به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «آناج»، میکائیل اسکندری در نشست بررسی ابعاد اجتماعی غدیر، به جنبههای تربیتی شخصیت حضرت علی (ع) اشاره کرد و او را الگوئی نمونه برای همه به ویژه پدران، دانست و اظهار کرد: حضرت دارای ویژگیهای خاص از جمله ایثار، نوعدوستی، قناعت و… بودند.
رئیس شورای هماهنگی تبلیغات آذربایجانشرقی گفت: خداوند متعال، حضرت علی (ع) را بهگونهای آفرید که مردم جامعه او را بهعنوان یک الگو و پدر برای خود بپذیرند. حتی در این مورد نیز پیامبر (ص) فرمودهاند که «ای علی، من و تو پدران این امت هستیم.»
وی با بیان اینکه حضرت علی (ع) نه تنها در نزد علمای شیعه، بلکه در میان علمای اهل سنت نیز دارای جایگاه خاصی است، اذعان کرد: برای مثال «حافظ گنجی»، یکی از علمای بنام شافعی نقل کرده است که «ابوطالب از خداوند در مورد نام حضرت علی (ع) کمک خواسته بود و از طریق هاتف غیبی، پاسخی با این عنوان دریافت کرد که «ما این نوزاد پاک را برای شما ویژه آفریدیم، نام او را علی بگذارید.»
اسکندری با اشاره به رفتار پدرانه حضرت علی (ع) نسبت به فقرا، روایتی از امام حسن (ع) و امام حسین (ع) پس از رحلت ایشان نقل کرد و گفت: پس از تشییع پیکر حضرت علی (ع)، امام حسن (ع) و امام حسین (ع) به خرابهای رسیدند که در آنجا پیرمردی بیمار بود و از نبودن حضرت علی (ع) که همیشه به یاری او میشتافت، مینالید؛ امام حسن (ع) و امام حسین (ع) به او گفتند، آن شخص که همیشه به کمک تو میآمد، پدرشان امام علی (ع) بوده است؛ پیرمرد نیز در پاسخ گفته بود که «در این دنیا هیچکس به فریاد ما نمیرسد، مگر یک نفر که به اینجا میآمد و در دهان من غذا می گذاشت، اما اکنون سه روز است که او به اینجا نیامده و من گرسنه و تشنه ماندهام.»
وی در ادامه نقل این روایت یادآور شد: فرزندان امام علی (ع) نیز فرموده بودند که «آیا او را میشناختی؟»، پیرمرد جواب داد «من کور هستم»؛ اما روزی از او پرسیدم «آقا اسم شما چیست؟» فرمود که «من بنده خدا هستم»؛ فرزندان امام علی (ع) پرسیده بودند که «آیا نشانهای از او بهخاطر داری؟»؛ پیرمرد جواب داده بود «هر گاه آن بزرگوار در خرابه ذکر خداوند را میگفت تمام سنگ و کلوخ و دیوار اینجا او را همراهی میکردند و خداوند را تسبیح میگفتند» در این موقع صدای گریه امام حسن (ع) بلند شد و فرمودند «او پدر ما امام علی (ع) بود که ما اکنون از تشیع جنازه او میآییم»، بیمار با شنیدن این خبر گریان شد و التماس کنان گفت «ای آقازادهها بر من منت بگذارید و مرا بر سر قبر او ببرید» فرزندان امام (ع) او را بر سر قبر امام (ع) بردند و پیرمرد آنقدر بر سر مزار امام (ع) گریه کرد تا جان از بدنش خارج شد.
انتهای خبر/
