به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «آناج»، امام خمینی (ره)، ارزشهای انسانی و قرآنی بر زمین مانده با شاخصه و مؤلفههایی همچون عدالتخواهی، فسادستیزی، سادهزیستی، دوری از کاخنشینی و تجملگرایی، همدردی با اقشار کمدرآمد، عدم سازش با طواغیت و مدیریت جهادی در راستای رضایت الهی را به عنوان یک مکتب و منظومه فکری جامع مطرح و آن را به مطالبه عمومی مردم ایران تبدیل کرد.
به بهانه فرارسیدن سالروز ارتحال معمار کبیر انقلاب اسلامی ایران، پای صحبت های روحالله رشیدی از پژوهشگران و فعالان فرهنگی تبریز، مسئول دفتر مطالعات فرهنگی جبهه انقلاب آذربایجان شرقی و عضو شورای اسلامی شهر تبریز نشستیم که از سال قبل سیر مطالعاتی اندیشههای حضرت امام را در تبریز برای جوانان دغدغهمند شروع کرده است؛ در ادامه باتفاق هم میخوانیم:
بازخوانی اندیشه امام خمینی (ره) اولین بار توسط رهبر انقلاب انجام گرفت
آناج: حضرتعالی از سال پیش سیر مطالعاتی اندیشههای حضرت امام(ره) را در تبریز برای جوانان دغدغهمند شروع کردهاید؛ لطفا ضمن تشریح فلسفه این حرکت، از لزوم آن نیز توضیحاتی محبت فرمایید؟
موضوع آشنایی با اندیشههای امام (ره) و منظومه نظری و عملی امام (ره) موضوع جدیدی نیست و بلافاصله بعد از رحلت امام (ره) در سال ۱۳۶۸ این موضوع مورد توجه قرار گرفت، اگر چه در زمان حیات ایشان، اندیشهها تبیین میشدند ولی جدیترین کارها بعد از رحلت ایشان صورت گرفت.
مهمترین متنی که بعد از رحلت امام (ره) در تشریح و تبیین منظومه نظری و عملی ایشان منتشر شده، مربوط به پیام رهبر انقلاب در سالگرد رحلت امام (ره) و در 14 خرداد 1369 میباشد.
رهبر انقلاب بهعنوان یکی از نزدیکترین افراد به امام (ره) و اندیشه ایشان، ارکان فکری امام (ره) را در قالب یک پیام مفصل تشریح کردند که به نام سیمای اسلام ناب محمدی منتشر شده است.
بازخوانی اندیشه امام (ره)، نخستینبار و به شکل جدی توسط رهبری آغاز شد و شاهد هم هستیم که پس از چند دهه بعد از رحلت امام (ره)، هر گاه خواستند در مورد مبانی انقلاب سخنی بگویند مستقیما از اندیشه های امام (ره) سخن گفتند.
بازخوانی موضوع جدید نیست
بازخوانی موضوع جدید نیست و یک سنت فرهنگی پسندیده و ضروری در فضای فکری انقلاب اسلامی محسوب میشود و ما هم به قدر وسع به این موضوع پرداختیم و البته میدانیم بعد از آغاز فعالیتهای فرهنگی هر حرکتی در فضای انقلاباسلامی ایجاد میشود.
اگر به ریشههای این انقلاب متصل نشود، حتما به بیراهه خواهد رفت و ما به این اعتقاد داشته و داریم و همیشه در کارهای فرهنگیمان بخشی از زمانمان را به اندیشههای امام (ره) گذاشتهایم.
برای اینکه این بازخوانی نظم داشته و قابل ارزیابی باشد، تمرکزمان را بر صحیفه نور به خصوص جلد 21 را در اولویت قرار دادیم که حاوی پیامهای یک سال آخر حیات امام (ره) میباشد.
امام (ره) در سال آخر حیات مادی خود به دنبال ارائه نظریه اسلام ناب محمدی/ اسلام آمریکایی است
اما منظومه فکری امام چه کارکردی دارد؟ ما در جلد 21 شاهد شکلگیری و سامان دادن یک نظریه اجتماعی در نگاه امام هستیم. ایشان کوشش میکند که در طول حیات خود، نظریه اجتماعی خود را منتظم کرده و عرضه بدارند.
این نظریه اسمش نظریه اسلام ناب محمدی/ اسلام آمریکایی است که یکی ناظر به هویت ما و دیگری ناظر به غیریت ماست. این نظریه به تبیین گسستها و مسائل ما میآید. یعنی میخواهیم مسائل فرهنگی اجتماعی و سیاسی خودمان را در سطح ملی و بینالمللی تبیین بکنیم و یا گسستها و تعارضها را تبیین بکنیم، ما در علوم انسانی راهی به جز اتکا به نظریهها نداریم.
