آناج-گروه ترکیه و قفقاز؛ این روزها ظاهراً کلانشهر 14 میلیون نفری استانبول به مهمترین نقطه تمرکز سیاسی حزب عدالت و توسعه تبدیل شده و با احداث کانال استانبول، این شهر، در معادلات سیاسی ترکیه و اروپا اهمیت راهبردی بیشتری پیدا خواهد کرد.
رجب طیب اردوغان رهبر حزب عدالت و توسعه و رئیسجمهور ترکیه، دیروز در مراسم افتتاح برج غولپیکر چاملیجا اعلام کرد: «پروژههای کلانی را اجرا کردیم و اقداماتی همچون تغییر کاربری ایاصوفیا، احداث مسجد تقسیم و افتتاح برج چاملیجا نقاط عطف مهمی در تاریخ کشور ماست. حالا نوبت تأسیس یک گذرگاه جدید برای اتصال دریای سیاه و مرمه و مدیترانه است و ما نام آن را کانال استانبول گذاشتهایم. صرف نظر اینکه دیگران خوششان بیاید یا نه، در ماه آتی میلادی، کلان پروژه احداث گذرگاه استانبول آغاز خواهد شد.»
سخنان اردوغان، یک نقطه عطف مهم بود که نشان میدهد اگر او تا چند ماه پیش در این مورد تردید و دودلی داشت، حالا تمام تردیدها پایان یافته و میخواهد به هر قیمتی، این پروژه را به انجام برساند.
کانال استانبول، رینگ جدید دولت و مخالفین
جدل و ستیز بین دولت و احزاب مخالف در ترکیه پایان ندارد و حال و هوای ترکیه طوری است که گویی قرار است هر روز در این کشور، انتخابات برگزار شود.
اغراقآمیز نیست اگر گفته شود چند و چون رویارویی دو ائتلاف حاکمیت و اپوزیسیون یعنی ائتلاف جمهور (اردوغان – باغچلی) و ائتلاف ملت(قلیچدار اوغلو – آکشنر)، شبیه یک مشتبازی سریع و مداوم است. البته جریانات سیاسی دیگر و رهبرانی همچون مدحت سنجار، علی باباجان، احمد داوود اوغلو و تا حدودی تمل کاراملا اوغلو نیز در این نزاع سیاسی، سهم دارند.
این سخنان اردوغان در حالی بیان شده که تأسیس کانال استانبول، منتقدین داخلی فراوانی دارد و مهمترین دلایل آنها در بیان مخالفت، عبارتاند از:
1.کارشناسان سیاسی معتقدند که این پروژه، نه یک نیاز اقتصادی برای امروز و فردای ترکیه، بلکه ابزاری برای جلب توجه حزبی و اجتماعی و ایجاد یک کانون رانت زای بزرگ برای خاصهبخشی و ثروت افزایی مقربین حزب عدالت و توسعه و حزب حرکت ملی است.
2.گروهی دیگر از کارشناسان، معتقدند که تأسیس این کانال، به معنی از بین بردن دهها کیلومترمربع جغرافیای آبی و تبدیل آن به سازههای بتنی و همچنین از بین بردن دهها جزیره کوچک و بزرگ است و چنین اقدامی به شدت به محیط زیست لطمه میزند.
3.منتقدین دیگری معتقدند که دولت برآمده از حزب عدالت و توسعه، اهل نظارت و حسابرسی نیست و به روال دیگر پروژهها، ریخت و پاش و اسراف فراوانی صورت خواهد گرفت.
4.برخی از تحلیل گران سیاسی و کارشناسان حقوقی نیز معتقدند که این اقدام اردوغان، میتواند در مورد رژیم دریایی و حقوقی تردد کشتیهای باری و نظامی از دریای سیاه به مدیترانه و بلعکس، واکنشهای پیشبینی نشده و مشکلات غیرمترقبهای به دنبال بیاورد.
5.برخی از رسانههای ترکیه اعلام کردهاند که خانواده امیر قطر و به ویژه ملکه موزه مادر امیر قطر، دهها هکتار از اراضی اطراف محل تأسیس گذرگاه استانبول را خریداری کرده و در آیندهای نزدیک، ارزش این اراضی 10 برابر خواهد شد. همین نکته در مورد برات آلبایراک داماد ارشد اردوغان هم صدق میکند. او نیز یکی از افرادی است که به محض خبردار شدن از اهمیت تأسیس کانال استانبول، در آن مناطق، دهها هکتار زمین خریده است.
توفیق گُکسو شهردار اسنلر و نماینده ارشد آکپارتی در شورای شهر استانبول، دیشب در یک برنامه تلویزیونی زنده در سی.ان.ان ترک، به ادعاهای مخالفین پاسخ داده و اعلام کرد که اکرم امام اوغلو شهردار استانبول و سیاستمدار حزب جمهوری خلق، به طرز بیسابقهای استانبول را بدهکار کرده و نظرات او در مورد کانال استانبول، کارشناسی نیست.
از مساجد تا برج
اردوغان دیروز برج مخابراتی – تلویزیونی بلندی به نام برج چاملیجای استانبول را افتتاح کرد که از بسیاری مناطق این شهر، دیده میشود.
