به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «آناج»، یلدا در آذربایجان تنها یک جشن باستانی نبوده بلکه یک «مدرسه عاطفی» است. مدرسهای که مدرک آن، گرمتر شدن دلها و مستحکمتر شدن پیوندهای خونی است.
در این خطه از ایران زمین، بلندترین شب سال، بهانهای است ستودنی برای عملی کردن یکی از والاترین سفارشهای دینی و اخلاقی: «صله ارحام» و « پیوندهای خانوادگی». آیینی که در هیبت دورهمیهای پرشور، زیر کرسیهای منقش و در نور گرم فانوسهای قدیمی، جان میگیرد.
پرسشی اساسی: خانه چه کسی جمع شویم؟
حدود یک ماه پیش از یلدا، فضای خاصی بر خانوادههای آذری حاکم شده و برنامهریزیها آغاز میشود. مادر بزرگها و مادران، نقشه راه میکشند: «خانه چه کسی جمع شویم؟» این پرسش، کلیدی است. معمولاً خانه بزرگ خاندان، یعنی خانه پدربزرگ و مادربزرگ، به عنوان «قشلاق یلدا» انتخاب میشود. دلیلش روشن است؛ احترام به بزرگان و ایجاد فرصتی برای دیدن آنان توسط کوچکترها.
سفره یلدا، سفر صلح و رحمت
اما نکته ظریف اینجاست که دعوتها، تنها به نزدیکان محدود نمیشود. در فرهنگ اصیل آذری، «یاخین اولماق» (نزدیک شدن) مفهومی گسترده دارد. گاه حتی افراد دورتر فامیل که شاید در طول سال کمتر دیده شوند، با هدف زدودن غبار کدورتهای احتمالی و احیای رابطه، در اولویت دعوت قرار میگیرند.
حاج عزیز رضایی، یک پیشکسوت اهل میانه است که به خبرنگاران میگوید: «یلدا برای ما مثل عید فطر است. اگر کسی از فامیل، به هر دلیلی، از چشم ما افتاده باشد، شب یلدا بهترین وقت برای بخشیدن و فراموش کردن است. سفره یلدا، سفره صلح و رحمت است.»

آمادهسازی؛ از پختن تا چیدن، همه دستبهکار
روزهای منتهی به یلدا، خانمهای خانه در تکاپوی خاصی هستند. پختن شیرینیهای مخصوص مانند «کؤکه»، «نوقا»، و «باقلوا» به سبک آذری، بخشی از این آمادهسازیهاست. اما نماد اصلی، انار است. در تبریز و شهرهای آذربایجان شرقی، انتخاب انار با دقت فراوان انجام میشود؛ انار باید شیرین، دانهقرمز و پر باشد. همچنین، هندوانه نیز نشانه برکت و تندرستی است.
جوانترها مسؤولیت تزیین خانه، پهن کردن بهترین فرشها و به ویژه، چیدن «کرسی» را بر عهده دارند. کرسی، کانون اصلی مراسم یلدا در این منطقه است. لحاف بزرگ و منقش گلبختی، بر روی آن میافتد و همه، از کوچک تا بزرگ، دور آن جمع میشوند.
شب به یادماندنی؛ آدابی که پیوند میآفریند
با رسیدن مهمانان، مراسم آغاز میشود. پس از تعارف میوه و شیرینی، نوبت به شام مختصر و لذیذ میرسد. پس از صرف شام، کرسی مرکز ثقل میشود. اوج برنامه، «داستانگویی» است. پدربزرگها و مادربزرگها، حکایات کهن، خاطرات دوران جوانی و افسانههای محلی مانند «کوراوغلو» را روایت میکنند.
این لحظات، تنها یک سرگرمی نبوده بلکه انتقال سینهبهسینه فرهنگ، تاریخ و ارزشهای اخلاقی به نسل جدید است. در این میان، تنقلات یلدا دائماً در حال چرخش است: انار دانه شده، هندوانه، آجیل مشکلگشای مخصوص (معمولاً از هفت نوع خشکبار تشکیل میشود) و شیرینیهای خانگی.
صله ارحام در عمل؛ از توجه به سالمندان تا هدایای نمادین
صله ارحام در شب یلدا، شعار نیست. مریم محمودی، جامعهشناس به خبرگزاری فارس میگوید: «در این شب، همه نگاهها به سوی سالمندان و بزرگان خانواده است. احوالپرسی مفصلی از آنها به عمل میآید، مشکلاتشان پرسیده میشود و در جمع فامیل برای رفع آنها چارهاندیشی میشود. این کار، احساس ارزشمندی و تعلق خاطر عمیقی به سالمندان میدهد.»
همچنین، دادن هدیه، هرچند کوچک، مرسوم است. گاه یک جفت جوراب یا حتی یک سبد انار و هندوانه، به عنوان یادبود از سوی میزبان به مهمانان، به ویژه به افراد کمبضاعت تر فامیل داده میشود. این هدایا، نماد محبت و یادآوری پیوند است.

تهدیدها و امیدها؛ یلدا در دنیای مدرن
با این حال، کارشناسان هشدار میدهند که سبک زندگی مدرن و آپارتماننشینی، ممکن است بخشی از این آیینهای عمیق را تحت تأثیر قرار دهد. کرسی جای خود را به بخاری و شومینه داده و گاه برنامههای تلویزیونی، جای گفتوگوهای چهرهبهچهره را میگیرند.
اما خانوادههای بسیاری در آذربایجانشرقی، آگاهانه در برابر این موج ایستادهاند. ساسان علیزاده، یکی از جوانان اهل شبستر، میگوید: «ما در شبکههای اجتماعی گروه خانوادگی داریم اما توافق کردهایم که از اول آذر، صحبت درباره محل و نحوه برگزاری یلدا را شروع کنیم. هدف ما این است که حتی اگر خانه کوچک است، حتما دور هم جمع شویم. اصل، همان «بیر اولماق» (یکی بودن) است.»
آیینی که ریشه در انسانیت و احساس تعلق دارد
شب یلدا در آذربایجانشرقی، یک گالری زنده از میراث ناملموس ایران است. در این گالری، صله ارحام، مهمترین تابلو به شمار میرود. آیینی که ریشه در «انسانیت» و «احساس تعلق» دارد و در گذر زمان، نه تنها کمرنگ که به عنوان پناهگاهی در برابر آسیبهای جامعه صنعتی، پررنگتر شده است.
یلدای آذری، درس همبستگی، گذشت و احترام به ریشهها را در قالب یک جشن گرم خانوادگی به نسلها آموزش میدهد. به نظر میرسد حفظ و معرفی این آیین غنی، نه فقط یک وظیفه فرهنگی که یک نیاز اجتماعی است.
انتهای خبر/
