رحیم یوسفیاقدم در گفتگو با خبرنگار گروه اجتماعی پایگاه خبری تحلیلی «آناج» با اشاره به پژوهشهای انجام شده در خصوص سگهای بلاصاحب، اظهارداشت: تحقیقی با هدف بررسی موانع و ارائه راهکارهایی برای سازماندهی و مدیریت سگهای پرسهزن در شهر تبریز انجام شده است.
وی ادامه داد: در این پژوهش از دیدگاههای متخصصان بهره گرفتهایم و نظرات تمامی نهادها و سازمانهایی که بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم با مسئله سگهای بلاصاحب در ارتباطاند، گردآوری و تحلیل شده است.
این پژوهشگر اجتماعی گفت: نتایج نشان میدهد که موانع و چالشها در سطح بالایی قرار دارند. یکی از عوامل اصلی به تاریخ توسعه شهر بازمیگردد؛ اینکه از چه زمانی و چگونه تبریز با این پدیده درگیر شده است.
وی با بیان اینکه از سال ۱۳۸۵ تا ۱۴۰۲، وسعت شهر تبریز تقریباً دو برابر شده، جمعیت آن افزایش یافته و شهرکهای اقماری جدیدی شکل گرفتهاند، ادامه داد: این گسترش موجب شده زیست و زاد و ولد سگها در این مناطق آسانتر شود.
یوسفیاقدم افزود: شهرکهایی مانند کرکج، الوار و خاتونآباد که در گذشته روستا بودند، اکنون به محدوده شهری پیوستهاند و مسئله سگهای بلاصاحب در آنها بسیار حاد است.
وی خاطرنشان کرد: در روند توسعه شهری نیز مشاهده میشود که شهرسازی برنامهمحور نبوده و در این فرآیند توجه کافی به زیستبوم شهری و حیاتوحش، از جمله حیوانات، صورت نگرفته است.
این پژوهشگر اجتماعی تصریح کرد: موضوع دیگر، گرایشهای شورای شهر است. مسائل مربوط به مدیریت سگهای بلاصاحب بهطور فنی و کارشناسی بررسی نشده و تغییر دورههای شورا، تحت تأثیر گرایشهای سیاسی (اصلاحطلب یا اصولگرا)، موجب شده برخی موضوعات از جمله مسئله سگها به حاشیه رانده شود.
وی یادآور شد: از دیگر چالشهای جدی، سرعت بالای زاد و ولد سگهاست. بهطوری که یک سگ ماده میتواند طی هفت سال حدود ۷۶ هزار توله به دنیا آورد. این نرخ رشد جمعیت، مدیریت و کنترل این پدیده را بهمراتب دشوارتر میسازد.
یوسفیاقدم اذعان کرد: از محورهای بررسی در این پژوهش، نحوه اجرای «دستورالعمل ساماندهی و مدیریت سگهای بلاصاحب» است که از سوی وزارت کشور در سال ۱۴۰۱ ابلاغ شد و در همان سال در تبریز به اجرا درآمد. تبریز از نخستین شهرهایی بود که این دستورالعمل را اجرا کرد، با وجود آنکه خودِ دستورالعمل دارای نواقص و مشکلات متعددی بود.
وی یادآور شد: در زمان اجرا، آگاهی و تجربه کافی نسبت به چالشهای اجرایی وجود نداشت و بسیاری از مشکلات پس از آغاز اجرای طرح آشکار شد. به همین دلیل، در حال حاضر تدوین دستورالعملهای جدید در دستور کار قرار گرفته است.
این پژوهشگر اجتماعی با اشاره به اینکه برای نمونه، خلأهایی در زمینههایی همچون شیوه آمارگیری، نحوه مشارکت سازمانهای مردمنهاد (NGOها)، چگونگی انجام واکسیناسیون و فرآیند عقیمسازی وجود داشت، گفت: یکی از بزرگترین چالشهای اجرایی نیز به موضوع «رهاسازی سگها» مربوط میشد؛ اینکه پس از جمعآوری، در چه مناطقی باید رها شوند.
وی گفت: گروههای حامی حیوانات معتقد بودند محل رهاسازی باید همان نقطهای باشد که سگ از آنجا جمعآوری شده است، اما شهرداری با این دیدگاه موافق نبود و همین اختلاف نظر موجب بروز مشکلاتی در روند اجرای طرح شد.
انتهای خبر/