ما معتقدیم که انقلاب اسلامی بهعنوان یک تغییر بزرگ فرهنگی اجتماعی و سیاسی پیامدهای بسیار مهمی در ساحت حیات اجتماعی سیاسی و فرهنگی و بین المللی مردم ایران و مردمان دیگر داشته است. وقتی این چنین تغییری در یک جامعهای اتفاق میافتد نمی تواند جدا از مبانی نظری باشد.
مبانی نظری انقلاب اسلامی نیز اندیشه توحیدی، قرآن و سیره اهلبیت است. ما اینها را در قالب نظریه اجتماعی حضرت امام (ره) در عصر خودمان ملاحظه می.کنیم.
یعنی ایشان تلاش کردند بعد از چند دهه تلاش در میدانهای نظری و عملی و پایه گذاری مهمترین تغییر اجتماعی فرهنگی و سیاسی زمانه ما و بلکه زمانههای اخیر، یک نظریهای را سامان دهند و حاصل این تجربیات را ساماندهی کرده و چهارچوبی شکل دهند که بتوان به واسطه این چهارچوب، گسستهای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی ما را توضیح بدهد و تبیین بکند.
اگر میخواهیم نظاممان مبتنی بر اندیشه اسلام ناب محمدی باشد، راهی به جز رجوع به اندیشه امام (ره) نداریم
متاسفانه در انقلاب اسلامی، ما کار فکری نظری و تئوریک کم داشتیم. امام این کار را انجام داده و پایه های یک نظریه مستحکم را بنیان نهادهاند.
یک چهارچوب نظری اجتماعی موثر و کارآمد
بنابراین فلسفه اصلی ما از ارجاع به منظومه فکری و عملی امام، فهم یک چهارچوب نظری اجتماعی موثر و کارآمد برای تبیین گسستهای اجتماعی و فرهنگی در سطح ملی و بینالملی است و جایش را هیچ چیز دیگر پر نمیکند.
اگر مدعی هستیم که قرار است جامعهسازی و نظام سازی ما مبتنیبر اندیشه توحیدی و اندیشه اسلام ناب شکل بگیرد، راهی به جز رجوع به اندیشه امام (ره) نداریم.
آناج: برخیها در نقد بازخوانی اندیشههای حضرت امام(ره) توسط شما، چنین انتقادی را مطرح میکنند که امام عصر حاضر را سانسور کرده و بهدنبال برداشتهایی منبابمیل با اغراض سیاسی از صحیفه هستید، چه دیدگاهی نسبت به این گزاره دارید؟
در باطل بودن این ادعا که امام عصر حاضر را سانسور کردهاند و به دنبال برداشتهایی از این امر هستند، تردیدی نیست، چرا که اساسا خوانش و بازخوانی و یادگیری اندیشه و نظریه حضرت امام (ره) اولا توسط خود حضرت آیتالله خامنهای شروع شده است، یعنی ایشان بودند که پایه گذار تبیین اندیشه امام (ره) و نشر اندیشههای ایشان بودند.
حضرت آیتالله خامنهای وفادارترین چهره سیاسی بعد از رحلت امام (ره) هستند که اندیشههای ایشان را ضمن اینکه به درستی درک کردند به تعمیق و ریشه دوانده شدن این اندیشهها نیز کمک شایانی نمودهاند.
ما منظومه فکری و نظری رهبر انقلاب ما در طول منظومه نظری حضرت امام (ره) میدانیم و ایشان افتخارشان این است که خودشان را شاگرد مکتب امام و تداوم بخش منظومه نظری حضرت امام میدانند.
گذشته از این که ایشان در بسیاری از مقاطع جوانان و دانشجویان را به صحیفه خوانی توصیه کردهاند.
آیا منافاتی وجود دارد؟ نه قطعا! کسانیکه این شبهه را نشر میدهند بزرگترین خیانت را به رهبر انقلاب میکنند، درست است که اینها از حب رهبری میگویند که چرا اینها صحیفه میخوانند و امام و رهبر عصر حاضر را نادیده میگیرند، که البته اینگونه نیست، منتها تحریف و خیانت میکنند به این معنا که بین منظومه نظری و عملی امام و رهبری تعارض وجود دارد وگرنه کسی که قائل هست به اینکه اینها یک کل واحد هستند و امتداد اندیشه امام را به شایستگی در اندیشه آیتالله خامنهای میبینیم، چنین حرفی نمیزدند.
این دوگانهسازی تخریب رهبری و ایجاد سوء ظن به رهبری است. مگر صحیفه چه مشکلی دارد که خوانش آن ایجاد شک و دوگانهسازی بکند؟!
انتهای پیام/
انتهای خبر/
