آناج-گروه ترکیه و قفقاز؛ جنگ 44 روزه قرهباغ که با شکست کامل ارمنستان و غلبه بدون تشکیک آذربایجان همراه بود همچنان که انتظار میرفت در داخل ارمنستان زلزله سیاسی به همراه داشت و دولت این کشور در حالی که برای چند هفته شلوغی خیابان و تهدید به کودتا را از سر گذرانده بود نهایتاً برای تعیین تکلیف کشور به سمت یک انتخابات زودهنگام در تاریخ 20 ژوئن یعنی دقیقاً یک ماه دیگر حرکت کرد.
فرآیند منتج به این انتخابات چگونه بود و نتیجه محتمل آنچه خواهد بود و این نتیجه چه تأثیراتی را در آینده منطقه و خصوصاً در رابطه با جمهوری اسلامی خواهد داشت؟
آغاز بحران
نیکول پاشینیان در نتیجه اغتشاشات خیابانی در سال 2018 و با فشار سیاسی به دولت مستقر توانست که از شغل اصلی خود که یک روزنامهنگار سیاسی نویس بود به مقام نخستی وزیری ارتقا پیدا کند.
او چهرهای جدید در سپهر سیاسی ایروان بود و این نوید را به شهروندان ارمنی میداد که آنها را از لابیگری سیاسی بین پیرمردهایی که 30 سال است زمام امور را در این شور به دست دارند و مملکت را مبتلا به فساد و ناکارآمدی کردهاند نجات خواهد داد.
او تلاش کرد تا در غرب نیز خود را به عنوان یک قهرمان دموکراسی که به نفع غرب در برابر روسیه مقاومت کرده و در عین حال دموکراسی را در کشورش تقویت کرده است جلوه دهد.
او نخستین سفر رسمی خود را برای نخستین بار در تاریخ سیاسی این کشور به بروکسل انجام داد و با استفاده از دیاسپورای ارمنی در اروپا و آمریکا تلاش کرد تا حمایتهای بینالمللی را متوجه خود کند.
او فکر میکرد که با جلب حمایت بینالمللی از سوی غرب اولاً خود را در برابر کارشکنیهای محتمل جناح امنیتی – نظامی روسی گرا که هنوز هم توان قابل توجهی در بدنه سیاسی کشور داشت بیمه خواهد کرد و هم ثانیاً کشور را از هرگونه مداخله خارجی و جنگ محتمل در امان نگه داشته و یا امکان جلب کمکهای بینالمللی را به دست خواهد آورد و هم ثالثاً سرمایههای خارجی اروپایی را خصوصاً از سوی دیاسپورای ارمنی به ایروان جلب خواهد کرد.
پاشینیان مانند تمام سیاستمداران تازهکار در برنامههای خود دچار نوعی افراط شده و در حالی که دهنکجیهای قابل توجهی در برابر جناح مسکوی در ایروان انجام میداد رفتارهای ساختارشکنانهای که کاسه صبر 30 ساله باکو را سرریز میکرد از خود بروز داد.
این رفتارها به موازات اینکه جامعه و دولت آذربایجان را در برابر اشغالگرای 70 ساله ارمنستان تحریک میکرد همچنین درواقع این سیگنال را هم به باکو مخابره میکرد که دولت آذربایجان با سیاستمداری ناشی روبرو است و میتواند درد چند دههای خود را به علاجی برساند.
جنگ و شکست
در هفتههای منتهی به جنگ 44 روزه در قرهباغ بسیاری از تحلیلگران و ناظران مسائل قفقاز به این نتیجه رسیده بودند که باکو خود را در راستای آزادسازی سرزمینهای خود آماده کرده است و با چراغ سبزی که از سوی مسکو برای تأدیب عنصر غربگرا در ایروان به دست آورده است امکان حرکت و عملیات برای جمهوری آذربایجان فراهم شده است.
در نهایت جنگ فراگیر در 27 سپتامبر آغاز شده و با وجود فراز و نشیبهایی که از سر گذراند نهایتاً منجر به آزادسازی بخش عمدهای از منطقه قرهباغ و مناطق پیرامونی آن شده و در 9 نوامبر نهایتاً پاشینیان در حالی که بخش عمدهای از ارتش این کشور را از دست داده بود مجبور به امضا کردن سند شکست خود شد.
امضای این سند واکنش تند بخشی از مردم را به همراه داشت به طوری که تا چند روز خیابانهای ایروان شاهد اعتراضی گروهی از شهروندان ارمنی بود که تا اشغال ساختمان پارلمان نیز پیش رفت.
تبعات سیاسی شکست
پاشینیان پس از سکوتی چند روزه نهایتاً وارد تلاش برای کنترل شرایط سیاسی کشور شد و تلاش کرد تا شکست قرهباغ را متوجه ساختار فاسد ارتشی که یادگار جناح رقیب او بود و نیز تسلیحات ناکارآمد خریداری شده از آنها کند.
در حالی که او با اشاره به اینکه تنها 10 درصد از موشکهای اسکندر شلیک شده منفجر شدهاند تلاش میکرد تا از بار مسئولیت خود کم کند اما به یکباره فیتیله یک مسئله بغرنجتر را آتش زد؛ آن هم اینکه ارمنستان از موشکهای اسکندر در این جنگ استفاده کرده است و این مهمات کارآمدی لازم را نداشته است.
بسیاری از کارشناسان معتقدند که این اظهارات او را باید نتیجه ناشی گری او دانست که متوجه تبعات چنین سخنانی نبود.
این سخنان و برخی اظهارات دیگر او واکنش ارتش را به همراه داشت و ارتش او را دعوت به کنارهگیری از قدرت کرد که در رسانههای بینالمللی به مثابه پیش درآمد یک کودتا ارزیابی شد.
