای حزب عدالت و توسعه، ملموستر شده است.
اما نمیتوان گفت همه اظهارات و اقدامات تند اردوغان، صرفاً به خاطر همنشینی با باغچلی است.
چراکه واقعیت این است که اردوغان، پیش از این نیز در حمله به مخالفین و استفاده از عبارات تند و خشونتآمیز و انگ زدن و اتیکت زدن به منتقدین، ید طولانی داشت.
مسئله این است که حالا، نهتنها پای گونهای از تأثیرگذاری ادبیات سیاسی و رفتار و مشی حزبی در میان است، بلکه عملاً شاهد گروکشی هستیم و اردوغان برای سر پا نگه داشتن حزب خود و از دست ندادن حمایت ملیگرایان، ناچار است در همه حوزهها، به گفتمانی رو بیاورد که پیش از این در تاریخ حزب عدالت و توسعه سابقه داشته است.
حتی در حوزههای برونمرزی نیز، عملاً شاهد چنین رفتاری هستیم.
به عنوان مثال، در ماجرای شرق مدیترانه، حضور همزمان اردوغان و باغچلی در شهر متروکه مرعش در منطقه ترکنشین قبرس و اصرار اردوغان مبنی بر ضرورت تشکیل دولت مستقل برای ترکهای قبرس، موضوعی بود که انتقادات تند اتحادیه اروپا را به دنبال آورد.
در مورد حواشی سفر اردوغان به باکو نیز، شاهد آن بودیم که گفتمان ملیگرایی ترکی، در اوج کجسلیقگی، زمینه آن را فراهم کرد که اردوغان و علیاف، حال و هوایی را بر جشن پیروزی حاکم کنند که اساساً ربطی به مردم جمهوری آذربایجان نداشت.
در این مراسم، به جای سرودهای حماسی ارتش آذربایجان، سرود حماسی مهتر نواخته شد که یکی از مارشهای مشهور سپاه عثمانی است و استفاده از این مارش سنتی و تاریخی، دقیقاً به معنی تحریک عواطف نژادپرستانه ترکی و قلمروگشاییهای عثمانی است و اردوغان نیز شعری خواند که توجه به جوانب حساس حسن همجواری، تمامیت ارضی همسایگان و مسائلی از این دست، در آن نادیده گرفته شده بود.
امتزاج حزب عدالت و توسعه با حزب حرکت ملی، به نفع دولت باغچلی تمام شده است. چرا که نهتنها هیچ تغییری در شناسنامه سیاسی حزب او به وجود نیامده، بلکه توانسته در سایه این ائتلاف، با آراء اندک، خواستههای خود را بر دولت، تحمیل کند.
حزب حرکت ملی تا دیروز و پیش از ائتلاف با آکپارتی، یک حزب راست افراطی مدافع گفتمان ناسیونالیسم افراطی در سطح نژادپرستانه بود و اعتقادی به دموکراسی، حقوق همسان شهروندی و توجه به تنوع و تکثر قومی و مذهبی نداشت و امروز نیز چنین است.
اما حزب عدالت و توسعه که تا دیروز و پیش از شراکت با ملیگرایان، منادی دولت حقوق محور، حقوق همسان شهروندی و توجه به اقلیتهایی همچون کردها و علویان و توسعه سیاسی بود، حالا تبدیل به حزبی شده که جز استفاده از قدرت نظامی، ترویج گفتمان ملیگرایی ترکی و به حاشیه راندن مخالفین با اتیکتهایی همچون خائن، راهکار دیگری ندارد.
در نتیجه بدون تردید، بخشی از خطاها و تندرویهای فعلی حزب عدالت و توسعه که نسبتی با مبدأ و هویت آغازین آکپارتی ندارد، حاصل همکاری با دولت باغچلی است و در تداوم این ائتلاف شاهد اقدامات جنجالی دیگری از سوی اردوغان و حزب عدالت و توسعه خواهیم بود.
انتهای پیام/
