به گزارش خبرنگار سرویس ورزشی پایگاه خبری تحلیلی «آناج»، در روزهایی که فوتبال ایران بیش از هر زمان دیگری به صداقت، انصاف و نگاه ملی نیاز دارد، چهرههایی که زمانی با ادعای عدالتخواهی در رسانه ملی ظهور کردند، اکنون در قامت جریانسازان مغرض، از رسالت حرفهای خود فاصله گرفتهاند.
عادل فردوسیپور، مجری باسابقهای که سالهاست از قاب رسمی تلویزیون دور مانده، همچنان در تلاش است تا با رویکردی یکسویه و تحلیلهایی رنگباخته، جایگاه گذشته خود را احیا کند؛ ولو به بهای تخریب یک باشگاه ریشهدار و مردمی چون تراکتور.
اظهارات اخیر فردوسیپور درباره پرونده شجاع خلیلزاده و عبارت عجیب و تحقیرآمیز «تحمیق افکار عمومی» نه نقدی حرفهای که بلکه تلاشی هدفمند برای اثرگذاری بر فضای انضباطی و سنگینتر کردن رای احتمالی علیه کاپیتان ملیپوش تراکتور است؛ رویکردی که نمیتوان آن را صرفاً یک تحلیل رسانهای دانست.
اما تناقض آنجا خود را عیان میکند که همین فرد در قبال حرکت مشابه امید عالیشاه، کاپیتان پرسپولیس در جریان دیدار چند فصل قبل این تیم با تراکتور در تبریز، لب فروبست و ترجیح داد عدالتِ خودخواندهاش را به خواب بزند.
رفتاری دوگانه که فقط به بازیکنان محدود نمیشود چراکه او در برابر شعارهای توهینآمیز، نژادپرستانه و وهنآلود هواداران پرسپولیس که بارها در ورزشگاهها تکرار شده و احساسات میلیونها هوادار آذربایجانی را جریحهدار کرده، واکنشی نداشته و در سکوتی معنادار از کنار آن گذشته است. سکوتی که از تحلیلگری بیطرف انتظار نمیرود، مگر آنکه پای حب و بغضهای قدیمی و نگاه پایتختزده در میان باشد.
حافظه هواداران تراکتور هنوز کلیپ تمسخرآمیز فردوسیپور در جریان بازی با فجرسپاسی را فراموش نکرده است؛ جایی که لبخندهای آمیخته با طعنه در برنامه نود در یک نظرسنجی ساختگی و ناعادلانه، ترجمان بیتفاوتی به احترام میلیونها هوادار پرشور آذربایجانی بود و جرقهای شد برای شکلگیری یکی از اعتراضات نمادین و تاریخی تیتیها با حضوری حماسی که صدای مطالبهگری هواداران تراکتور را به فوتبال ایران رساند.
فراتر از آن، سوءبرداشت عامدانه از آن حضور شکوهمند و تبدیل آن به سوژهای برای کنایه و تمسخر هواداران تراکتور، لکهای تاریک در کارنامه رسانهای فردوسیپور است. چنین رفتارهایی را نمیتوان به حساب لغزشهای لحظهای گذاشت، بلکه باید آن را نشانهای از ذهنیتی دانست که سالهاست تراکتور را نه با عدالت رسانهای که از ورای عینک تبعیض، تحقیر و بیانصافی به تماشا نشسته است.
امروز فردوسیپور تنها نام «عادل» را یدک میکشد، اما در عمل، نه صداقتش با عدالت نسبتی دارد و نه قلم و کلامش بوی انصاف میدهد. شاید وقت آن رسیده باشد که او نیز مسئولیت تاثیرگذاری کلماتش را درک کند و بداند تخریب سرمایههای مردمی، نه راهی برای بازگشت به تلویزیون است و نه مسیری برای کسب محبوبیت دوباره.
تراکتور با پشتوانه مردمیاش زنده است و این مردم خوب میدانند چگونه میان عدالت واقعی و نامهای جعلی تمایز قائل شوند.
انتهای خبر/