در این میان فضا برای مظلومنمایی و آغاز حمایتهای خیابانی دوباره از نخستوزیر فراهم آمد و پاشینیان توانست این اقدام ارتش را برای بسیج بدنه مردمی طرفدار خود استفاده کند.
نتیجه این وضعیت نیز باز اغتشاشات خیابانی چند هزار نفری مخالفان و طرفداران نخستوزیر بود.
در حالی که مخالفان او را مسئول ضربه به حیثیت ارمنستان میدانستند، طرفداران او این وضعیت را محصول بذرهای فساد و ناکارآمدی سنتیهای گذشته میدانستند.
انتخابات زودهنگام
در چنین وضعیتی پاشینیان برای بازگرداندن ثبات به کشور و درواقع با تحلیل درستی که از وضعیت کشور داشت برای تحکیم پایههای قدرت خود دست به اعلام انتخابات زودهنگام زد.
او اعلام کرد که از فرصت قانونی نخستوزیری باقیمانده خود صرفنظر کرده و حاضر است برای معلوم شدن وضعیت سیاسی کشور تن به یک انتخابات زودهنگام دهد.
این رفتار پاشینیان را باید رفتاری هوشمندانه ارزیابی کرد چراکه از سویی جناح مخالفان او در کوتاهمدت امکان بسیج کامل نیروهای خود را نخواهند داشت و از سوی دیگر او نیز در حالی که مردم از بازگشتن پیرمردهای مافیایی گذشته هراس دارند و رقیب جدیدی امکان ظهور در برابر او را پیدا نکرده رأی مردم را به دست خواهد آورد.
ضعف رقیب، بزرگترین نقطه قوت پاشینیان
نظرسنجیهای منتشر شده نشان میدهند که پاشینیان در روزهای پس از جنگ یعنی در بحرانیترین روزهای سیاسی خود باز هم در مقایسه با رقبای سیاسی خود وضعیت بهتری داشته است.
بر اساس یک نظرسنجی مردم ارمنستان در آن روزها در حالی که به کارکرد او نمره 2.8 (از 5 نمره) داده بودند اما به اصلیترین رقیب او در این انتخابات یعنی کوچاریان 2 و به سرکیسیان دیگر مخالف عمده او 1.7 دادهاند.
در آخرین نظرسنجیهای منتشر شده نیز او فاصل معناداری با رقبای خود دارد و در حالی که 32 درصد از مردم ارمنستان همچنان از او طرفداری میکنند تنها 6 درصد از مردم در کنار کوچاریان ایستادهاند.
با توجه به این وضعیت میتوان گفت که بزرگترین مزیت پاشینیان نه قوت خود که ضعف رقبای او است.
او تقریباً در همه اهداف خود شکست خورد. نه بسیج بینالمللی را توانست به نفع خود شکل دهد، نه کشور را از خطر جنگ در امان نگه داشت و نه سرمایه خارجی جذب کرد اما این همه او از اتهام فساد و مافیایی گری رهبران پیشین ارمنستان در امان است و همین بارقه امیدی در پی روی ملت ارمنستان برای تغییر میتواند به شمار آید.
به نظر میرسد او اگر حادثه غیرمترقبهای رخ ندهد پیروز صحنه انتخابات پیش رو خواهد شد و خواهد توانست بدون دردسر تا چند سال دیگر به رتق و فتق امور بپردازد.
اما آمدن او چه تأثیراتی را برای آینده ارمنستان میتواند رقم بزند؟
آینده محتمل
بیشک پاشینیان محتاطتر و دست به عصاتر از سالهای 2018 و 2019 خواهد بود. او برای تداوم حیات سیاسی خود بیش از پیش وابسته به روسیه شده است و اکنون نیز دِین فراوانی در برابر کرملین بر گردن خود حس میکند.
کرملین مانع کنش گری تند ارتش علیه او شده و در این هفتههای پایانی با دادن واکسنهای کرونا امکان اداره امور را برای او فراهم آورد.
همچنین با دادن وقت به او برای ملاقات با پوتین رأی بیطرفی مسکو در قبال دو طرف انتخابات را به جامعه ارمنستان اعلام کرد.
اما این به معنای عدول پاشینیان از صبغه غربگرایانه خود نخواهد بود. او در صورت پیروزی در انتخابات دیگر نیازی به همراهی با گرایشات نژادپرستانه و دیگرستیزانه جناح راست ناسیونالیست ارمنی نخواهد داشت. گرایشاتی که ارمنستان را در یک بنبست ژئوپلیتیک قرار داده و مانع از رشد اقتصاد آن شده است.
به احتمال قوی او این بار تلاش خواهد کرد تا مرزهای خود با ترکیه را بگشاید و به این طریق تحرک اقتصادی را در کشور افزایش دهد.
کاری که ترکیه نیز با آن همراهی خواهد کرد و برای تحرک اقتصادی استانهای شرقی این کشور نیز امری حیاتی است.
پاشینیان با دولت بایدن و مکرون رابطه خود را تقویت کرده و تلاش خواهد کرد تا بیمهری دوران ترامپ در حق خود را تأدیه کند و به این ترتیب به سمت ثبات در سیاست این کشور و ارتقا جایگاه ارمنستان در سیاست منطقه حرکت کند.
اما با این همه او باز هم نخستوزیری خواهد بود که در خانه خود امنیت ندارد و هر لحظه امکان کارشکنی از سوی جناحهای مخالف خود که هنوز نفوذ قابل توجهی در بدنه بوروکراتیک کشور دارند در مورد او وجود خواهد داشت و همین جنبه او اصلیترین مزیت او از نگاه جمهوری آذربایجان است.
انتهای پیام/