برج 365 متری چاملیجا به قول اردوغان، بلندترین برج اروپا است و در کنار بناهایی همچون مسجد ایاصوفیه، مسجد تقسیم و فرودگاه استانبول، به یکی از مهمترین نمادها و سمبلهای استانبول تبدیل شده است.
افتتاح برج چاملیجا به عنوان یک اثر دیدنی و جنجالی در حالی صورت گرفته که اقتصاد ترکیه حال و روز خوشی ندارد و با توجه به افزایش شدید نرخ مواد غذایی و کالاهای اساسی، رکود ناشی از شیوع گسترده کرونا و بیکاری چند میلیون جوان جویای کار، اقدامات عمرانی حزب عدالت و توسعه از سوی منتقدین و مخالفین، به چالش کشیده شده است.
تز تلفیقی اردوغان و باغچلی در استانبول
مروری اجمالی بر خبرهای چند روز گذشته رسانههای ترکیه نشان میدهد که رجب طیب اردوغان و حزب عدالت و توسعه، تمام توان خود را بر روی استانبول متمرکز کرده و به دنبال اقدامات حماسی و نمادین در این شهر هستند و در گفتمان سیاسی اردوغان – باغچلی، استانبول به مهمترین محمل تز تلفیقی اسلامگرایی – ملیگرایی تبدیل شده که در آن، تداعی مداوم فتح استانبول توسط سلطان محمد فاتح عثمانی و افتتاح پروژههای بزرگ، به ابزاری برای قدرتنمایی ائتلاف جمهور تبدیل شده است.
اگر تا دیروز، یکی از اصلیترین بنیادهای ملیگرایی ترکی، توجه به آرمانها و نقش تاریخی مصطفی کمال آتاتورک بود، حالا به جای آن، در رویکردهای حزب عدالت و توسعه و حزب حرکت ملی، ترکیه قدرتمند و توجه به تاریخ ترکیه، از مجرای توجه به اعتبار تاریخی سلجوقیان و عثمانیان میگذرد و توجه به مفهوم تاریخی قدرت ترکها در جهان ترک، آن قدر نزد اردوغان و باغچلی اهمیت یافته که جای چندانی برای نظرات و نقش آتاتورک باقی نمانده و استانبول نیز محل قدرتنمایی این نسخه تلفیقی جدید از ترکیب اسلامگرایی و ملیگرایی به سبک اردوغان و باغچلی است.
میتوان گفت، کلانشهر 14 میلیون نفری استانبول به مهمترین نقطه تمرکز سیاسی آکپارتی تبدیل شده و با احداث کانال استانبول، این شهر، در معادلات سیاسی ترکیه و اروپا اهمیت راهبردی بیشتری پیدا خواهد کرد.
به عبارتی دیگر، اردوغان و حزب او، تمام توان خود را بر روی استانبول متمرکز کرده و به دنبال اقدامات حماسی و نمادین در این شهر هستند و در گفتمان سیاسی اردوغان – باغچلی، استانبول به مهمترین محمل تز تلفیقی اسلامگرایی – ملیگرایی تبدیل شده که در آن، تداعی مداوم فتح استانبول توسط سلطان محمد فاتح عثمانی و افتتاح پروژههای بزرگ، ابزار قدرتنمایی ائتلاف جمهور در برابر مخالفین است.
استانبول، شهر پول و قدرت
اگرچه آنکارا پایتخت رسمی ترکیه است، اما بدون تردید، پایتخت اقتصادی و فرهنگی ترکیه، همان استانبول گران، شلوغ و پر سر و صدا است که تجار سرمایه خود را به آنجا بردهاند و احزاب سیاسی ترکیه توان خود را صرف آن میکنند که از این شهر مهم، دلبری کنند و رای بگیرند.
در شهر مهاجرپذیر و شلوغ استانبول، صدها میلیارد دلار سرمایه در گردش است. اغلب شرکتها و کارخانههای بزرگ ترکیه در استانبول هستند و بورس استانبول و اوراق بهادار این شهر، بخش مهمی از سرمایه کشور را در اختیار دارد. استانبول همچنین اصلیترین کانون توریسم یا گردشگری ترکیه، محل تحصیل دهها هزار دانشجوی خارجی و دروازه مهم آسیا به اروپا است.
در سال 1920 میلادی، مردم استانبول در مجلس ترکیه، تنها 12 کرسی داشتند. اما این تعداد، یکصد سال بعد و در شرایط کنونی به 98 کرسی رسیده و از مجموع 600 کرسی پارلمان، تقریباً یک ششم آن، در اختیار نمایندگان استانبول است.
استانبول، جولانگاه سرویسهای اطلاعاتی
نهتنها در دوران جمهوری ترکیه، بلکه در دوران عثمانی هم، استانبول همواره شهر جواسیس و به قول قدیمیها «شهر مأموران خفیه» بوده است. چراکه موقعیت جغرافیایی این شهر و قرار گرفتن آن بر سر راه آسیا به اروپا و دریا پایه بودن آن، موجب شده که سرویسهای اطلاعاتی بسیاری از کشورهای جهان، در این شهر بزرگ، همواره در حال رصد اطلاعاتی باشند.
