به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «آناج»، وقتی از «مادر» سخن میگوییم، فقط از یک انسان حرف نمیزنیم؛ از ستون نخستین خلقت،از قلبی که جهان بر آهنگ تپش آن بنا شده، از روحی که اگر خم شود، خانه فرو میریزد، خانواده پژمرده میشود و یک ملتی بیپشتوانه میماند.در کوچههای قدیمی ایران، در حیاطهای نمور و اتاقهایی با فرشهای کهنه،هنوز زنانی نشستهاند که جهان از اشکهایشان بیخبر است؛ زنانی که سالهاست صدای گریهشان را در سلیقه بیرحم زمان پنهان کردهاند.
مادران شهید محرابهایی که شبانه روشن میشوند
اگر روزی خواستی معنای واقعی «ایثار» را بفهمی، نیمهشب در گوشهای از خانههای ساده این سرزمین، لحظهای مکث کن.به ضجههایی گوش بده که در تاریکی جان میگیرد و تنها خدا مخاطب آن است.مادر چادرش را آرام روی شانهها میکشد،به سمت قابی میرود که سالهاست بوسههای خاموش بر آن نشسته، کنار عکس فرزندش مینشیند و سردترین بغض عالم را رها میکند؛ بغضی که سنگ را میلرزاند اما جهان بیخبر از کنار آن میگذرد.این صدا، صدای مادر است؛صدایی که نه برای تاریخ است و نه برای مردم،این صدا تنها به سوی آسمان پر میکشد.چشمهایش از گریه کمرنگ شده اما هنوز همان برق دوردست امید در روحش پیداست؛ امیدی که فقط یک مادر میفهمد و بس.هیچ رسانهای صدای این شکستنها را ضبط نکرده،اما همین ضجههاست که ملتی را سرپا نگه داشته؛ ملتی که فرزندانش برای دفاع از خاک و ایمان از دل مادران برخاستهاند.
مادران مفقودالاثر؛ صبری که زمان در برابرش زانو میزند
بعضی مادران سالهاست با هر صدای در،با هر قدم پشت خانه، با هر زنگ تلفن،دلشان میریزد:شاید اینبار او باشد…شاید این قدمها…شاید این تابوت بینام…پیرزنانی که هنوز عکس فرزند را زیر چادر پنهان میکنند، و در مراسم تشییع شهدای گمنام آرام جلو میآیند؛ نه برای گریه،برای «دیدن» برای یک نشانه، یک بوی آشنا، یک تکه نور:شاید یکی از این پرچمها بوی پسر او را بدهد…این انتظار، انتظار مادر است؛ انتظاری که نه زمان میشکند، نه سال، نه مرگ.در تاریخ اسلام، نام مادر که میآید…بیتردید نخستین نام، نام حضرت فاطمه زهرا(س) است؛ مادری که در عمر کوتاهی چنان کوهی از صبر، شرافت و کرامت را بر دوش کشید که تاریخ در برابر عظمتش تعظیم کرد.
او تنها مادر نبود؛ او پناه تمام مادرانی شد که قرنها بعد فرزندانشان را راهی سختترین میدانها کردند.وقتی حضرت زهرا (س) از دنیا رفت، زمین در سوگ فرو رفت، اما میراث او تربیت حسن (ع)، حسین (ع) و زینب (س) تا ابد الگوی مادران حقیقتجوی این سرزمین شد.مادران شهید ما که پسرانشان را به جبهه فرستادند، که در سکوت شب برایشان گریستند، که قاب عکس را به سینه فشردند، در حقیقت ادامهدهندگان راه زهرا(س) بودند؛ راهی که هر گامش با اشک معنا شد و هر اشکش ستون یک ملت شد.مرامنامه مادران در یک جمله خلاصه میشود: ایستادن، حتی وقتی جهان خم شده است.
مادر؛ حافظ فرهنگ، ایمان و هویت ایرانی
در فرهنگ ایرانی، «مادر» فقط یک نقش خانوادگی نیست؛او پایهگذار نخستین مدرسه انسان است.اولین لالاییها، اولین کلمات، اولین نمازها، اولین مفهوم وطن، غیرت، ایمان و انسانیت از دامن مادر آغاز میشود.اگر ایران هنوز ریشه دارد، اگر فرهنگش هنوز سرپا ایستاده، اگر در تلاطم جهانی هنوز هویت دارد، به خاطر مادرانی است که ستونهای این ملت را با اشک، عشق و صبر نگه داشتهاند.مشاهدات میدانی از مادران شهدا؛ واقعیتهایی که باید دیده شوندبراساس مشاهدات میدانی و گفتوگو با مادران شهدا در آیینهای اخیر تشییع پیکرهای مطهر، لایههایی از احساسات فروخورده، محرومیتهای پنهان و صبرهای استخوانسوزدر عمق زندگی این مادران جریان دارد.واقعیتهایی که کمتر وارد گفتمان رسانهای شده و باید با صدای بلندتر منعکس شود؛ تا جامعه بداند پشت هر لبخند لرزان یک مادر،چه دریایی از اندوه و چه آسمانی از ایمان نهفته است.
نقشی بیبدیل، ماندگار و غیرقابل جایگزین است. هیچ نهاد، مدرسه یا دانشگاهی نمیتواند جهانبینیای را که مادر در دل کودک مینشاند، تکرار کند یا بسازد.
مادر؛ آخرین پناهگاه انسان
مادر،آخرین جای امن جهان است؛ آخرین جایی که میتوان بدون ترس گریه کرد،بدون خجالت شکست خورد و بدون واهمه به آغوشی پناه برد که هنوز بوی رحمت خدا میدهد.ملتی که مادر دارد، چراغش خاموش نمیشود؛ هیچ دشمنی نمیتواند ریشهاش را بخشکاند.زیرا مادر، آخرین سنگر انسانیت است.
انتهای خبر/