اگرچه الزاماً حضور آن همه مأمور اطلاعاتی کشورهای مختلف در استانبول، تهدید مستقیمی علیه خود دولت ترکیه نیست، اما به هر حال، کل جریانات سیاسی قانونی و غیرقانونی، رقیب، مخالف، منتقد، دوست و دشمن، در این شهر اقامت دارند و برای دولت مهم است که در این شهر، پایگاه و جایگاه درست و حسابی داشته باشد.
اما حالا چنین به نظر میرسد که دولت، نه در رصد تهدیدات خارجی، بلکه در مدیریت داخلی شهر، مشکلاتی داشته و بخش مهمی از نفوذ خود را از دست داده است.
از سکوی پرش تا رینگ شکست
رجب طیب اردوغان، از افرادی بود که در شاخه جوانان حزب اسلامگرای رفاه، خیلی زود چشم مرحوم اربکان را گرفت و مراتب رشد و سلسلهمراتب ارتقای سیاسی و حزبی او در استانبول، از شاخه جوانان تا رسیدن به پست شهرداری استانبول، مهمترین نقطه دوران جوانی و آغاز میانسالی اردوغان بود و از همین جا توانست رفته رفته با کمک افرادی همچون عبدالله گل، بلنت آرنچ و دیگران، از استاد پیر خود جدا شده و حزب عدالت و توسعه را تأسیس کند و پس از مدتی کوتاه، به پست نخستوزیری برسد.
به عبارتی دیگر، تا چند سال پیش، استانبول مهمترین سکوی پرش اردوغان بود، اما در جریان انتخابات محلی، این کلانشهر به رینگ شکست اردوغان و شریک او تبدیل شد و حالا ائتلاف جمهور در جستجوی راهی برای جبران این شکست است.
یکی از مهمترین دلایل شکست نامزد مورد حمایت حزب عدالت و توسعه در استانبول، فاکتور مهم رأی کردها بود که در عین حال، یکی از فاکتورهای اجتماعی – سیاسی مهم استانبول است.
اگرچه استانبول بزرگ و پرجمعیت، از هر استان ترکیه، مهاجر پذیرفته است، اما در جریان جنگهای مسلحانه طولانی بین پ.ک.ک و ارتش ترکیه از سال 1986 تا 1997 میلادی، بیش از 3 هزار روستای مناطق کردنشین جنوب و جنوب شرق ترکیه تخلیه شده و صدها هزار نفر از کردها از شهر و روستاهای مختلف به استانبول رفتند.
در نتیجه در حال حاضر، جمعیت کردهای ساکن استانبول بین 2 تا 2 و نیم میلیون نفر است و بخش قابل توجهی از این جمعیت، تحت تأثیر افکار اوجالان و سران پ.ک.ک است و به دنبال ساخت و پاخت سران پ.ک.ک با کمالیستها، کردها به نامزد رقیب بن علی ییلدرم رأی دادند.
همین مسئله موجب آن شد که اردوغان، برای نخستین بار در تاریخ حزب عدالت و توسعه، قلعه مهم استانبول را از دست دهد و اکرم امام اوغلو نامزد مورد حمایت حزب جمهوری خلق، شهردار این شهر شود.
از روزی که امام اوغلو شهردار استانبول شده، موازنات رقابت سیاسی و حزبی در ترکیه به شکل آشکاری تغییر یافته و نظرسنجیهای اخیر، حاکی از آن است که علاوه بر امام اوغلوی شهردار استانبول، رفیق و همحزبی او یعنی منصور یواش شهردار آنکارا نیز، با فاصلهای قابل توجه از اردوغان سبقت گرفتهاند و در صورتی که انتخابات برگزار شود و این افراد به عنوان رقیب به میدان بیایند، میتوانند اردوغان را از صحنه قدرت، کنار بزنند.
تحلیل تابلوی سیاسی – اجتماعی استانبول، این واقعیت را اثبات میکند که اردوغان و باغچلی، در این کلانشهر مهم، متحمل شکست سیاسی – اجتماعی سنگینی شدهاند و سرنوشت و حیات و بقای سیاسی این دو رهبر، ارتباط مستقیمی با ذائقه سیاسی مردم استانبول دارد و کسی که استانبول را از دست دهد، ترکیه را نیز از دست خواهد داد.
با توجه به وضعیت کنونی رقابتها، اردوغان و شریک او باغچلی، به شدت به تقویت پایگاه اجتماعی خود در استانبول نیازمند هستند و باید کاری کنند که یک بار دیگر توجه مردم استانبول به سوی آنان جلب شود.
اما دستکم در شرایط فعلی، تاکتیکهای این دو سیاستمدار مهم ائتلاف جمهور، جواب لازم را نگرفته و تقویت گفتمان تلفیقی ملیگرایی – محافظهکاری، تنها بخشی از مردم استانبول را به سوی خود جلب کرده است.
انتهای پیام/
